تا اینجا با بروکرهای B-Book و A-Book آشنا شدیم، اما اصطلاح دیگری هم ممکن است به گوشتان خورده باشد و آن C-Book است.
C-Book اصطلاحی است که برای توصیف «استراتژیهای مدیریت ریسک» استفاده میشود که بروکرهای فارکس و ارائهدهندگان CFD از آن استفاده میکنند، و ظاهرا با A-Book و B-Book متفاوت است.
در ادامه با ترجمه اختصاصی از وبسایت معتبر babypips.com در این زمینه با شما هستیم. تا انتها با ما همراه باشید.
روش مدیریت ریسک C-BOOK در بروکرها چیست؟
C-Book فقط یک اصطلاح تخصصی بازاریابی است و به نظر ما واقعا روش متفاوتی برای مدیریت ریسک نیست، بلکه بیشتر یک اصطلاح مبهم برای توصیف تغییرات یا ترفندهای اجرای A-Book و B-Book است.
همان طور که خواهید دید، بروکرها واقعا از اجرای سفارش به روش C-Book استفاده نمیکنند، بلکه از این روش برای کسب درآمد بیشتر استفاده میکنند.
این روشهای اجرای سفارش بحثبرانگیز هستند و این که آیا بروکرهای فارکس باید از این روشهای استفاده کنند یا نه، جای سؤال دارد. ما قضاوت را به عهده خود شما میگذاریم.
سه شکل از C-Book را در ادامه برای شما توضیح میدهیم:
- هجینگ غیر کامل
- هجینگ بیش از حد یا اورهجینگ
- هجینگ معکوس
هجینگ غیر کامل در روش مدیریت ریسک C-BOOK
رایجترین شکل اجرای سفارش به روش C-Book، هجینگ غیرکامل سفارش مشتری است.
یک بروکر میتواند ریسک بازار را به صورت غیر کامل و جزئی هجینگ کند یا پوشش دهد. این روش حرکتهای نامطلوب قیمت در موقعیت هجینگ شده را کاهش میدهد، اما حذف نمیکند.
ریسکی که هجینگ نشده، باقی میماند و به عنوان ریسک باقیمانده شناخته میشود، و به بروکر این فرصت را میدهد که در صورت حرکت قیمت به نفع خودش، سود کند.
این استراتژی مدیریت ریسک را، به عنوان A-Book غیرکامل و B-Book غیر کامل در نظر بگیرید.
به عبارت دیگر بروکر درصد مشخصی از ریسک خود را A-Book میکند و بقیه را B-Book میکند!
اگر هنوز با روش کار A-BOOK و B-BOOK آشنا نیستید، پیشنهاد میکنیم حتما آنها را مطالعه نمائید!
در مثال زیر بروکر ۵۰٪ از پوزیشن مشتری را هجینگ میکند یا به عبارتی، پوشش میدهد.
السا یک پوزیشن لانگ EUR/ USD در ۱.۲۰۰۱ باز میکند.
پوزیشن سایز او ۱،۰۰۰،۰۰۰ واحد یا ۱۰ لات استاندارد است. این یعنی یک حرکت ۱ پیپی معادل ۱۰۰ دلار است.
بروکر ۵۰٪ از ریسک را با باز کردن یک پوزیشن لانگ با تأمینکننده نقدینگی هجینگ میکند یا پوشش میدهد (۵۰۰،۰۰۰ EUR/USD در ۱.۲۰۰۰)
(اگر کل ۱،۰۰۰،۰۰۰ واحد را پوزیشن لانگ باز کرده بود، روش A-Book بود چون در آن صورت ۱۰۰٪ پوزیشن پوشش داده شده بود.)
قیمت EUR/USD بالا میرود…
السا میخواهد سود کند پس از معامله با قیمت ۱.۲۱۰۱ خارج میشود و در نتیجه سودی معادل ۱۰۰ پیپ یا ۱۰،۰۰۰ دلار (۱۰۰ ضربدر ۱۰۰ پیپ) به دست میآورد.
این یعنی بروکر ۱۰،۰۰۰ دلار ضرر کرده است.
اگر بروکر معامله السا را B-Book کرده بود، باید کل ضرر را پرداخت میکرد.
اما بخشی از معامله السا را هجینگ کرده بود.
از معامله هیجنیگ شده ۱۰۲ پیپ سود کرد و از آنجایی که پوزیشن ساز ۵۰۰،۰۰۰ (نصف ۱،۰۰۰،۰۰۰) بود، سودش ۵۱۰۰ شد.
این سود حاصل از معامله با تأمینکننده نقدینگی به کاهش بخشی از ضرر معامله السا کمک کرد، بنابراین ضرر خالص ۴۹۰۰ دلار (به جای ۱۰،۰۰۰ دلار) شد.
بر عکس اگر EUR/USD کاهش قیمت داشت، باید سود بروکر در برابر السا با ضرر ناشی از معامله با تأمینکننده نقدینگی کاهش پیدا میکرد.
در این مثال، السا پوزیشن لانگ EUR/USD را در ۱.۲۰۰۱ باز میکند.
بروکر ۵۰٪ ریسک را با باز کردن پوزیشن لانگ با تأمینکننده نقدینگی پوشش میدهد (۵۰۰،۰۰۰ واحد در ۱.۲۰۰۰).
قیمت EUR/USD پایین میآید…
حدضرر السا زده میشود و او از معامله در ۱.۱۹۵۱ خارج میشود و ۵۰ پیپ یا ۵۰۰۰ دلار ضرر میکند.
این یعنی بروکر ۵۰۰۰ دلار سود میکند.
اگر بروکر همه معامله السا را B-Book کرده بود، همه سود حاصل از این معامله را بدست میآورد.
اما این طور نشد چون بخشی از معامله السا را هجینگ کرده بود.
معامله پوششی یا هجینگ منجر به از دست دادن ۴۸ پیپ شد. از آنجایی که پوزیشنسایز ۵۰۰،۰۰۰ بود (نصف ۱،۰۰۰،۰۰۰)، ضرر ۲۴۰۰ دلار شد.
این ضرر ناشی از معامله با تأمینکننده نقدینگی باعث کاهش بخشی از سود حاصل از معامله السا شد، بنابراین سود خالص ۲۶۰۰ دلار (به جای ۵۰۰۰ دلار) شد.
تا اینجا دیدیم که چگونه یک بروکر میتواند به طور کامل در برابر پوزیشن یک مشتری از ریسک محافظت کند (A-Book). و دیدید که چگونه یک بروکر میتواند بخشی از پوزیشن مشتری را محافظت کند (C-Book).
اورهجینگ در روش مدیریت ریسک C-BOOK
C-Book به هجینگ غیرکامل محدود نمیشود.
یکی دیگر از انواع C-Book اورهجینگ است، به این معنا که بروکر بیشتر از ۱۰۰٪ پوزیشن مشتری را پوشش میدهد یا هج میکند.
اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم احتمالا عنوان این روش میشود A-Book پلاس!
چرا یک بروکر باید اورهیجینگ کند؟
اگر بروکر فکر کند معامله مشتری سود خواهد داشت، میتواند با مشتری همراه شود و سود بیشتری کسب کند.
السا پوزیشن لانگ ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD را در ۱.۲۰۰۱ باز میکند، این یعنی بروکر پوزیشن شورت ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD را باز کرده است.
اینجا بروکر میتواند تصمیم بگیرد:
- هجینگ نکند (B-Book)
- هیجینگ غیرکامل (C-Book)
- هجینگ کامل (A-Book)
- هجینگ بیشتر از ۱۰۰٪ یا اورهجینگ (C-Book)
بروکر، السا را به عنوان یک معاملهگر باتجربه میشناسد و بنابراین گزینه ۴ را انتخاب میکند.
بروکر ۱۱۰٪ ریسک را پوشش میدهد یا اورهجینگ میکند.
بروکر پوزیشن لانگ ۱،۱۰۰،۰۰۰ EUR/ USD را در ۱.۲۰۰۰ با تأمینکننده نقدینگی باز میکند.
اگر بروکر معامله را A-Book میکرد، باید پوزیشن لانگ ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD با تأمینکننده نقدینگی باز میکرد.
اما ۱۰۰،۰۰۰ واحد اضافی و معادل ۱۱۰٪ معامله السا پوزیشن لانگ باز میکند.
پیشبینی السا درست بود و EUR/ USD بالا میرود.
السا از معامله با سود ۱۰۰ پیپ یا ۱۰،۰۰۰ دلار خارج میشود.
روشن است که بروکر ۱۰،۰۰۰ دلار ضرر کرده است.
اما به معاملهای که با تأمینکننده نقدینگی باز کرده هم توجه داشته باشید.
از آنجایی که بروکر اورهجینگ کرده و پوزیشنسایز بیشتری در برابر تأمینکننده نقدینگی داشته، سودش بیشتر از ضرری است که از معامله السا کرده.
اینجا بروکر توانست سود کند.
اما استراتژی اورهیجینگ بدون خطر هم نیست.
بیایید ببینم اگر مشتری ضرر کند، چه اتفاقی میافتد.
در این سناریو، EUR/ USD قیمت پایین میآید و السا با ضرر ۱۰،۰۰۰ دلاری از معامله خارج میشود.
روشن است که بروکر ۱۰،۰۰۰ دلار سود میکند.
اما با معاملهای هم که با تأمینکننده نقدینگی انجام داده، توجه کنید.
از آنجایی که بروکر اورهجینگ کرد و پوزیشنسایز بزرگتری در برابر تأمینکننده نقدینگی داشته، ضررش از معامله با تأمینکننده نقدینگی بیشتر از سودش با معامله السا است.
اگر مشتری در نهایت ضرر کند، بروکر در معرض ضرر بیشتری قرار میگیرد.
هجینگ معکوس در روش مدیریت ریسک C-BOOK
یکی دیگر از انواع C-Book زمانی است که یک بروکر معامله مشتری را به طور جزئی یا کاملا معکوس هجینگ میکند.
این روش وقتی انجام میشود که بروکر مطمئن باشد مشتری آنقدر بیتجربه و ناشی معامله میکند که نه تنها با B-Book، بلکه با اضافه کردن به پوزیشن B-Book کسب درآمد کند.
عنوان دقیقتر این روش میتواند B-Book پلاس باشد!
در اصل، در این روش بروکر حتی سعی نمیکند ریسک بازار را هجینگ کند یا انتقال دهد، بلکه عمدا بیشتر ریسک بازار را قبول میکند.
زمانی که یک بروکر تصمیم میگیرد معامله مشتری را به طور کامل هجینگ معکوس کند، در اصل ریسک B-Book را افزایش داده است.
السا یک پوزیشن لانگ ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD در ۱.۲۰۰۱ باز میکند.
از آنجایی که طرف مقابل معامله السا، بروکر است، بروکر پوزیشن شورت ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD در ۱.۲۰۰۱ باز کرده است.
بروکر حالا در معرض ریسک بازار قرار داد (اگر قیمت EUR/ USD بالا برود).
اگر بروکر همین جا دست نگه دارد و کاری نکند، روشش B-Book خواهد بود.
اما آیا بروکر میخواهد معامله را A-Book کند و معامله را به طور کامل هجینگ کند؟
جواب، منفی است.
با توجه به سابقه و پروفایل السا، السا یک معاملهگر بد است، بنابراین بروکر به جای هجینگ کامل یا حتی هجینگ جزئی، تصمیم میگیرد ۵۰٪ از معامله را هجینگ معکوس کند!
بنابراین به جای اینکه پوزیشن لانگ EUR/ USD باز کند، ۵۰۰،۰۰۰ پوزیشن شورت EUR/ USD با تأمینکننده نقدینگی باز میکند.
توجه داشته باشید که ۱،۰۰۰،۰۰۰ واحد هم در مقابل مشتری پوزیشن شورت دارد. اما با ۵۰۰،۰۰۰ واحد اضافی در برابر تأمینکننده نقدینگی، ریسک را افزایش داد.
در این سناریو، حدس بروکر درست از آب درآمد و قیمت EUR/ USD پایین آمد.
السا با ضرر از معامله خارج شد و بروکر سود کرد.
اما معامله با تأمینکننده نقدینگی هم برای بروکر سود داشت.
تا زمانی که بروکر بتواند به درستی انتخاب کند که کدام معامله را هجینگ معکوس کند، این استراتژی برای بروکر بسیار سودآور خواهد بود.
اما اگر انتخاب اشتباه داشته باشد، ریسکش را بیش از حد معمول افزایش داده و منجر به ضرر بیشتر خواهد شد.
در ادامه با مثالی نشان خواهیم داد که اگر در این روش همه چیز به نفع بروکر پیش نرود، چه اتفاقی خواهد افتاد.
السا پوزیشن لانگ ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD در ۱.۲۰۰۱ باز میکند.
از آنجایی که طرف مقابل معامله السا، بروکر است، بروکر پوزیشن شورت ۱،۰۰۰،۰۰۰ EUR/ USD در ۱.۲۰۰۱ باز کرده است.
به جای اینکه پوزیشن لانگ EUR/ USD را با تأمینکننده نقدینگی باز کند و معامله را هجینگ کند، پوزیشن شورت ۵۰۰،۰۰۰ واحد با تأمینکننده نقدینگی باز میکند و هجینگ منفی انجام میدهد.
توجه داشته باشید که ۱،۰۰۰،۰۰۰ واحد هم در مقابل مشتری پوزیشن شورت دارد. اما با ۵۰۰،۰۰۰ واحد اضافی در برابر تأمینکننده نقدینگی، ریسک را افزایش داد.
قیمت EUR/ USD بالا میرود…
السا با سود از معامله خارج میشود و بروکر در معامله با السا ضرر میکند.
اگر بروکر روش A-Book را انتخاب کرده بود و با تأمینکننده نقدینگی اورهجینگ کرده بود، میتوانست سود کند و ضرر معامله با السا را جبران کند. اما معاملهاش با تأمینکننده نقدینگی هم منجر به ضرر شد.
در پایان با بروکر C-BOOK و روشهای اجرای معاملات آنها آشنا شدید. اینکه استفاده از این روش معقول است یا خیر به قضاوت شما بستگی دارد!