عبارت فاندامنتال (Fundamental) در لغت به معنای بنیادی و اساسی میباشد و در علم اقتصاد تحلیلی است که با بررسی نیروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی که بر عرضه و تقاضای یک دارایی اثر میگذارد به تحلیل بازار میپردازد.
اصول بنیادی اقتصادی شامل اطلاعات زیادی است که به شکل گزارشهای اقتصادی، سیاسی یا محیطی، و دادهها، اطلاعیهها یا رویدادهای خبری منتشر میشود. تحلیل بنیادی عبارت است از استفاده و مطالعه این عوامل برای پیشبینی تغییرات قیمت ارز در آینده.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی (Fundamental-analysis)
مزایای تحلیل فاندامنتال
از مزایای تحلیل بنیادی یا فاندامنتال به موارد زیر میتوان اشاره کرد
شناسایی روندهای بلندمدت ارز یا سهام
سرمایه گذاران و معاملهگران با دانش تحلیل بنیادی با آسودگی و راحتی میتوانند روندهای بلندمدت و طولانی یک سهم،جفت ارز یا ارز دیجیتال را تشخیص دهند و دانش تحلیل بنیادی و اقتصاد کلان، باعث ترس از نوسانات موقتی و کوتاه در آنها نمیشود.
ارزیابی و ارزش گذاری
بسیاری از سرمایهگذاران به فکر سرمایه گذاری بلندمدت و ارزشمند هستند به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، بنیادین و خبرهای مربوطه را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال یا سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه ارز یا سهام با قیمت فعلی آن تفاوت داشته باشد سرمایه گذار یا معاملهگر میتواند ار این اختلاف قیمت سود ببرد.
چشم انداز پیشرو
تحلیل بنیادی مبتنی بر این ایده است که پتانسیل آینده یک دارایی باید توسط عواملی غیر از عملکرد گذشته تعیین شود. عواملی را در نظر می گیرد که می تواند بر شرایط اقتصاد خرد و اقتصاد کلان آن بازار خاص تأثیر بگذارد. هدف تحلیل بنیادی نیز داشتن چشماندازی عمیق از بازار یک صنعت و پتانسیل آینده یک محصول یا خدمات در آن بازار است. هدف نهایی آنها رسیدن به قیمت کمی است که بتوان آن را با قیمت واقعی ارزش گذاری شده آن مقایسه کرد.
معایب تحلیل فاندامنتال
این نوع تحلیل نیز معایبی دارد که در زیر به مهمترین آنها اشاره میکنیم
زمان بررسی طولانی در تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی تحلیلی طولانی و زمانبر است زیرا باید اطلاعات و آمار دادههای اقتصادی مربوطه و همچنین رویدادها و اخبار آن جفت ارز یا ارز دیجیتال را به طور مداوم مشاهده و بررسی کرد.
امکان اشتباه بودن و دستکاری داده های بنیادی
دستکاری داده ها در تحلیل بنیادی امکان پذیر است. برخی از افراد ادعا میکنند که شرکتها و تیمها برای جذاب نشان دادن سهام یا ارز خود، دادهها،صورتهای مالی و سرمایههای خود را دستکاری میکنند.
در ادامه به توضیح جامع در مورد تحلیل بنیادی و شاخصهای آن در دو بازار بزرگ فارکس و ارزهای دیجیتال میپردازیم.
تحلیل فاندامنتال در فارکس
وقتی میشنوید کسی در مورد اصول بنیادین صحبت میکند در واقع در مورد اصول بنیادین اقتصادی کشور یا اصول بنیادین اقتصادی کشوری که میزبان ارز است، صحبت میکند.
تحلیل بنیادین مطالعهی اتفاقات اقتصادی و مالی است که در جهان و در اطراف ما در حال وقوع است. تحلیل بنیادین بر عناصر کلان اقتصادی (مثل رشد اقتصادی، تورم و بیکاری) تمرکز دارد، چون پیشفرض در این تحلیل این است که همه این عناصر بر معاملات ما مؤثر است.
در تعریف دیگر تحلیل بنیادین راهی برای تجزیه و تحلیل حرکتهای بالقوه یک واحد پول (منظور افزایش یا کاهش ارزش واحد پول) بواسطه چشمانداز اقتصادی قوی یا ضعیف یک کشور است. به عبارت دیگر، باید عوامل مختلفی را در نظر بگیرید تا تعیین کنید کدام اقتصاد به صورت پر رونق است و کدام اقتصاد خراب است.
باید دلایل چرایی و چگونگی اثرگذاری وقایعی خاص نظیر افزایش بیکاری را بر اقتصاد کشور و در نهایت، بر سطح تقاضای ارز آن کشور بدانید.
مبنای این نوع تحلیل آن است که اگر چشم انداز اقتصادی کنونی یا آتی کشور خوب باشد، پول آن کشور قدرت مییابد.
هرچه شکل اقتصاد کشور بهتر باشد، تاجران و سرمایهگذاران خارجی بیشتری در آن کشور سرمایهگذاری خواهند کرد و در نتیجه تقاضا برای آن ارز بالا خواهد رفت.
عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال فارکس
بر اساس تحلیل بنیادین باید روندهای اقتصادی و اتفاقات ژئوپولیتیکی را مطالعه و رصد کرد تا بتوان قیمت ارز را پیشبینی کرد.
رصد کدام یک از آمار اقتصادی مهمتر است؟
- نرخ بهره
- تورم
- تولید ناخالص ملی (GDP)
- آمار اشتغال
بر اساس تحلیل بنیادین هر رویداد اقتصادی بر قیمت مؤثر است و این یک دید کلی به ما میدهد که بعد از هر رویداد اقتصادی میتوانیم پیشبینی کنیم قیمت چه تغییری خواهد کرد یا ممکن است چه تغییری داشته باشد.
دادههای بنیادین در اشکال مختلفی رخ میدهند.
میتواند به صورت گزارشی باشد که بانک فدرال رزرو در مورد فروش خانههای موجود در آمریکا منتشر میکند. همچنین ممکن است با توجه به این احتمال که بانک مرکزی اروپا سیاست پولی خود را تغییر میدهد یا نمیدهد، خودش را نشان دهد.
ارائه این دادهها به عموم مردم غالبا تغییر فضای اقتصادی (یا ذهنیت اقتصادی) را به دنبال دارد و باعث واکنش سرمایهگذاران و نوسانگیران میشود.
معمولاً آمار و شاخصهای اقتصادی بخش بزرگی از دادههای مورد استفاده در تحلیل بنیادین را تشکیل میدهند. شاخصهای اقتصادی مثل اخطار آتشسوزی در زمانی که درد یا گرما را حس میکند، دیدکلی در مورد این نشان میدهند که اقتصاد یک کشور در چه وضعیتی است.
مهم است که مقدار عددی یک شاخص مهم را بدانید اما پیشبینی بازار و پیشبینی این مقدار نیز به همین اندازه مهم است.
درک صحیح تأثیر حاصل از رقم واقعی در رابطه با رقم پیشبینی شده مهمترین قسمت است. این عوامل همه باید در زمان تصمیم برای معامله مورد بررسی قرار گیرند.
آموزش فاندامنتال فارکس
بانکهای مرکزی، دادههای اقتصادی و رویدادهای ژئوپلیتیک سه بخش اصلی تحلیل بنیادی را تشکیل میدهند. دو مورد اول قابل اندازهگیری هستند، بنابراین ما به آنها توجه زیادی میکنیم، اما سومی یک اتفاق کاملاً تصادفی است که تقریباً غیرقابل اندازهگیری است.
بانکهای مرکزی
بانک های مرکزی یک کشور مسئول تنظیم نظام پولی آن کشور هستند. اما آنها علاوه بر نظارت بر سیاستهای پولی، باید اهداف خاصی مانند اشتغال کامل، تورم پایین و ثبات ارز را نیز اجرا کنند. بحث در مورد تعادل عرضه و تقاضا، ثبات نرخ سود بانکی، مدیریت تورم، رونق تولید و اشتغال و سایر موضوعات مشابه بسیار حیاتی است. در واقع، تصور میشود که این ابزارها جایی هستند که سیاست و اقتصاد به هم میرسند. از این نظر، بازارهای سیاسی و مالی تحت تأثیر اقدامات کلان دولتها قرار دارند. این سیاست ها با تأثیر بر نسبت عرضه و تقاضا یا مقدار نقدینگی تحویلی به بازار، باعث افزایش یا کاهش قیمت ها و همچنین شرایط رکود اقتصادی یا تورم میشوند.
در جدول زیر مهمترین بانکهای مرکزی جهان و نمادهای آن را مشاهده میکنید.
لاتین | توضیحات |
BOE | بانک مرکزی انگلستان |
BOJ | بانک مرکزی ژاپن |
ECB | بانک مرکز اروپا |
SNB | بانک مرکزی سوئیس |
Federal reserve | بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا. این نهاد مسئول تدوین سیاستهای پولی، پیگیری رسیدن به اشتغال کامل، تثبیت قیمتها و رشد اقتصادی در آمریکا است. |
FOMC | کمیته مرکزی بازار باز آمریکا که به تصمیم گیری درباره میزان نرخ بهره (به عبارت بهتر سپرده احتیاطی بانکها) میپردازد |
IMF | صندوق بین المللی پول |
EMU | اتحادیه پولی اروپا شامل کشورهای:آلمان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، لوکزامبورگ، هلند، پرتغال، اتریش، فنلاند، ایرلند و بلژیک |
دادههای اقتصادی
در قسمت دادههای اقتصادی سرمایه گذاران می توانند موفقیت اقتصادی یک منطقه را با استفاده از آمار و اطلاعات اقتصادی ارزیابی کنند. رشد اقتصادی زمانی قوی تر میشود که آمار قوی تر باشد. شاخصهای اقتصادی منعکس کننده این است که اقتصاد یک کشور در حال گسترش یا انقباض است و این مشکل بدون شک بر پول آن کشور و در نتیجه جفت ارزهای آن در بازار فارکس تاثیر خواهد گذاشت.
برای اطلاع از آخرین رویدادها و اطلاعات مورد نیازتان میتوانید به بخش تقویم اقتصادی سایت مراجعه و اطلاعات خود را بروز نمایید.
مهمترین دادههای اقتصادی تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی در جدول زیر آورده شده است
واژه | لاتین | توضیحات |
جیدیپی | GDP | مخفف عبارت «Gross Domestic Product» و به معنای تولید ناخالص داخلی است. جی دی پی ارزش پولی همهی کالاها و خدمات تولید و عرضه شده را در دوره زمانی معینی (معمولا یک سال) در یک کشور نشان میدهد. |
اینترست ریت | Interest rate | نرخ بهره |
سیپیآی | CPI | مخفف عبارت «Consumer Price Index» و به معنای شاخص قیمت مصرف کننده است. سی پی آی تغییر ماهانه قیمتهای پرداخت شده توسط مصرف کنندگان ایالات متحده را اندازه گیری میکند. |
آنامپلویمنت ریت | Unemployment rate | نرخ بیکاری |
جابلس کلیم | Jobless claim | به معنی مدعی بیمه بیکاری است که بصورت شاخص بیان میشود و به افرادی اشاره میشود که بیکار هستند و دولت باید به آنها بیمه بیکاری پرداخت نماید |
انافپی | NFP | مخفف عبارت «NonFarm Payroll» و به گزارش حقوق و دستمزد غیر کشاورزی میپردازد. |
رویدادهای ژئوپلیتیک
در مورد اتفاقات و رویدادهای ژئوپلیتیک به دلیل ناگهانی و غیرقابل پیشبینی بودنشان بهتر است که در آن زمانها معاملهای انجام ندهیم. آنها بسیار آزاردهنده هستند و جریان طبیعی یا حرکت ارزها را کاملاً از بین می برند. برای مثال تعرفه های تجاری ایالات متحده و چین، برگزیت، مسئله هستهای کره شمالی از این دست اتفاقات میباشند.
جدول اصطلاحات بازار فارکس
برای آشنایی، بررسی و مطالعه اخبار و آمارهای مالی و اقتصادی، بخشی از واژگان ضروری بازار فارکس در ادامه توضیح داده میشود.
واژه | لاتین | توضیحات |
سنتیمنتال | Sentimental | Sentiment در لغت به معنای تمایل و احساس است و در علم اقتصاد به تمایلات معاملهگران و تحلیلگران در مورد فضای کلی بازار گفته میشود. مثلا وقتی گفته میشود سنتیمنتال بازار روی شاخص داوجونز آمریکا مثبت است یعنی تمایلات و عقاید اکثر فعالان و معاملهگران روی رشد و صعود آن هم نظر هستند. |
ارز | Currency | واحد پول هر کشور |
باجت دفِسیت | Budget deficit | کسری بودجه |
سنترال بانک | Central bank | بانک مرکزی |
بک آفیس | Back office | دفاتر مدیریت و پشتیبانی در نهادهای مالی |
دیفلیشن | Deflation | رکود |
کامادیتی | Commodity | به معنای کالا و جنس میباشد. مثل نفت، گاز، انواع فلزات، انواع محصولات کشاورزی و …. |
سیافدی | CFD | (قرارداد مابه التفاوت :Contract for Difference) یک ابزار مهم مالی است که امکان سودآوری از نوسانات قیمت داراییها و محصولات مالی را به معامله گران میدهد. مالکیت در آنها صدق نمی کند و صرفا از تفاوت و نوسان قیمتی آنها در خرید و فروش (مابه التفاوت) کسب سود و منفعت میشود.مثلا وقتی شما شرکت اپل را که بصورت CFD ارائه شده را میخرید عملا مالک شرکت اپل نمیشوید بلکه صرفا از نوسانات قیمتی آن کسب منفعت یا ضرر میکنید یا وقتی قرارداد نفت میخرید در فارکس عملا CFD آن را خریداری کردهاید و از نوسانات آن بهرهمند میشوید و تحویل فیزیکی ندارد. |
فاند | Fund | سرمایه، ذخیره |
هج فاند | Hedge fund | صندوق پوشش ریسک است که اغلب داراییهای کسبوکارها یا سرمایهگذاران را در بازارهای مختلف سرمایهگذاری میکند تا بسته به ریسکهای هر بخش، به عنوان پوشش و محافظت در برابر ریسکی که برای سرمایه اولیه ایجاد میشود، عمل کند. |
فارکس | Forex | بازاری که از تبادل ارزهای خارجی در مقابل هم پدید میآید. مخفف : (foreign exchange forex (fx |
رگولیشن | Regulation | منظور تایید یک کارگزاری از سوی نهادهای مالی معتبر بین المللی میباشد. هر چه یک کارگزاری دارای رگولیشنهای معتبر تر و بالاتری داشته باشد، دارای ضریب اطمینان بالاتری میباشد. |
ایندکس | Index | شاخص |
Inflation | تورم | |
جابلس کلیم | Jobless claim | به معنی مدعی بیمه بیکاری است که بصورت شاخص بیان میشود و به افرادی اشاره میشود که بیکار هستند و دولت باید به آنها بیمه بیکاری پرداخت نماید |
استوک مارکت | Stock Market | بازار سهام |
تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
اگرچه اصول تحلیل تکنیکال در هر بازاری اعمال میشود، اما تحلیل بنیادی برای بازار ارزهای دیجیتال از بازار سهام و فارکس متمایز است. در حالی که تحلیل بنیادی در بازارهای سنتی و سهام، شاخصهای مالی مانند جریان نقدینگی یا درآمد هر سهم را در نظر میگیرد، پروژههای ارز دیجیتال دادهها را به روشی مشابه ارائه نمیدهند. بنابراین، تحلیلگران بنیادی کریپتو باید رویکردهای جدیدی برای تحقیق در مورد یک پروژه ارائه دهند. به عنوان مثال، میتوان به مطالعه وایت پیپر پروژه و ارزیابی عملکرد تیم در رابطه با نقشه راه پروژه پرداخت. هدف اساسی، صرف نظر از روش بررسی پروژه، تعیین ارزش ذاتی آن است.
عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
همانطور که توضیح دادیم، در مقایسه با بازارهای مالی متعارف، بازار ارز دیجیتال یک استراتژی متمایز را میطلبد. علاوه بر این، چند نکته دیگر نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. اول از همه، انجام یک تحلیل بنیادی، چالش برانگیز است. هر کسی میتواند تجزیه و تحلیل انجام دهد، اما تبدیل آن اطلاعات به یک سرمایه گذاری مفید (و موفق) میتواند چالش برانگیز باشد.
در مرحله بعد، باید معیارهایی را انتخاب کنید که بتوانید به آنها اعتماد کنید. به عنوان مثال، بسیاری از سرمایه گذاران بر حجم تراکنش های شبکه تمرکز میکنند، اما این شاخص کاملاً مستعد دستکاری است. نهنگها و بازیگرهای بزرگ آن پروژه ممکن است برای بهبود ظاهر پروژه، بهویژه در بلاکچینهایی که هزینههای تراکنش پایین دارند، دارایی را بین کیف پولها به تکرار انتقال دهند.
در اصل، مهم است که به خاطر داشته باشید که گاهی اوقات عوامل، پیچیدهتر از چیزی هستند که به نظر میرسند.
آموزش فاندامنتال ارز دیجیتال
بیایید سه نوع مختلف تحلیل فاندامنتال یا بنیادی ارزهای دیجیتال را بررسی کنیم: معیارهای بلاکچین، معیارهای پروژه و معیارهای مالی.
معیارهای بلاکچین
معیارهای بلاکچین که به عنوان معیارهای روی زنجیره یا آنچین نیز شناخته میشوند، بر فعالیت در زنجیره و هزینه آن برای ارزیابی محبوبیت و امنیت آن تمرکز میکنند.
از مهمترین معیارهای بلاکچینی میتوان به اندازهگیری نرخ هشریت شبکه بلاکچین، مقدار دارایی استیک یا قفل شده در شبکه، آدرسهای فعال که شامل نودها و کیف پولها میشود، هزینه تراکنشهای شبکه و مقدار حجم و ارزش هر تراکنش نام برد.
معیارهای پروژه
معیارهای پروژه از یک رویکرد کیفی برای ارزیابی عملکرد یک ارز دیجیتال استفاده میکنند. آنها بر روی عوامل داخلی و خارجی مانند هدف ارز دیجیتال و نحوه عملکرد پروژه تمرکز میکنند. مهمترین معیارهای پروژه عبارتاند از : اعضای تیم و سوابق کاری آنها، بررسی جامع وایتپیپر پروژه، هدف و کاربرد پروژه، نقشه راه و میزان پیشرفت پروژه و همچنین بررسی رقیبهای آنها.
معیارهای مالی
معیارهای مالی یکی دیگر از بخشهای مهم تحلیل بنیادی کریپتو است. در این نوع معیار ما به اعداد پشت یک پروژه و پتانسیل رشد آن میپردازیم. برخی از این اعداد عبارتند از:
مارکت کپ یا ارزش بازار آن کوین یا توکن، نقدینگی و حجم معاملات، توکنومیک و تعداد کوین یا توکنهای در گردش.
مبانی تحلیل بنیادینِ ارزهای دیجیتال
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال، نیازمند بررسی و ارزیابی تمام معیارهای موجود است. اکثر پروژههای فعالِ در این صنعت دربارۀ هدف، اقتصادِ توکن (Tokenomics)، تیم پروژه و توسعۀ طرح خود اطلاعاتی کافی ارائه میدهند. شما میتوانید با بررسی مجموعهای از عوامل کمّی و کیفی به تحلیل بنیادین (Fundamental Analysis) یک رمزارز بپردازید و از این طریق، شمایی کلی از آن برای خود ترسیم کنید.
افسانهای در میان تازهواردانِ این عرصه شایع شده که گویا نمیتوان بازار ارزهای دیجیتال را با تحلیل بنیادین سنجید، چراکه نوسانات بازار بسیار بالاست. حتی اگر بپذیریم که این بازار بازیچۀ دست سوداگران جهان شده، باز هم میتوانیم با نگاهی علمی آن را بررسی کنیم.
درک تحلیل بنیادین به ما کمک میکند تا بفهمیم ارزش دارد که مثلاً فلان رمزارز را بخریم یا بفروشیم. در این مقاله به شما نشان میدهیم که چگونه با بهکارگیریِ تحلیل بنیادین یک رمزارز را بررسی کنید، چه عواملی را در این راه در نظر بگیرید و اینکه تحلیل بنیادین ارزهای دیجیتال چه تفاوتی با تحلیل داراییهای کلاسیک دارد.
نکات کلیدی:
- تحلیل بنیادین ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین میکند. ارزیابیِ اطلاعات مبنایی یک پروژۀ رمزارزی کمک میکند تا بتوانیم در مورد ارزشِ واقعی یک دارایی قضاوت کنیم.
- هنگامی که قصد دارید یک رمزارز را از دیدگاه تحلیل بنیادین بررسی کنید، باید عوامل گوناگونی را مد نظر قرار دهید؛ عواملی مانند: ضوابط بلاکچین، کارمزدها، سنجههای مالی و معیارهای پروژهای.
توجه: یک رمزارز توکنی است که به یک پروژۀ بلاکچینی تعلق دارد، اما در این مقاله ما اصطلاح رمزارز، پروژه و توکن را مکرراً بهجای یکدیگر به کار میبریم.
تحلیل بنیادین ارزهای دیجیتال چیست؟
تحلیل بنیادین یا تحلیل فاندامنتال، ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین میکند، یا بهعبارتی دیگر، سنجشِ عینیِ ارزش یک دارایی است. ارزیابیِ اطلاعاتِ مبناییِ یک پروژۀ رمزارزی به ما کمک میکند تا در تخمین ارزش واقعی آن درست عمل کنیم؛ یعنی متوجه شویم که قیمتش بیش از ارزش واقعی است یا کمتر. اگر قیمت یک رمزارز کمتر از ارزش واقعیاش باشد، فرصت خرید ایجاد شده و اگر هم بیش از ارزش واقعیاش باشد فرصت فروش فراهم میشود.
بازار ارزهای دیجیتال بیثبات و متلاطم است. حتی رمزارزهای معتبری مانند بیتکوین و اتریوم هم در معرض نوسانهای ناگهانی قرار دارند. سرمایهگذاری روی رمزارزهای نوظهور با ریسک بیشتری همراه است؛ مگر آنکه واقعاً بدانید دارید چه میکنید.
تحلیل بنیادین بستری فراهم میکند تا سرمایهگذاران غیرتکنیکال و تریدرهای مجرب بتوانند حینِ حرکات بازار بااطمینان ترید کنند. سرمایهگذارانی که به تحلیل بنیادین مجهز میشوند، قادرند استراتژیهای معتبر، همراه با شانس سود بیشتر، درست کنند.
تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال متفاوت است. تحلیل تکنیکال معمولاً از سوی تریدرها و سرمایهگذارانی به کار میرود که قصد دارند جهت حرکت بازار را با اندیکاتورهای تکنیکال پیشبینی کنند؛ اندیکاتورهایی مانند شاخص مکدی (MACD)،RSI و نوارهای بولینگر (Bollinger Bands).
تفاوت تحلیل بنیادین در چیست؟
در سال 1934، بنیامین گراهام و دیوید داد، تحلیلی دربارۀ اوراق بهادار ارائه دادند؛ تحلیلی که به کتاب مقدّس ارزیابی اوراق بهادار مشهور است. سرمایهگذاران تا به امروز در تحلیل مالی از همان معیارهایی داراییها استفاده میکنند که در آن تحلیل کلاسیک شرح داده شده بود. برای مثال، در ارزیابی کمّی سهام، برای تعیین ارزش ذاتی هر سهم میتوانیم از عایدی هر سهم (EPS) یا از نسبت قیتبهدرآمد (نسبت PE) استفاده کنیم.
شرکتهای سهامی عام ملزم به انتشار گزارشهای فصلی براساس استانداردهای متعارف حسابداری هستند. اما ارزهای دیجیتال از این حیث مشمول مقررات بینالمللی نیستند و لازم نیست گزارشی منتشر کنند.
معیارهای تجاری کلاسیک، مانند نسبتهای نقدینگی که نمایانگر توان پرداخت بدهی شرکتهای متعارف است، جایی در ارزهای دیجیتال ندارند. درنتیجه، نمیتوانیم رمزارزها را با همان شاخصهای تحلیل بنیادینِ کسبوکارهای سنتی ارزیابی کنیم.
در بازار ارزهای دیجیتال، میتوان تمام تراکنشها را در یک بلاکچین «حسابرسی» کرد و تیم مؤسس موظف است جامعۀ خود را از نقشهراه مطلع سازد. با وجود این، سرمایهگذاران همچنان نیاز دارند شناخت بیشتری از هر پروژه داشته باشند. از این رو، لازم است چارچوبی برپا کنیم که مجهز به معیارهایی باشد متفاوت با آنچه در تحلیل بازارهای سنتی به کار میرود.
در تحلیل بنیادین باید چه عواملی را در نظر بگیریم؟
هدف اصلیِ تحلیل بنیادین ارزهای دیجیتال، کاهش ریسک سرمایهگذار و ارزیابی پتانسیلِ سودآوریِ یک دارایی است.
تحلیل بنیادین را میتوان تحت سه مقولۀ عمده گنجاند.
معیارهای مرتبط با بلاکچین (آنچین)
بلاکچین منبعی ارزشمند است که معیارهای آنچین یا دادههای جمعآوریشده را در اختیار کاربران میگذارد. و در عین حال، استخراجِ دستیِ اطلاعات از دادههای خامِ بلاکچین میتواند در زمان و منابع صرفجویی کند. خوشبختانه، طیف وسیعی از رابطهای برنامهنویسی کاربری (APIs) ابزارهایی ساختهاند که تصمیمات سرمایهگذاری را تقویت میکند. صرافیهای برجسته هم در زمینۀ گزارشدهی ابزاری توسعه دادهاند که انبوهی از اطلاعات کاربردی و بهدردبخور ارائه میدهد: تعداد کاربران فعال، تراکنشهای کل و ارزش تراکنشها.
مهمترین معیارهای تحلیل بنیادین ارزهای دیجیتال از این قرار است: هش ریت، تعداد آدرسهای فعال، تعداد و ارزش تراکنشها و کارمزدها.
هش ریت (Hash Rate) در تحلیل فاندامنتال
معماریِ بلاکچین نقش مهمی در امنیت شبکه ایفا میکند و بررسی دقیق دادههای بلاکچین برای تحلیل بنیادین رمزارزها سودمند است.
بیتکوین نمونۀ رمزارزی است که با اجماعِ گواه اثبات کار (PoW) اجرا میشود. بلاکچینهای PoW به ماینرها یا استخراجکنندگان رمزارز نیاز دارند تا با حل معماهای محاسباتی تراکنشها را تأیید کنند و در عین حال نیز، از تصرف 51 درصد از بلاکچینها توسط مهاجمین جلوگیری کنند. در صورتی که حملۀ 51 درصد با موفقیت انجام شود، مهاجمان قادر خواهند بود تراکنشهای دیگران را تغییر دهند یا متوقف کنند یا تا دوبرابر ارزش پول خود خرج کنند.
هش ریت یا نرخ هش قدرت محاسباتیِ مرکبی است که برای انجام محاسبات لازم در فرآیند استخراج، در بلاکچینهای تحت اجماع گواه اثبات کار (PoW)، به کار میرود. نرخ هش براساس دادههایی برآورد میشود که دسترسی بدانها برای عموم آزاد است؛ هرچند که هرگز نمیتوان از مقدار واقعی هش ریت آگاه شد.
بسیاری از سرمایهگذاران عرصۀ کریپتو هش ریت را شاخصی برای سنجش سلامت یک رمزارز میدانند. هر چه مقدار هش ریت بیشتر باشد، تعداد ماینرهای بیشتری هم انگیزه دارند برای سود دست به استخراج بزنند و امنیت شبکه نیز بالاتر خواهد بود. محاسبۀ هش ریت نیز میتواند به ماینرها کمک کند تا میزان سودآوری خود را تعیین کنند.
به هر حال، هنگامی که هش ریت شروع به کاهش میکند، ممکن است که ماینر متوجه شود که استخراج این رمزارز دیگر برایش سودآور نیست و به کاپیتولاسیون ماینر دچار شود. کاپیتولاسیون ماینر هنگامی رخ میدهد که بازارها آهنگ نزول در پیش میگیرند و ماینرها مجبور میشوند دستگاه استخراج خود را در بازار بفروشند. کاهش هش ریت نمایانگر کاهش رغبتِ سرمایهگذاران است.
قیمت جاریِ یک رمزارز، حجم تراکنش و کارمزد، سه متغیری هستند که میتوانند بر کلّ هزینۀ استخراج اثر بگذارند. هزینههای مستقیم استخراج هم باید لحاظ شوند؛ مانند برق و توان محاسباتی.
مقدار استیک
با اینکه هش ریت معیار معتبری برای سنجش سلامت یک بلاکچین بهحساب میآید، اما تنها برای بلاکچینهای تحت گواه اثبات کار (PoW) کاربرد دارد و بلاکچینهای گواه اثبات سهام (PoS) را باید براساس معیار مقدار استیک (Amount Staked) سنجید.
بلاکچینهای تحت اجماعِ PoS، برای اعتبارسنجیِ بلاکها به توکنهای استیکی متّکی هستند. از این رو، هرچه تعداد توکنهای استیکشده بیشتر باشد، امنیت بلاکچین هم بیشتر خواهد بود.
آدرسهای فعّال یک رمزارز
تعداد آدرسهای فعّال هم معیار بلاکچینیِ دیگری است که به شمار آدرسهای بلاکچینیای اشاره دارد که یک بازۀ زمانی مشخص تراکنش داشتهاند. یکی از سادهترین روشهای محاسبۀ آن، تعداد کلّ آدرسهای دریافتی و ارسالی در یک بازۀ زمانی خاص است. شمارش آدرسهای فعال در یک بازۀ زمانی خاص (چند روز، چند هفته یا چند ماه) میزان رشد یا کاهش محبوبیت یک کوین یا توکن را نشان میدهد.
روش دیگر، شمارش تعداد کل آدرسهای اختصاصی در بازههای زمانی ازپیشتعیینشده و سپس ارزیابی نتایج آن است.
این معیار چشماندازی برای سرمایهگذاران ترسیم میکند تا بتوانند رمزارزهایی را که پیوسته مورد استفاده قرار میگیرد شناسایی کنند.
تعداد تراکنش های یک ارز دیجیتال
یک شبکه را میتوان براساس تعداد تراکنشهایش سنجید. سرمایهگذاران میتوانند با ترسیم تعداد تراکنشها (یا استفاده از میانگین متحرک) در بازههای معین، تغییرات فعالیتها را طی آن دوره مشاهده کنند.
توجه داشته باشید که باید با احتیاط از این معیار استفاده کنید. چراکه ممکن است فردی بیاید و رمزارز خود را به سایر کیفپولهایش منتقل کند و از آنجایی که ما قادر نیستیم هویت برخی از آدرسها را شناسایی کنیم، لذا فرد میتواند از این طریق، بهصورت مصنوعی فعالیت آنچین را بالا ببرد.
ارزش تراکنش
ارزش تراکنش معیاری است که مقدار ارزش معاملهشده را طی یک بازۀ زمانی خاص به سرمایهگذاران نشان میدهد. بهعنوان مثال، اگر 5 تراکنش 250دلاری در یک روز انجام شود، ارزش تراکنش روزانه 1250 دلار خواهد بود.
ارزش تراکنشِ رمزارزی که پیوسته بالاست، نشان میدهد که کوین مذکور مدام درگردش است، و در عین حال، مقایسۀ این مقادیر از حرکاتِ آتیِ بازار خبر میدهد. بهعنوان مثال، در بلاکچینهای لایۀ اول، ممکن است شاهد آن باشیم که ارزش تراکنش یک رمزارز دارد کاهش مییابد و همزمان، ارزش تراکنش رمزارز دیگری افزایش مییابد. چنین وضعیتی حاکی از آن است که بازار توجه خود را معطوف بهجای دیگری کرده و با توجه به تقاضا و میزان فعالیت رمزارز ثانوی، ممکن است نشانهای بر افزایش قیمت بالقوۀ آن باشد.
کارمزد تراکنش هر ارز دیجیتال
کارمزدها منعکسکنندۀ تقاضای یک بلاکچین هستند و نشان میدهند که چه تعداد تراکنش میتواند در سریعترین زمان ممکن به بلاکچین اضافه شود. میتوانیم به کارمزدها به چشم پیشنهاد قیمت خرید در یک مزایده نگاه کنیم: کاربران باید بر سرِ اجرای تراکنشها و گنجاندنشان در بلاکچین با یکدیگر رقابت کنند. هرکس که کارمزد بیشتری بپردازد، تراکنشهایش زودتر تأیید خواهد شد. از این رو، کارمزدهای گرانتر معمولاً به این معناست که کاربران تقاضای بیشتری برای این بلاکچین دارند و میخواهند تراکنشهایشان را به آن بیفزایند.
گس (Gas) اتریوم نمونهای از کارمزدِ پرداختی است؛ اما هر رمزارزی کارمزد خاصّ خودش را دارد.
کارمزد نمایانگر سطح امنیتی شبکه نیز هست. در بلاکچینهای تحتِ گواه اثبات کار (PoW)، ماینرها به انجام تراکنشها کمک میکنند، حافظِ امنیت زنجیرهاند و در ازای خدمت خود بلاک پاداش میگیرند. این بلاکهای دریافتی عموماً از محل کارمزد تراکنشها تأمین میشوند. رمزارزهایی که الگوی عرضۀ انقباضی دارند، مثل بیتکوین، بلاکهای پاداش بهصورت دورهای کاهش مییابند که در بیتکوین به هالوینگ (Bitcoin Halving) معروف است.
تقلیل پاداش بهمعنای افزایش کارمزد تراکنش است تا ماینرها بتوانند سودآوری خود را حفظ کنند. اگر نرخ افزایش کارمزد از کاهش پاداش پیشی نگیرد، ممکن است ماینرها ضرر کنند و شبکه را ترک بگویند. چنین وضعیتی به امنیت شبکه لطمه خواهد زد.
معیارهای مالی
معیارهای مالی، تصویر مناسبی از بهبود عملکرد یک رمزارز نسبت به گذشته ترسیم میکند و از ظرفیت رشدش در آینده نیز خبر میدهد.
ارزش بازار (Market Cap)
ارزش بازار نمایانگرِ ارزش یک شبکه است. مقدار این سنجه را میتوان با ضرب قیمت جاری در عرضه درگردش یک رمزارز محاسبه کرد. البته اگر به معیارهای دیگری مثل نقدینگی بیتوجه باشید، ممکن است ارزش بازار گمراهکننده و راهزن باشد.
بهطور کلی، ارزش بازار را میتوان برای تخمین ظرفیت رشد یک رمزارز به کار برد. برخی از سرمایهگذاران معتقدند که رمزارزهایِ با ارزش بازار پایین، در مقایسه با ارزهایِ با ارزش بازار بالا، فرصتِ رشد بیشتری دارند. با وجود این، برخی دیگر بر این باورند که ارزش بازارِ بیشتر بهمعنایِ اثر شبکهای و زیرساخت قویتر است و این خود تقاضای بازار را جذب خواهد کرد.
با توجه به اینکه ممکن است افرادی کلید خصوصی یا رمز کیفپول خود را گم کنند، درنتیجه، هرگز نمیتوانیم مطمئن شویم که چه تعداد کوین درگردش است، اما به هر حال، ارزش بازار برآوردی از ارزش کلّی شبکۀ یک کوین به دست میدهد.
نقدینگی و حجم معاملات
نقدینگی سنجهای است که آسانیِ خریدوفروش یک رمزارز را نشان میدهد. اگر بتوانید یک رمزارز را بدون افتِ چشمگیر قیمت سریعاً بخرید یا بفروشید، یعنی از نقدینگی بالایی برخوردار است. رمزارزی که نقدینگی بالایی دارد، سفارشهای خریدوفروشِ فراوانی هم برای اجرا در صف انتظار خواهد داشت. این ویژگی، بهنوبۀ خود، اسپرد قیمت (دامنۀ قیمت پیشنهادی و درخواستی) را، که سنجۀ خوبی برای نقدینگی بهشمار میآید، کم میکند.
مهمترین مشکلی که در بازارهای بینقدینه دامنگیرِ سرمایهگذاران میشود این است که نمیتوانند رمزارز خود را به قیمتی «منصفانه» بفروشند؛ چراکه بهسختی خریداری پیدا خواهد شد که مایل به معامله باشد. در چنین موقعیتی دو انتخاب برای سرمایهگذار باقی میماند: یا باید به قیمت کمتری رضایت بدهد و یا باید به انتظار افزایش نقدینگی بازار بنشیند. به هر حال، باید توجه داشته باشید که اگر قیمت افزایش نیابد، ممکن است نگهداری رمزارز در بلندمدت با کاهش بازگشت سرمایه همراه شود.
حجم معاملات شاخص مفید دیگری است که توانایی یک رمزارز را برای حرکات صعودی قیمت نشان میدهد. این معیار نمودارِ آن است که یک رمزارز در بازۀ زمانی خاصی چند واحد تغییر کرده. اگر روند صعودی قیمت یک رمزارز با حجم معاملات بالایی همراه باشد، یعنی افزایش قیمت احتمالاً تداوم خواهد داشت. برعکس، اگر نوسانات با حجم معاملات چشمگیری همراه نباشد، احتمالاً جرقهای است که بهزودی خاموش خواهد شد.
عرضۀ درگردش
عرضه درگردش یعنی تعداد کل واحدهای یک رمزارز که فعالانه در جریان هستند و علناً در دسترس قرار دارند. تفاوت عرضه درگردش با عرضۀ کل یا حداکثر عرضۀ بالقوه در این است که اولی ایستا نیست و میتواند بهمرور زمان تغییر کند؛ چراکه رمزارزها میتوانند سوزانده یا تولید شوند.
زمانبندی یا برنامۀ عرضۀ یک رمزارز، سندی است که میتواند در اتخاذ تصمیمات آگاهانه محل رجوع سرمایهگذاران باشد. برخی از رمزارزها انقباضی هستند و بهمرور زمان عرضهشان کاهش خواهد یافت. این دسته از رمزارزها برای برخی از سرمایهگذاران جذابند؛ زیرا آنها معتقدند که کاهش عرضه با افزایش تقاضای بازار همراه میشود و به افزایش قیمت میانجامد.
از سوی دیگر، آن دسته از رمزارزهایی که شدیداً انقباضی هستند و عرضهشان قویاً افزایش مییابد، مایۀ نگرانی سرمایهگذاران هستند؛ چراکه مازادِ عرضه از قیمتشان خواهد کاست.
معیارهای پروژهای
برای ارزیابیِ کیفیِ عملکرد یک رمزارز از معیارهای پروژهای استفاده میشود. این معیارها به عوامل خارجی و داخلی تمرکز میکنند؛ مانند هدف رمزارز و نحوۀ اجرای پروژه.
تیم اجرایی یک پروژه ارز دیجیتال
وبسایت پروژههای رمزارزی معمولاً حاوی فهرستی است از اعضای پروژه. تجاربِ تیم پروژه میتواند نشان دهد که آیا اعضا آنقدر تخصص دارند که بتوانند پروژه را تکمیل کنند یا نه.
برخی از مواردی که سرمایهگذاران مایلند در مورد تیم پروژه بدانند، از این قرار است:
- آیا اعضا تا به حال تجربۀ موفقی در راهاندازی یک رمزارز داشتهاند؟
- آیا تا پیش از این در پروژههای معتبر دیگری هم مشارکت کردهاند و آیا از دانش لازم برای پیشبرد طرح برخوردارند؟
- آیا سوءسابقه یا هرگونه دخالتی در کلاهبرداریها نداشتهاند؟ این مورد اهمیت ویژهای دارد؛ با توجه به تعداد بالای راگ پول (Rug Pull) در بازار کریپتو که در آن تیم پروژه وجوه جمعآوریشده را برمیدارد و فلنگ را میبندد.
- آیا مشاور و حامیِ معتبری هم در میان اعضای پروژه حضور دارد؟ این مورد بر اعتبار پروژه میافزاید.
میتوانید سوابق اعضای یک پروژه را از طریق پلتفرمهای ارتباطی مانند لینکدین بررسی کنید.
اگر اعضای یک پروژه اصرار داشته باشند هویت خود پوشیده نگهدارند، باید در موردشان تردید کنید. بسیار دشوار است که بخواهید از پیشینه و پیشرفت یک تیم ناشناس سر در بیاورید.
وایت پیپر یک پروژه ارز دیجیتال
وایتپیپر سندی فنّی است که هدف و عملکرد پروژه را ترسیم میکند. این مهمترین سند یک پروژه است و در حالت ایدهآل باید حاوی چنین اطلاعاتی باشد:
- راهکارهای تکنولوژی بلاکچین
- موارد کاربرد رمزارز
- نقشهراه؛ که شامل اقدامات و بهروزرسانیهای آتی است
- اقتصاد توکن (زمانبندی عرضه یا طرحِ توزیعی رمزارز)
- اطلاعات تیم پروژه
وایتپیپر با حدی شک و تردید بخوانید و نظرات اشخاص ثالث را هم در پلتفرمهایی مانند دیسکورد و توییتر پیگیری کنید.
مقایسه با رقیب
برای آنکه بتوانید ظرفیت یک پروژه را بسنجید، لازم است رقبایش را هم بشناسید. یک پروژه ممکن است در نگاه اول جالب باشد، اما در مقایسه با رقبایش چندان چنگی به دل نزند؛ رقبایی که شاید از تیم مجربتری برخوردار باشند، محصول باکیفیتتری عرضه کنند و جامعۀ هماهنگتری داشته باشند.
نقشهراه
بیشتر پروژههای رمزارزی برای آینده نقشهراه دارند و برای آزمایش شبکهها، انتشار و اقدامات برنامهریزیشدۀ جدید جدول زمانبندی ترسیم میکنند. نقشهراه باید دربردارندۀ تصویر روشنی از تحولات آینده باشد. سرمایهگذاران میتوانند با این سند میزان موفقیت یک پروژه را ارزیابی کنند و ببیند که تیم پروژه توانسته طبق برنامۀ خود پیش برود یا نه.
اقتصاد توکن و کاربرد
توکنومیکس (Tokenomics) یا اقتصاد توکن، اقتصاد عرضه و تقاضای توکن است که محرّک ارزش و قیمت یک رمزارز به شمار میآید. هرچه تقاضا بر عرضه پیشی بگیرد، قیمت نیز بیشتر خواهد شد. سرمایهگذاران میتوانند با بررسی توزیع توکن، ریسکهای بالقوه را شناسایی کنند. بهعنوان مثال، اگر عمدۀ عرضه در اختیار عدۀ اندکی باشد، درنهایت میتوانند با دامپکردنِ رمزارزهایشان بازار را دستکاری کنند و موجب سقوطِ ناگهانیِ ارزش رمزارز شوند.
علاوه بر این، توکنومیکس متضمن ساختار انگیزشی نیز هست؛ یعنی محرک رفتار در شبکه. برای مثال، یکی از الگوهای موفق توکنومیکس که مورد توجه فراوان هم قرار گرفته، الگوی رأی امانی (Vote Escrow) است که در آن پاداش انگیزهای میشود تا کاربران رمزارز خود را برای مدتی سپردهگذاری کند. حبسکردنِ رمزارز بهمعنای کاهش عرضه است و این به افزایش قیمت میانجامد.
دورۀ واگذاری عرضۀ یک رمزارز را نیز باید لحاظ کرد. اگر دورۀ واگذاری به سرمایهگذاران اولیه کوتاه باشد، ممکن است به شرایطی منجر شود که در آن سرمایهگذاران انبوهی از کوینهای خود را برای سود به بازار بریزند و این بهمرور زمان به کاهش قیمت میانجامد.
کاربرد توکن هم از آن مواردی است که سرمایهگذاران باید به آن توجه کنند. برخی پروژهها توکنهایی عرضه میکنند که کاربرد خاصی ندارند. از آنجایی که این توکنها هدف کاربردی خاصی ندارند، تقاضای بازار هم برایشان اندک است. وقتی هم تقاضا نباشد، احتمال افزایش قیمت توکن پایین خواهد بود.
فرآیند توسعه
میزان فعالیت تیم در جهت توسعه میتواند نشان دهد که اعضا فعالانه روی پروژه کار میکنند و دارند به اهداف پروژه میرسند یا نه. میتوانید بررسی کنید و ببینید که چند مشارکتکننده وجود دارد و، در صورت وجود یک گیتهاب عمومی، تا چه اندازه روند کار فعالانه پیش میرود. رمزارزی که منبعش برای دو سال بهروزرسانی نشده باشد، یا بهروزرسانیهایش متناقض باشد، ممکن است بهاندازۀ رمزارزی که طرح توسعۀ منسجم و هماهنگی را از سر گذرانده، جذاب نباشد.
چه موارد دیگری در تحلیل ارزهای دیجیتال اهمیت دارد؟
تجزیهوتحلیلِ مقداری نیز روش فوقالعادهای برای تحلیل یک رمزارز است. با وجود این، در مواردی که قابلیت اندازهگیری عددی نیست، چندان به کار نمیآید.
سیاستهای دولت، سیاستهای اجتماعی و رفتار کاربر ازجمله موارد دیگری هستند که میتوانند در تحلیل بنیادی جای بگیرند.
سیاستهای دولت
سال گذشته، در بحبوحۀ بروز نمونههای بارزی از پدیدۀ قوی سیاه، ازجمله فروپاشی صرافی FTX و ورشکستگی شرکت اروز کپیتال (3AC)، مقررات شدیدتری برای ارزهای دیجیتال وضع شد. در این مورد، میتوان به نمونههای دیگری مثل دعوای حقوقی ریپل (Ripple) و تحریم تورنادو (Tornado Cash) کش اشاره کرد. این اتفاقات سبب شد قیمت XRP و TORN بابت تغییر در رگولاتوری زیرورو شود.
از آنجایی که دولت ایالات متحده در زمینۀ تنظیمگری و وضع مقررات برای ارزهای دیجیتال فعالتر است، لذا واجب است سرمایهگذاران در مورد رمزارز مدّ نظرشان تحقیق کنند که آیا از پیامدهای منفی مقررات متأثر خواهد شد یا نه.
شرایط سیاسی و اجتماعی
همهگیری کووید19 طعم یک بحران واقعی را به سرمایهگذاران چشاند و تأثیر خود را بر بازارهای مالی تحمیل کرد. با گسترش همهگیری، همۀ داراییها، ازجمله ارزهای دیجیتال، چوب حراج خوردند. مارس 2020، طیّ تنها 4 روز، 58 درصد از ارزش بیتکوین فروریخت. سرمایهگذاران در آن برهه ریسکگریزی پیشه کردند و از داراییهای سفتهبازانه دوری جستند.
در واکنش به این بحران، دولتهای سرتاسر جهان تریلیونها دلار در قالب بستههای مشوق به تصویب رساندند. بانکهای مرکزی پر شده بود از ارزهای فیات و سرمایهگذاران برای فرار از تورم و تحلیل ارزش دارییهایشان به ارزهای دیجیتال پناه آوردند.
رفتار کاربر
رفتار کاربر یکی از دشوارترین عواملی است که در ارزیابی لحاظ میشود. با این حال، اخیراً شاهد آن بودهایم که کاربران طبق پیشنهاد چهرههای مشهور سرمایهگذاری میکنند؛ بهخصوص چهرههایی که تعداد دنبالکنندگان فراوانی در پلتفرمهای اجتماعیای همچون توییتر، اینستاگرام و تیکتاک دارند.
از این رو، اگر بین این چهرهها و متولیان یک رمزارز پیوند و ارتباطی پا بگیرد، میتواند انبوهی از سرمایهگذاران را جذب کند. لذا لازم است که در تصمیمگیری خود به تعداد دنبالکنندگان پروژه در رسانههای اجتماعی توجه کنید.
نمونۀ بارز این اتفاق دوجکوین و ایلان ماسک بود. ایلان ماسک میتواند تنها با یک توییت دربارۀ دوجکوین قیمت را به فلک برساند؛ چراکه دنبالکنندگان بسیار زیادی دارد.
ابزار تحلیلی
به همان اندازه که بازار ارزهای دیجیتال رشد کرده، ابزارهای تحلیلی موجود نیز در راستای دستیابی سرمایهگذاران به دادهها گسترش یافته است.
ابزارهای نموداری مانند تریدینگویوو ، تجمیعکنندههای اخبار، بازتعدیلکنندههای پرتفو و کاوشگرهای بلاک مانند اتراسکن (Etherscan)، همه به ساخت فضایی سرشار از اطلاعات و دادههای رمزارزی کمک کردهاند.
خلاصه تحلیل فاندامنتال ارز های دیجیتال
سرمایهگذاران میتوانند با بهکارگیری تحلیل بنیادین بینش مفیدی از رمزارزها کسب کنند. با توجه به تفاوتهایی که میان تحلیل بنیادین داراییهای کلاسیک و داراییهای رمزارزی وجود دارد، منابع اطلاعاتی مختصِ رمزارزها رو به رشد و گسترش است.
سرمایهگذاران میتوانند در کنار تحلیل بنیادین، اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را نیز برای تأیید نتایج اولیه به کار ببرند.
جدول اصطلاحات ارزهای دیجیتال
برای فعالیت در این بازار بهتر است با تعدادی از اصطلاحات رایج آن آشنا شوید، بخشی از واژگان ضروری بازار رمزارزها در ادامه توضیح داده شده است.
واژه | لاتین | توضیحات |
بلاکچین | Blockchain | بلاکچین یک سیستم اشتراک اطلاعات است که به صورت اشتراکی و غیرمتمرکز فعالیت میکند. این پلتفرم به صورت زنجیرهای از سوابق بنام بلاک ساخته شده است. هر بلاک در این سیستم، مسئول ذخیرهسازی گونهای از اطلاعات است. |
صرافی | Exchange | صرافی مانند واسطه عمل میکند، خریدار را به فروشنده وصل میکند و بستری برای خرید و فروش رمز ارزها فراهم میکند. صرافی بر اساس قیمت گذاری رمزارزها به دو دسته فروشگاهی و همتا به همتا (P2P) و بر اساس نوع کارکرد به دو دسته متمرکز و غیر متمرکز تقسیم بندی میشوند. |
کیف پول | Wallet | بستری که میتوانید دارایی های کریپتو (رمز ارز) خود را نگهداری کنید |
وایت پیپر | Whitepaper | وایت پیپر یک گزارشی از عملکرد و نقشه راه یک پروژه یا رمزارز است که توسعه دهندگان آن برای آگاه سازی خریداران یا سرمایه گذاران منتشر میکنند. |
نهنگ | Whale | به کسانی گفته میشود که سرمایههای زیادی در اختیار دارند و معاملات آنها با حجمهای بالا انجام میشود. |
پامپ و دامپ | Pump and Dump | به جهشهای ناگهانی و شدید قیمت رو به بالا پامپ و به سقوط قیمت یک ارز دامپ میگویند. |
هولد یا هودل | Hold (Hodl) | این اصطلاح فقط در بین کاربران کریپتو بسیار رایج است. در واقع این کلمه اشتباه تایپی کلمه HOLD به معنای نگه داشتن است! در واقع هولد یا هودل کردن، به نگهداری یک دارایی دیجیتالی برای زمان بلند مدت و بدون توجه به نوسانات کوتاه مدت بازار گفته میشود. |
ماینر | Miner | ماینر به کامپیوتر یا تجهیزاتی گفته میشود که بر اساس توان محاسباتی خود، بیت کوین یا یک رمزارز خاصی را استخراج میکند. |
ترس و تردید | FUD | فاد (FUD) کوتاه شده عبارت Fear, Uncertainty and Doubt به معنای ترس، عدم قطعیت و اطمینان، شک و تردید است. اصطلاح فاد، بیشتر زمانی استفاده میشود که یک فرد، گروه یا شرکتی به انتشار اخبار و اطلاعات منفی در مورد یک دارایی دیجیتال بپردازد و آن را در رسانههای اجتماعی، سایتها و گروههای مختلف قرار دهد. |
ترس از دست دادن | FOMO | اصطلاح فومو از حروف اول عبارت fear of missing out گرفته شده که در زبان فارسی به معنای «ترس از دست دادن» است. این اصطلاح برای افرادی استفاده میشود که با بالا رفتن ارزش بعضی از رمز ارزها، بدون درنظر گرفتن شرایط و از روی هیجان اقدام به خرید میکنند تا از بقیه معاملهگران عقب نیافتند. |
عرضه اولیه | ICO | ICO روشی برای به دست آوردن سرمایه مورد نیاز توسعه پروژههای مربوط به حوزه کریپتوکارنسی و بلاک چین است. |
کوین | Coin | ارز دیجیتالی که شبکه بلاکچینی مخصوص به خودش را دارد. |
توکن | Token | ارز دیجیتالی که شبکه مخصوص ندارد و روی یک یا چند شبکه بلاکچینی دیگر کار میکند. |
بیت کوین | Bitcoin | بیت کوین نام اولین و معروف ترین ارز دیجیتال در دنیا است و از بیت کوین به عنوان پادشاه بازار یاد میشود. این رمز ارز بالاترین حجم معاملات در بین تمامی رمز ارزها را دارد و پایهگذار فعالیت کریپتوکارنسی بر روی شبکه بلاکچین است. فردی به نام ساتوشی ناکاموتو این رمزارز را به وجود آورده است. |
آلت کوین | Altcoin | به هر ارز دیجیتالی به غیر از بیتکوین، آلت کوین میگویند. |
شتکوین | Shitcoin | شت کوینها رمزارزهایی هستند که با قیمت بسیارکم وارد بازار میشوند و به علت این قیمت پایین برای خریداران جذابیت زیادی دارند. شت کوینها اغلب دارای نوسانات زیادی هستند. این رمز ارزهای بیپشتوانه بیشتر با انگیزه کلاهبرداری وارد دنیای رمز ارزها میشوند، و هدف بلند مدتی ندارند. |
استیبلکوین | Stablecoin | استیبل کوینها، رمز ارزهایی هستند که نوسان قیمتی ندارند و همیشه دارای قیمت ثابتی هستند. برای مثال تتر (USDT) معروفترین و پر استفاده ترین استیبل کوین بازار است و قیمت آن همیشه 1 دلار است. استیبل کوینها با هدف کنترل نوسانات بازار و راحتتر شدن انجام معاملات ایجاد شدند. |
نحوه توضیح دادن خیلی خوبه دمتون گرم