برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بدانیم مدیریت ریسک چیست و به چه معناست؟
به هر عکسالعملی که در زندگی روزمره در برابر خطرات مختلف داریم، مدیریت ریسک یا Risk management گفته میشود.
با این تعریف مدیریت ریسک صرفا مربوط به بازارهای مالی نیست و در زندگی روزمره دائما در حال مدیریت ریسک هستیم؛ مثلا در رانندگی، شروع کسب و کار یا … . البته ممکن است به مدیریت ریسک خود آگاه نباشیم و ناآگاهانه این کار را انجام دهیم، مثلا فرض کنید با سرعت در حال رانندگی هستید و یک دفعه یک مانع جلوی خود میبینید و مسیر را تغییر میدهید، اینجا شما با در نظر گرفتن خطراتی که برخورد با مانع برای شما دارد، مدیریت ریسک انجام دادهاید و شاید این مدیریت ریسک را به صورت ناخودآگاه انجام دادهاید. اما در بازارهای مالی چنین نیست و مدیریت ریسک در بازارهای مالی به صورت کاملا آگاهانه باید انجام شود.
در اقتصاد همیشه خطرات مالی برای سرمایه ما که ممکن است سهام، املاک، سکه، طلا، رمزارز، پول و … باشد، وجود دارد. به برنامه و چارچوبی به این خطرات را کنترل میکند و به این خطرات رسیدگی میکند، مدیریت ریسک گفته میشود که سرمایهگذار یا معاملهگر از این برنامه استفاده میکند تا کمترین خطر متوجه سرمایهاش باشد.
خطرات و ریسکهایی که در بازارهای مالی وجود دارد متنوع هستند و میتوان آنها را دستهبندی کرد.
در اینجا قصد داریم در مورد پروسه مدیریت ریسک صحبت کنیم به برای معاملهگران و سرمایهگذاران پیشنهادهایی داریم.
چگونه در بازارهای مالی مدیریت ریسک داشته باشیم؟
اغلب گفته میشود مدیریت ریسک در بازارهای مالی در پنج مرحله صورت میگیرد. این مراحل چه هستند؟
اول؛ تعیین اهداف، دوم؛ تشخیص ریسکها، سوم؛ تخمین ریسک، چهارم؛ تعریف واکنشها، پنجم؛ نظارت.
البته لازم به ذکر است که این مراحل ممکن است با توجه به نوع بازار و شرایط دیگر تغییر کند.
تعیین اهداف
اولین مرحله این است که هدف خود از سرمایهگذاری و میزان تحمل ریسک را برای خود مشخص کنید. و این دو عامل به هم وابسته هستند. و تحمل ریسک نیز به شرایط روحی افراد و میزان اهمیت سرمایه آنها بستگی دارد. مثلا اگر سرمایهگذار تحمل ریسک بالایی داشته باشد، مطمئنا اهداف بالاتری برای خود تعیین میکند نسبت به کسی که تحمل ریسک ندارد. یا مثلا اگر کسی دارایی اصلی زندگیاش مثل خودرو یا خانهاش را تبدیل به سرمایه اولیه ورود به بازارهای مالی کرده باشد، کمتر میتواند ریسک کند.
تشخیص ریسکها
در دومین قدم باید ریسکهای ممکن را شناسایی و تعریف کنید. به این معنا که تمام رخدادهایی که ممکن است روی سرمایه ما موثر باشد را پیشبینی کنید که این اتفاقات همیشه لزوما اتفاقاتی نیست که مستقیما روی بازارهای مالی تاثیر میگذارد، بلکه اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد و به صورت غیرمستقیم روی دارایی شما اثرگذار باشد را نیز باید پیشبینی کنید؛ مثلا جنگ، یا بروز مشکل در سایت معاملاتی یا مثلا قفل شدن سهم در صفها در بورس تهران، یا اتفاقاتی نظیر اینها.
تخمین ریسکها
بعد از اینکه ریسکها را شناسایی و پیشبینی کردید، در مرحله بعد باید دامنه، شدت و قدرت ریسکها را تخمین بزنید. ریسکهایی را که شناسایی میکنید میتوانید بر اساس میزان تأثیر رتبهبندی کنید. مثلا کندی هسته معاملات یا نرمافزار معاملات یک کارگزار شاید چند درصد روی قیمت سهم شما مؤثر باشد، و شدت و دامنه آن همین قدر است. اما اگر جنگی رخ دهد، میزان قدرت این خطر خیلی بیشتر است.
تعریف واکنشها
در مرحله چهارم باید پاسخها و واکنشهای احتمالی را مشخص کنیم. به این معنا که مشخص کنیم در صورتی که ریسکها و خطراتی که در مراحل قبل پیشبینی کردیم، رخ دهد، چه واکنشی باید داشته باشیم. در تعریف واکنشها علاوه بر ریسکها باید سطح اهمیت آنها را نیز در نظر بگیریم.
نظارت
قدم آخر این است که به صورت مداوم روی برنامههایمان نظارت کنیم. باید دائما هشیار باشیم، اطلاعات بیشتر جمعآوریم کنیم، بیشتر تحلیل کنیم و در صورت لزوم برنامه خود را در واکنش به اتفاقات تغییر دهیم.
چه چیزی باعث میشود یک سیستم معاملاتی ناموفق شود؟
دلایل بسیاری هست که ممکن است سبب این اتفاق شود. از اتفاقات پیشبینی نشده گرفته تا واکنشهای احساسی. مثلا شاید بازار مطابق تحلیلها ما پیش نرود یا از روی احساساتی مثل ترس یا هیجان تصمیم نادرستی بگیریم و در نتیجه اقدام نامناسبی انجام دهیم. و این اقدامات از روی احساس وقتی رخ میدهد که سرمایهگذار به استراتژی اولیه خودش پایبند نباشد. این تصمیمها معمولا در زمان نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، زیاد رخ میدهد.
مدیریت ریسکهای مالی
هرچند که راههای زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارد اما چیزی که همه متخصصان روی آن توافق نظر دارند این است که یک برنامه خوب برای مدیریت ریسک به موفقیت معاملهگران کمک بزرگی میکند. تنظیم یک برنامه برای مدیریت ریسک کار سختی هم نیست و ممکن است مانند تعیین حدضرر ساده باشد.
آن سیستم معاملاتی قدرتمندتر است که پاسخها و واکنشهای مختلف را در نظر بگیرد. و معاملهگر باید خودش را برای هر شرایطی آماده کرده باشد. و بهترین حالت آن است که معاملهگر برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتیاش را همیشه بررسی و بازبینی کند و در صورت لزوم برنامه را اصلاح کند.
معرفی ریسکهای موجود در بازارهای مالی
در اینجا بعضی از ریسکهایی که در بازارهای مالی وجود دارد را به شما معرفی کنیم و مسیرهایی را که میتوانیم این ریسکها را کم کنید، به شما میگوییم:
ریسک بازار
این ریسک همیشه وجود دارد و امری طبیعی است ولی شما میتوانید با تعیین حدضرر این ریسک را به کمترین حد کاهش دهید. مثلا اگر سهمی را به قیمت هزار تومان خرید کردید، ممکن است حدضرر ده درصد برای آن تعیین کنید، پس اگر قیمت سهم به نهصد تومان رسید، باید سهم خود را بفروشید.
ریسک نقد شدن
این ریسک به این معناست که شما وارد بازاری میشوید که نقدشوندگی آن پایین است یا ممکن است در معاملهای به هدفتان برسید، یا حدضرری که مشخص کرده بودید، فعال شود ولی برای سهم شما خریدار نباشد.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار هم ممکن است ضرر بیشتری به شما تحمیل کند، هم سود بیشتر. اگر ضرر کنید، ضرر بیشتری به سرمایه شما وارد میشود و اگر سود کنید، سود بیشتری حاصل میشود.
ریسکهای عملیاتی
با تنوع بخشیدن به سبد داراییتان این ریسک را میتوانید کاهش دهید و اگر یک پروژه یا شرکت دچار مشکل یا ضرر شود، معاملهگر تنها قسمتی از سرمایهاش را از دست میدهد و چون سبد سهام متنوعی دارد، دیگر داراییهای سوددهی خواهند داشت.
راه دیگری نیز هست که میتوانید این ریسک را کاهش دهید، و آن مطالعه در مورد شرکتهای و پروژههایی است که امکان رخ دادن چنین خطراتی در آنها کمتر است.
ریسک سیستمی
این ریسک را هم با تنوع بخشیدن به سبد سهامتان میتوانید کاهش دهید. و پیشنهاد ما به شما این است که از شرکت در گروههای مختلف صنعتی سهام خریداری کنید و بهتر است این صنایع خیلی به هم مرتبط نباشند.
در هر ترید چقدر میتوانید ریسک کنید؟
یکی از رایجترین بحثها در فرومهای مرتبط با بازارهای مالی این است که تریدر در هر ترید فارکس یا ارز دیجیتال چقدر میتواند ریسک کند.
مبتدیان و تریدرهای محافظهکار معیارشان 1 تا 2 درصد است در حالی که افراد جسورتر گاهی ریسک تا 5 درصد را هم توصیه میکنند.
چیزی که مهم است این است که بدانید حدمجاز ریسک را با نگاهی تکبعدی نمیتوان متوجه شد. مطمئنا قواعدی اساسی وجود دارد که باید رعایت شود اما در درازمدت بهتر است ترجیح شخصی خودتان را در نظر بگیرید.
میزان ریسک شما به چه بستگی دارد؟
میزان ریسک اساسا مبتنی است بر این که تا چه حد میتوانید احتمال از دست دادن سرمایهتان را به ازای به دست آوردن سود بالقوه بپذیرید.
کسانی که درآمد ثابت یا تجربه زیاد در بازارهای مالی دارند معمولا جسورترند اما کسانی که منابع مالی کمتری دارند یا در ترید کمتجربهتر هستند معمولا مسیر کمخطرتری را برای سودآوری انتخاب میکنند.
اما متاسفانه این قاعده همیشه در مورد تریدرهای فارکس صدق نمیکند.
امید به سوددهی سریع و آسان خیلی از افراد تازهوارد را فریب میدهد و از آنجا که تجربه کمی در ترید دارند بیش از توان مدیریتشان ریسک میکنند.
مشکلی که در به خطر انداختن بیش از حد سرمایه، وجود دارد این است که احتمال از دست دادن سرمایه مانع تصمیمگیری درست میشود. و در نهایت منجر به این خواهد شد که بر اساس مانده حسابتان تصمیمگیری کنید نه بر اساس آموزش صحیح.
پس چه طور باید متوجه شوید که در هر ترید تا چه میزان میتوانید جسور باشید؟ در بررسی پنج عامل را باید در نظر بگیرید:
1. سبک زندگی
آیا منبع درآمد ثابتی دارید؟ اگر هر ماه حقوقی دریافت میکنید و چندان نگران ضررهایتان نیستید، میتوانید بر افزایش مهارتهای تجاری خود تمرکز کنید و رفتار جسورانهتری داشته باشید. اما اگر انتظار دارید سودی که از تجارت مالی به دست میآورید، تنها منبع درآمدتان باشد و بتوانید قرضها و سایر تعهدات مالیتان را از طریق آن پرداخت کنید، باید بدانید که تصمیمهای شما تا حد زیادی تحت تاثیر ترس یا طمع خواهد بود و باید به موقعیتهای کوچکتر محدود بمانید.
2. سرمایه معاملاتی
سرمایه شما چقدر است؟ هرچقدر حساب تجاری شما بزرگتر باشد، در موقعیتهای بزرگتر هر ترید احتمال از دست رفتن سرمایهتان کمتر است.
در نتیجه تریدرهایی که سرمایه کمی دارند نباید؟
3. بازه زمانی (تایم فریم)
برنامهتان این است که تا چه مدت معامله خود را باز نگه دارید؟ اندازه پوزیشن معمولا برای معاملات بلندمدت کوچکتر است چون باید نوسان بیشتری را تحمل کند. اگر اهل معاملات روزانه یا نوسانی هستید احتمالا میتوانید میانگین اندازه پوزیشنتان را کمی بالا نگه دارید.
4. تجربه
اگر به اندازه کافی معامله انجام دادهاید، به تصمیمها و شم تجاریتان اطمینان بیشتری خواهید داشت.
در واقع، بالا رفتن اندازه پوزیشن احتمالا گام بعدی رشد بازی معاملاتی شما خواهد بود. اما اگر جزو معاملهگران تازه کار هستید و هنوز بر مبنای احساسات تصمیم میگیرید اندازه پوزیشن کوچکتر احتمالا انتخاب بهتری برای شما باشد.
حتی اگر ماهها یا سالها تجربه معاملاتی داشته باشید، همیشه روزهایی هست که احساس میکنید با بازار هماهنگ نیستید.
مثلا ممکن است وسط یک ضرر متوالی یا در یک برنامه یکنواخت معاملاتی گیر کرده باشید و ترجیح میدهید تا زمانی که شانس به شما رو نکرده خیلی سخت نگیرید.
در چنین مواردی از کاهش میزان ریسک هر معامله خود خجالت نکشید. به همین روش پیش بروید و به جای اینکه به این فکر کنید که چه طور برنامه معاملاتیتان را به خوبی اجرا کنید، نگران باقیمانده سرمایهتان باشید.
از اینجا به بعد چون مسیر معاملاتیتان را بازگرداندهاید کم کم میتوانید میانگین اندازه پوزیشنتان را بالا ببرید.
تعادل خوشایندی ایجاد کنید که تغییرات قابل توجهی در حساب شما ایجاد کند و این امکان را برای شما فراهم کند که بتوانید همزمان بر بهبود مهارت معاملاتی خود نیز تمرکز کنید و در نهایت مسیر خود را برای سودآوری ثابت پیدا کنید.
توجه داشته باشید که هیچ فرمول واحدی برای ریسکپذیری وجود ندارد. میتوانید کتابها و بلاگهای متعددی بخوانید و از دیگر تریدرها در انجمنها سؤال کنید اما در نهایت میزان ریسک در هر معامله به تحمل ریسکپذیری خودتان بستگی دارد.
میتوانید به این قسمت جهت انتخاب بهترین بروکر فارکس مراجعه کنید.