انواع روش‌های تحلیل در بازارهای مالی

راهنمای جامع اعتبارسنجی و تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال

انواع روش‌های تحلیل در بازارهای مالی

مطالعه در 23 دقیقه

در قرن ۲۱ با رشد فناوری در دنیای کریپتو، داشتن مهارت و دانش کافی برای تحلیل و اعتبارسنجی پروژه‌ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. طبق آمارها، بیش از 80 درصد معامله‌گران تازه‌کار در بازار کریپتو ضرر می‌کنند و این امر نشان‌دهنده اهمیت یادگیری روش‌های تحلیل صحیح است.

تحلیل فاندامنتال یکی از مهم‌ترین ابزارهای سرمایه‌گذاران حرفه‌ای برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی دیجیتال و پتانسیل رشد آن در آینده است. در سال 2024، ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال به بیش از 2.3 تریلیون دلار رسید و پیش‌بینی می‌شود تا سال 2030 به 4.94 تریلیون دلار برسد. این رشد چشمگیر نشان می‌دهد که فرصت‌های سرمایه‌گذاری بزرگی در این بازار وجود دارد، اما شناسایی پروژه‌های ارزشمند نیازمند تحلیل دقیق و همه‌جانبه است. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل و با جزئیات کامل به بررسی اصول و روش‌های تحلیل فاندامنتال در حوزه ارزهای دیجیتال بپردازیم.

تحلیل فاندامنتال چیست و چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟

تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) روشی است که سرمایه‌گذاران برای تعیین «ارزش ذاتی» یک دارایی یا کسب و کار از آن استفاده می‌کنند. در این روش با بررسی فاکتورهای داخلی و خارجی مختلف، هدف اصلی تشخیص این است که آیا دارایی مورد نظر بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا کمتر از ارزش واقعی آن می‌ارزد. سرمایه‌گذاران می‌توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج استراتژیک از پوزیشن‌های معاملاتی خود استفاده کنند.

تحلیل فاندامنتال

در تحلیل فاندامنتال سنتی، تحلیلگران به بررسی عواملی مانند وضعیت مالی شرکت، مدیریت، رقبا، شرایط صنعت و اقتصاد کلان می‌پردازند. برای مثال، نسبت‌هایی مانند سود هر سهم (EPS) یا نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) برای ارزیابی سهام شرکت‌ها استفاده می‌شوند. اما در دنیای ارزهای دیجیتال، این شاخص‌ها کاربرد چندانی ندارند و باید از معیارهای متفاوتی استفاده کرد.

تحلیل فاندامنتال سنتی

در مقابل، تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بر مبنای بررسی الگوهای قیمتی گذشته و حجم معاملات برای پیش‌بینی حرکات آتی قیمت انجام می‌شود. تحلیلگران تکنیکال معتقدند با استفاده از نمودارها و شاخص‌های مختلف می‌توان روندهای قیمتی آینده را پیش‌بینی کرد. آنها از ابزارهایی مانند خطوط روند، الگوهای نموداری و اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) استفاده می‌کنند.

تفاوت‌های اصلی تحلیل فاندامنتال و تکنیکال عبارتند از:

فاندامنتال و تکنیکال
  1. تمرکز: تحلیل فاندامنتال بر ارزش ذاتی دارایی تمرکز دارد، در حالی که تحلیل تکنیکال بر الگوهای قیمتی و حجم معاملات متمرکز است.
  2. منابع داده: تحلیل فاندامنتال نیازمند بررسی عوامل کلان اقتصادی، صنعت و عملکرد پروژه است اما تحلیل تکنیکال تنها به نمودارها و داده‌های بازار توجه دارد.
  3. افق زمانی: تحلیل فاندامنتال معمولاً برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت استفاده می‌شود، در حالی که تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاه‌مدت کاربرد دارد.
  4. هدف: تحلیل فاندامنتال به دنبال یافتن ارزش واقعی دارایی است اما تحلیل تکنیکال به دنبال بهترین نقاط ورود و خروج می‌گردد.
  5. پیچیدگی: تحلیل فاندامنتال معمولاً نیازمند درک عمیق‌تری از صنعت و اقتصاد است، در حالی که تحلیل تکنیکال بیشتر بر مهارت‌های تحلیل نموداری تکیه دارد.
  6. فرضیات: تحلیل فاندامنتال بر این فرض استوار است که بازار در نهایت ارزش واقعی دارایی را منعکس خواهد کرد، در حالی که تحلیل تکنیکال فرض می‌کند تمام اطلاعات در قیمت فعلی لحاظ شده است.

البته باید توجه داشت که بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای از ترکیب هر دو روش برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند. استفاده همزمان از تحلیل فاندامنتال و تکنیکال می‌تواند دید جامع‌تری نسبت به وضعیت بازار و دارایی مورد نظر ایجاد کند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند با تحلیل فاندامنتال پروژه‌های ارزشمند را شناسایی کند و سپس با استفاده از تحلیل تکنیکال بهترین زمان برای ورود به بازار را تعیین نماید.

چالش های تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال

چالش های تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال با چالش‌های خاصی روبرو است که آن را از تحلیل فاندامنتال در بازارهای سنتی متمایز می‌کند:

  1. عدم وجود شاخص‌های مالی سنتی: بسیاری از شاخص‌های مالی مرسوم مانند نسبت قیمت به درآمد (P/E) یا سود هر سهم (EPS) در مورد ارزهای دیجیتال کاربرد ندارند. این امر به دلیل ماهیت متفاوت پروژه‌های بلاکچینی نسبت به شرکت‌های سنتی است. برای مثال، بیت‌ کوین یک شرکت نیست که بتوان سود و زیان آن را محاسبه کرد.
  2. ماهیت غیرمتمرکز: بسیاری از پروژه‌های ارز دیجیتال ماهیت غیرمتمرکز دارند و شبیه شرکت‌های سنتی نیستند که بتوان عملکرد مالی آنها را به راحتی ارزیابی کرد. در پروژه‌های غیرمتمرکز، تصمیم‌گیری و مدیریت به صورت توزیع‌شده انجام می‌شود و این امر ارزیابی عملکرد را پیچیده‌تر می‌کند.
  3. نوسانات شدید قیمت: نوسانات زیاد قیمت ارزهای دیجیتال می‌تواند تحلیل فاندامنتال را دشوار کند. برای مثال، ممکن است یک پروژه از نظر فاندامنتال قوی باشد اما به دلیل هیجانات بازار، قیمت آن به شدت افت کند یا افزایش یابد. این نوسانات می‌تواند ارتباط بین ارزش بنیادی و قیمت بازار را مخدوش کند.
  4. فناوری پیچیده: درک کامل فناوری پشت هر پروژه ارز دیجیتال نیازمند دانش بالایی است. مفاهیمی مانند الگوریتم‌های اجماع، قراردادهای هوشمند و پروتکل‌های لایه دوم برای بسیاری از سرمایه‌گذاران پیچیده هستند. این امر می‌تواند منجر به ارزیابی نادرست پتانسیل و ریسک‌های فنی پروژه‌ها شود.
  5. کمبود اطلاعات شفاف: در مقایسه با شرکت‌های سهامی عام، دسترسی به اطلاعات مالی و عملکردی دقیق پروژه‌های ارز دیجیتال محدودتر است. بسیاری از پروژه‌ها گزارش‌های مالی منظم منتشر نمی‌کنند و ممکن است اطلاعات مهم را افشا نکنند. این عدم شفافیت می‌تواند تحلیل دقیق را دشوار سازد.
  6. تأثیر عوامل خارجی: عواملی مانند قوانین دولتی و پذیرش عمومی تأثیر زیادی بر ارزش ارزهای دیجیتال دارند. تغییرات ناگهانی در قوانین یک کشور می‌تواند به سرعت ارزش یک ارز دیجیتال را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، پذیرش یا عدم پذیرش توسط شرکت‌های بزرگ یا مؤسسات مالی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر قیمت داشته باشد.
  7. عدم وجود سابقه طولانی: بسیاری از پروژه‌های ارز دیجیتال نوپا هستند و سابقه طولانی ندارند. این امر پیش‌بینی عملکرد آینده آنها را بر اساس داده‌های تاریخی دشوار می‌سازد.
  8. تأثیر شبکه‌های اجتماعی: بازار ارزهای دیجیتال به شدت تحت تأثیر اخبار و شایعات در شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. یک توییت از یک فرد مشهور می‌تواند قیمت یک ارز دیجیتال را به شدت تحت تأثیر قرار دهد، حتی اگر این تأثیر ارتباطی با ارزش بنیادی پروژه نداشته باشد.
  9. پیچیدگی اکوسیستم: بسیاری از پروژه‌های ارز دیجیتال بخشی از یک اکوسیستم بزرگتر هستند. برای مثال، یک توکن ممکن است در چندین پلتفرم دیفای (DeFi) مورد استفاده قرار گیرد. ارزیابی تأثیر متقابل این پروژه‌ها بر یکدیگر می‌تواند پیچیده باشد.
  10. تغییرات سریع فناوری: صنعت بلاکچین و ارزهای دیجیتال به سرعت در حال تکامل است. فناوری‌های جدید می‌توانند در یک چشم به هم زدن پروژه‌های موجود را منسوخ کنند. این امر پیش‌بینی موفقیت بلندمدت یک پروژه را دشوار می‌سازد.

با وجود این چالش‌ها، تحلیل فاندامنتال همچنان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارزیابی پروژه‌های ارز دیجیتال است. در ادامه به بررسی مهم‌ترین معیارها و شاخص‌های تحلیل فاندامنتال در این حوزه می‌پردازیم.

معیارهای اصلی تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال

معیارهای اصلی تحلیل فاندامنتال

برای انجام تحلیل فاندامنتال جامع در حوزه ارزهای دیجیتال، باید معیارهای مختلفی را مورد بررسی قرار داد. این معیارها را می‌توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد:

  1. معیارهای درون زنجیره‌ای یا آنچین (On-chain Metrics)
  2. معیارهای مربوط به پروژه (Project Metrics)
  3. معیارهای مالی (Financial Metrics)

معیارهای آنچین

آنچین

این دسته از معیارها با بررسی داده‌های موجود در بلاکچین مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. این داده‌ها به صورت عمومی قابل دسترسی هستند و می‌توانند اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیت و سلامت شبکه ارائه دهند. مهم‌ترین معیارهای آنچین شامل این ۶ مورد زیر هستند.

تعداد تراکنش‌ها:

این معیار نشان‌دهنده میزان فعالیت در شبکه است. افزایش تعداد تراکنش‌ها معمولاً نشانه خوبی از رشد و استفاده از شبکه است. برای مثال، در شبکه بیت کوین، تعداد تراکنش‌های روزانه از حدود 200 هزار در سال 2017 به بیش از 300 هزار در سال 2023 رسیده بود که نشان‌دهنده افزایش استفاده از این شبکه است. البته باید توجه داشت که این معیار می‌تواند توسط یک یا چند کاربر با انجام تراکنش‌های مکرر دستکاری شود، بنابراین باید همراه با سایر معیارها مورد بررسی قرار گیرد.

ارزش تراکنش‌ها:

این معیار مجموع ارزش تمام تراکنش‌های انجام شده در یک بازه زمانی مشخص را نشان می‌دهد. ارزش بالای تراکنش‌ها می‌تواند نشان‌دهنده اعتماد کاربران و استفاده واقعی از شبکه باشد. برای مثال، در شبکه اتریوم، ارزش روزانه تراکنش‌ها از حدود 500 میلیون دلار در سال 2020 به بیش از 5 میلیارد دلار در سال 2023 رسید که نشان‌دهنده افزایش چشمگیر فعالیت در این شبکه است.

آدرس‌های فعال:

تعداد آدرس‌های منحصر به فردی که در یک دوره زمانی مشخص در شبکه فعال بوده‌اند. این معیار می‌تواند نشان‌دهنده رشد کاربران و محبوبیت شبکه باشد. برای مثال، تعداد آدرس‌های فعال روزانه در شبکه بیت کوین از حدود 600 هزار در سال 2017 به بیش از 1 میلیون در سال 2023 رسید.

کارمزد پرداختی:

کارمزد

میزان کارمزدی که کاربران برای انجام تراکنش‌ها پرداخت می‌کنند. افزایش کارمزدها می‌تواند نشان‌دهنده تقاضای بالا برای استفاده از شبکه باشد. البته باید توجه داشت که کارمزد بالا می‌تواند برای کاربران آزاردهنده باشد و در بلندمدت منجر به کاهش استفاده از شبکه شود. برای مثال، در اوج بازار صعودی سال 2021، میانگین کارمزد تراکنش در شبکه بیت کوین به بیش از 60 دلار رسید که نشان‌دهنده تقاضای بسیار بالا برای استفاده از شبکه بود.

هش ریت و مقدار توکن استیک شده:

هش ریت

این معیارها نشان‌دهنده امنیت و مشارکت در شبکه هستند. افزایش هش ریت در شبکه‌های اثبات کار مانند بیت کوین نشان‌دهنده افزایش امنیت شبکه است. برای مثال، هش ریت شبکه بیت کوین از حدود 10 اگزاهش بر ثانیه در سال 2017 به بیش از 300 اگزاهش بر ثانیه در سال 2023 رسید که به معنای افزایش چشمگیر امنیت این شبکه است.

در شبکه‌های اثبات سهام، میزان توکن‌های استیک شده معیار مهمی است. استیک کردن به معنای قفل کردن توکن‌ها برای مشارکت در فرآیند اعتبارسنجی شبکه است. افزایش میزان توکن‌های استیک شده می‌تواند نشان‌دهنده اعتماد بیشتر به شبکه و تمایل هولدرها به مشارکت بلندمدت باشد. همچنین، این امر می‌تواند عرضه در گردش را کاهش دهد و بر عرضه و تقاضا تأثیر بگذارد. برای مثال، در شبکه اتریوم 2.0، نزدیک به 30 درصد از کل عرضه اتریوم‌ها استیک شده است.

نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی (MVRV):

این نسبت از تقسیم ارزش بازار بر ارزش تحقق یافته به دست می‌آید. ارزش تحقق یافته برابر است با مجموع قیمت آخرین جابجایی تمام توکن‌ها. این نسبت می‌تواند نشان دهد که آیا قیمت فعلی بالاتر از «ارزش منصفانه» است یا پایین‌تر از آن. نسبت MVRV بالاتر از 3.7 معمولاً نشان‌دهنده سقف بازار است، در حالی که نسبت زیر 1 می‌تواند نشان‌دهنده کف قیمت باشد.

معیارهای مربوط به پروژه

این دسته از معیارها بیشتر جنبه کیفی دارند و به بررسی عملکرد تیم، وایت پیپر و نقشه راه پروژه می‌پردازند.

وایت پیپر:

وایت پیپر

سند فنی پروژه که اهداف، فناوری مورد استفاده، موارد کاربرد و نقشه راه را مشخص می‌کند. یک وایت پیپر خوب باید شفاف، جامع و قابل درک باشد. برای مثال، وایت پیپر بیت کوین که توسط ساتوشی ناکاموتو نوشته شده، به دلیل توضیح دقیق و شفاف مکانیزم کار این ارز دیجیتال، به عنوان یکی از بهترین وایت پیپرها شناخته می‌شود.

تیم پروژه:

بررسی سوابق و تخصص اعضای تیم پروژه بسیار مهم است. آیا اعضای تیم تجربه موفقی در صنعت بلاکچین دارند؟ آیا دانش و مهارت کافی برای اجرای اهداف پروژه را دارند؟ برای مثال، تیم پشت پروژه اتریوم، به رهبری ویتالیک بوترین، به دلیل تخصص بالا و سابقه موفق در توسعه فناوری بلاکچین، یکی از نقاط قوت این پروژه محسوب می‌شود.

جامعه توسعه‌دهندگان:

در پروژه‌های متن باز، فعال بودن جامعه توسعه‌دهندگان و مشارکت مداوم آنها در بهبود کد پروژه اهمیت زیادی دارد. برای مثال، پروژه بیت کوین با نزدیک به 1000 مشارکت‌کننده فعال در گیت‌هاب، یکی از فعال‌ترین جوامع توسعه‌دهنده را در میان پروژه‌های ارز دیجیتال دارد.

رقبا:

شناسایی و مقایسه پروژه با رقبای اصلی آن در صنعت کریپتو می‌تواند دید خوبی نسبت به جایگاه و مزیت‌های رقابتی پروژه ایجاد کند. برای مثال، در حوزه قراردادهای هوشمند، مقایسه اتریوم با رقبایی مانند سولانا، کاردانو و پولکادات می‌تواند دید بهتری نسبت به نقاط قوت و ضعف هر پروژه ایجاد کند.

توکنومیکس و توزیع اولیه:

توکنومیکس

بررسی نحوه توزیع توکن‌ها، کاربرد آنها در اکوسیستم پروژه و مکانیزم‌های اقتصادی حاکم بر آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. برای مثال، در پروژه بیت کوین، محدودیت عرضه 21 میلیون واحدی و مکانیزم هاوینگ (نصف شدن پاداش استخراج هر 4 سال) از ویژگی‌های مهم توکنومیکس این ارز دیجیتال هستند که بر ارزش آن تأثیر می‌گذارند.

نقشه راه و پیشرفت پروژه:

نقشه راه

بررسی نقشه راه پروژه و میزان پیشرفت آن در دستیابی به اهداف تعیین شده بسیار مهم است. آیا تیم پروژه توانسته به وعده‌های خود عمل کند؟ آیا بروزرسانی‌ها و ارتقاهای مهم طبق برنامه انجام شده‌اند؟ برای مثال، پروژه اتریوم با موفقیت توانست از مکانیزم اثبات کار به اثبات سهام (The Merge) مهاجرت کند که یکی از مهم‌ترین بروزرسانی‌های تاریخ این پروژه بود.

معیارهای مالی

این دسته از معیارها به بررسی وضعیت فعلی معاملات، نقدینگی و اقتصاد پروتکل می‌پردازند.

ارزش بازار:

حاصل‌ضرب قیمت فعلی در تعداد توکن‌های در گردش است. مقایسه ارزش بازار با رقبا و پتانسیل رشد آن می‌تواند دید خوبی نسبت به ارزش‌گذاری پروژه ایجاد کند. برای مثال، در زمان نگارش این متن، ارزش بازار بیت کوین حدود 1 تریلیون و 300 میلیارد دلار و ارزش بازار اتریوم حدود 300 میلیارد دلار است که جایگاه برتر این دو ارز دیجیتال در بازار را نشان می‌دهد.

نقدینگی و حجم معاملات:

نشان‌دهنده میزان فعالیت و سهولت خرید و فروش دارایی است. نقدینگی بالا معمولاً نشانه خوبی از پذیرش و اعتماد بازار است. برای مثال، حجم معاملات روزانه بیت کوین در صرافی‌های بزرگ معمولاً بیش از 15 میلیارد دلار است که نقدینگی بالای این ارز دیجیتال را نشان می‌دهد.

مکانیزم‌های عرضه:

بررسی حداکثر عرضه، عرضه در گردش و نرخ تورم ارز دیجیتال. پروژه‌هایی که عرضه محدود و کاهنده دارند معمولاً برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر هستند. برای مثال، بیت کوین با محدودیت عرضه 21 میلیون واحدی و کاهش نرخ استخراج آن هر 4 سال یکبار، یک مدل عرضه کاهنده دارد که باعث جذابیت BTC برای سرمایه‌گذاران شده است.

نسبت ارزش شبکه به تراکنش (NVT):

این نسبت از تقسیم ارزش بازار بر حجم تراکنش‌های روزانه به دست می‌آید. NVT بالا می‌تواند نشان‌دهنده حباب قیمتی باشد، در حالی که NVT پایین به معنای ارزش‌گذاری کمتر از حد یک دارایی است. برای مثال، در اوج بازار صعودی سال 2017، نسبت NVT بیت کوین به بالای 100 رسید که نشان‌دهنده ارزش‌گذاری بیش از حد آن بود.

شاخص های ترکیبی تحلیل فاندامنتال

شاخص های ترکیبی

ترکیب معیارهای مختلف می‌تواند شاخص‌های قوی‌تری برای تحلیل فاندامنتال ایجاد کند. برخی از مهم‌ترین شاخص‌های ترکیبی عبارتند از:

  1. شاخص انباشت به جریان (S2F): این شاخص که توسط PlanB معرفی شده، از تقسیم موجودی کل (stock) بر تولید سالانه (flow) به دست می‌آید. این مدل به طور خاص برای بیت کوین محبوب شده است. بر اساس این مدل، با افزایش نسبت S2F (که با هر هاوینگ اتفاق می‌افتد)، قیمت بیت کوین افزایش می‌یابد. اگرچه این مدل در گذشته دقت نسبتاً خوبی داشته، اما حالا انتقاداتی نیز به آن وارد شده است.
  2. شاخص نسبت سود خروجی مصرف شده (SOPR): این شاخص نسبت سود یا زیان تحقق یافته در تراکنش‌های اخیر را نشان می‌دهد. SOPR بالاتر از 1 نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران در حال فروش با سود هستند، در حالی که SOPR کمتر از 1 نشان‌دهنده فروش با ضرر است. این شاخص می‌تواند برای شناسایی نقاط سقف و کف بازار مفید باشد.
  3. شاخص پوئل (Puell Multiple): این شاخص از تقسیم ارزش دلاری بیت کوین‌های استخراج شده به صورت روزانه بر میانگین متحرک 365 روزه آن به دست می‌آید. مقادیر بالای این شاخص می‌تواند نشان‌دهنده سقف بازار باشد، در حالی که مقادیر پایین به معنای فرصت‌های خرید است.
  4. شاخص MVRV Z-Score: این شاخص تفاوت بین ارزش بازار و ارزش تحقق یافته را بر اساس انحراف معیار اندازه‌گیری می‌کند. مقادیر بالای 7 معمولاً نشان‌دهنده سقف بازار است، در حالی که مقادیر زیر 0 می‌تواند نشان‌دهنده کف بازار باشد.
  5. شاخص NVT Signal: این شاخص نسخه بهبود یافته‌ای از نسبت NVT است که از میانگین متحرک 90 روزه حجم تراکنش‌ها استفاده می‌کند تا نوسانات کوتاه‌مدت را حذف کند.

معرفی ابزارها و پلتفرم های تحلیل فاندامنتال

معرفی ابزارها

برای انجام تحلیل فاندامنتال جامع، استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های تخصصی می‌تواند بسیار مفید باشد. برخی از مهم‌ترین این ابزارها عبارتند از:

  1. گلس نود (Glassnode): این پلتفرم داده‌های آنچین متنوعی را برای ارزهای دیجیتال مختلف ارائه می‌دهد. شاخص‌هایی مانند SOPR ،‌MVRV و NVT در این پلتفرم قابل مشاهده و تحلیل هستند.
  2. کوین متریکس (CoinMetrics): این پلتفرم در کنار داده‌های آنچین، داده‌های مالی دقیقی را نیز برای ارزهای دیجیتال ارائه می‌دهد. امکان مقایسه معیارهای مختلف بین ارزهای دیجیتال مختلف در این پلتفرم وجود دارد.
  3. کریپتو کوانت (CryptoQuant): این پلتفرم تمرکز ویژه‌ای بر داده‌های مربوط به صرافی‌ها و ماینرها دارد و شاخص‌های مفیدی مانند پوئل را ارائه می‌دهد.
  4. سنتیمنت (Santiment): این پلتفرم علاوه بر داده‌های آنچین، اطلاعات مربوط به فعالیت‌های توسعه‌دهندگان و تحلیل احساسات بازار را نیز ارائه می‌دهد.
  5. اینتو د بلاک (IntoTheBlock): این پلتفرم از هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌های آنچین استفاده می‌کند و شاخص‌های ترکیبی جالبی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد.
  6. بیس رنک (Baserank): این پلتفرم اطلاعات و نظرات تحلیلگران و سرمایه‌گذاران را در مورد دارایی‌های دیجیتال جمع‌آوری می‌کند. هر ارز دیجیتال یک امتیاز کلی بین 0 تا 100 دریافت می‌کند که میانگین امتیاز بررسی‌هاست. بیس رنک برای کسانی که به دنبال یک نمای کلی و سریع از یک پروژه هستند، مفید است.
  7. کریپتو فیز (Crypto Fees): این ابزار کارمزدهای شبکه‌های مختلف را در 24 ساعت یا 7 روز گذشته نشان می‌دهد. این معیار می‌تواند برای تحلیل ترافیک و استفاده از یک شبکه بلاکچین مفید باشد. شبکه‌هایی با کارمزدهای بالا معمولاً تقاضای زیادی دارند، اما این معیار باید در کنار سایر فاکتورها مانند حجم تراکنش‌ها بررسی شود.

استفاده از این ابزارها می‌تواند فرآیند جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها را بسیار ساده‌تر و سریع‌تر کند. البته باید توجه داشت که تفسیر درست این داده‌ها نیازمند دانش و تجربه بالایی است.

نحوه انجام تحلیل فاندامنتال برای یک پروژه ارز دیجیتال

نحوه انجام تحلیل فاندامنتال

حال که با معیارها و ابزارهای مختلف تحلیل فاندامنتال آشنا شدیم، بیایید مراحل انجام یک تحلیل فاندامنتال جامع برای یک پروژه ارز دیجیتال را بررسی کنیم:

  1. مطالعه وایت پیپر و وب‌سایت پروژه: ابتدا باید درک کاملی از اهداف، فناوری و مدل کسب و کار پروژه به دست آورید. وایت پیپر و وب‌سایت رسمی پروژه منابع خوبی برای شروع هستند.
  2. بررسی تیم پروژه: سوابق و تخصص اعضای تیم را بررسی کنید. آیا تجربه کافی در حوزه بلاکچین و کسب و کار دارند؟ آیا سابقه موفقی در پروژه‌های قبلی داشته‌اند؟
  3. ارزیابی فناوری: فناوری مورد استفاده در پروژه را بررسی کنید. آیا نوآورانه است؟ آیا مشکل خاصی را حل می‌کند؟ آیا قابلیت مقیاس‌پذیری دارد؟
  4. تحلیل رقبا: پروژه را با رقبای اصلی آن مقایسه کنید. چه مزیت رقابتی دارد؟ آیا بازار هدف آن به اندازه کافی بزرگ است؟
  5. بررسی توکنومیکس: نحوه توزیع توکن‌ها، مکانیزم‌های عرضه و تقاضا و کاربرد توکن در اکوسیستم پروژه را بررسی کنید.
  6. تحلیل داده‌های آنچین: با استفاده از ابزارهایی که معرفی کردیم، معیارهایی مانند تعداد آدرس‌های فعال، حجم تراکنش‌ها و نسبت NVT را بررسی کنید.
  7. بررسی فعالیت توسعه‌دهندگان: فعالیت‌های گیت‌هاب پروژه را بررسی کنید. آیا توسعه پروژه به طور مداوم ادامه دارد؟ پروژه چند توسعه‌دهنده فعال دارد؟
  8. ارزیابی پذیرش و کاربرد: آیا پروژه کاربران واقعی دارد؟ آیا شرکت‌ها یا سازمان‌های مهمی از آن استفاده می‌کنند؟
  9. بررسی نقدینگی و حجم معاملات: وضعیت نقدینگی و حجم معاملات ارز دیجیتال پروژه را در صرافی‌های مختلف بررسی کنید.
  10. تحلیل ریسک‌ها: ریسک‌های احتمالی مانند مسائل قانونی، رقبای قوی یا مشکلات فنی را شناسایی و ارزیابی کنید.
  11. مقایسه با شاخص‌های کلان بازار: عملکرد پروژه را با شاخص‌های کلی بازار ارزهای دیجیتال مقایسه کنید.
  12. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری: با توجه به تمام اطلاعات جمع‌آوری شده، یک ارزیابی کلی از پتانسیل و ریسک‌های پروژه انجام دهید.

مثال عملی: تحلیل فاندامنتال اتریوم

تحلیل فاندامنتال اتریوم

برای درک بهتر نحوه انجام تحلیل فاندامنتال ، بیایید یک مثال عملی از تحلیل فاندامنتال اتریوم را بررسی کنیم:

  1. مطالعه وایت پیپر و وب‌سایت: اتریوم یک پلتفرم غیرمتمرکز برای اجرای قراردادهای هوشمند است که توسط ویتالیک بوترین معرفی شده است. هدف اصلی آن ایجاد یک «کامپیوتر جهانی» برای اجرای برنامه‌های غیرمتمرکز است.
  2. تیم پروژه: تیم اتریوم شامل افراد برجسته‌ای مانند ویتالیک بوترین و جوزف لوبین است که سابقه درخشانی در صنعت بلاکچین دارند.
  3. فناوری: اتریوم از زبان برنامه‌نویسی سالیدیتی (Solidity) برای نوشتن قراردادهای هوشمند استفاده می‌کند و مدتی است که به مکانیزم اجماع اثبات سهام مهاجرت کرده که مصرف انرژی آن را به شدت کاهش می‌دهد.
  4. رقبا: اتریوم رقبای قدرتمندی مانند سولانا دارد، اما همچنان بزرگترین اکوسیستم دیفای و NFT است.
  5. توکنومیکس: اتر (ETH) توکن اصلی شبکه اتریوم است که برای پرداخت کارمزد تراکنش‌ها و اجرای قراردادهای هوشمند استفاده می‌شود. پس از تغییر وضعیت شبکه به اثبات سهام، اتر تبدیل به یک دارایی کمیاب شده زیرا با استیک کردن، از گردش خارج می‌شود.
  6. داده‌های آنچین: بررسی داده‌های گلس نود نشان می‌دهد که تعداد آدرس‌های فعال اتریوم در سال 2024 به طور میانگین بیش از 500 هزار عدد در روز بوده است. تعداد تراکنش‌های روزانه نیز معمولاً بیش از 1 میلیون بوده که نشان‌دهنده استفاده گسترده مردم از این شبکه است.
  7. فعالیت توسعه‌دهندگان: اتریوم یکی از فعال‌ترین پروژه‌های متن باز در حوزه بلاکچین است. بررسی گیت‌هاب اتریوم نشان می‌دهد که 26 مشارکت‌کننده فعال دارد و به طور مداوم در حال بهبود و توسعه است.
  8. پذیرش و کاربرد: اتریوم پایه بسیاری از پروژه‌های دیفای و NFT است. شرکت‌های بزرگی مانند جی پی مورگان (JPMorgan)، مایکروسافت و آمازون از فناوری اتریوم در پروژه‌های بلاکچینی خود استفاده می‌کنند.
  9. نقدینگی و حجم معاملات: اتر دومین ارز دیجیتال بزرگ بازار از نظر مارکت کپ و حجم معاملات است. حجم معاملات روزانه اتر در صرافی‌های بزرگ معمولاً بیش از 8 میلیارد دلار است که نشان‌دهنده نقدینگی بالای آن است.
  10. ریسک‌ها: برخی از ریسک‌های اتریوم شامل رقابت شدید از سوی بلاکچین‌های جدیدتر با سرعت پردازش بالاتر، پروژه‌های با کارمزدهای کمتر و چالش‌های مقیاس‌پذیری می‌شود.
  11. مقایسه با شاخص‌های کلان بازار: اتریوم معمولاً همبستگی بالایی با روند کلی بازار ارزهای دیجیتال دارد، اما در برخی دوره‌ها عملکرد بهتری نسبت به بیت کوین داشته است.
  12. جمع‌بندی: با توجه به موقعیت خوب اتریوم در بازار، تیم قدرتمند، اکوسیستم گسترده و بروزرسانی‌های مداوم فنی، اتریوم همچنان یکی از قوی‌ترین پروژه‌های ارز دیجیتال از نظر فاندامنتال است. با این حال، رقابت شدید و چالش‌های مقیاس‌پذیری ریسک‌هایی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.

سخن آخر

تحلیل فاندامنتال یکی از ابزارهای مهم برای ارزیابی پروژه‌های ارز دیجیتال است که می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. با بررسی جامع جنبه‌های مختلف یک پروژه، از جمله فناوری، تیم، اقتصاد توکنی و داده‌های آنچین، می‌توان درک بهتری از پتانسیل و ریسک‌های آن به دست آورد.

با این حال، باید توجه داشت که تحلیل فاندامنتال تنها یکی از ابزارهای تصمیم‌گیری است و نباید به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد. ترکیب تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال، ارزیابی ریسک و درک کلی از بازار می‌تواند به نتایج بهتری منجر شود.

سوالات متداول

آیا تحلیل فاندامنتال برای همه ارزهای دیجیتال قابل اجراست؟

تحلیل فاندامنتال برای اکثر ارزهای دیجیتال قابل اجراست، اما میزان اطلاعات در دسترس می‌تواند بسیار متفاوت باشد. در پروژه‌های بزرگ و شناخته شده مانند بیت کوین و اتریوم، داده‌های زیادی برای تحلیل وجود دارد. اما برای پروژه‌های کوچکتر یا جدیدتر، ممکن است اطلاعات کافی در دسترس نباشد. در این موارد، تحلیلگر باید با دقت بیشتری عمل کند و از منابع مختلف برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده کند.

چه تفاوتی بین تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال و سهام وجود دارد؟

تفاوت اصلی در نوع داده‌ها و معیارهای مورد استفاده است. در تحلیل سهام، معمولاً از داده‌های مالی شرکت مانند درآمد، سود و نسبت‌های مالی استفاده می‌شود. اما در تحلیل ارزهای دیجیتال، بیشتر بر داده‌های آنچین، فعالیت توسعه‌دهندگان و پذیرش فناوری تمرکز می‌شود. همچنین، بازار ارزهای دیجیتال نوسانات بیشتری دارد و تحت تأثیر عوامل متفاوتی قرار می‌گیرد.

آیا تحلیل فاندامنتال می‌تواند قیمت آینده ارزهای دیجیتال را پیش‌بینی کند؟

تحلیل فاندامنتال به تنهایی نمی‌تواند قیمت آینده یک رمزارز را پیش‌بینی کند، اما می‌تواند دید خوبی نسبت به پتانسیل بلندمدت پروژه ارائه دهد. این رویکرد به شما کمک می‌کند تا پروژه‌های قوی را از پروژه‌های ضعیف تشخیص دهید. با این حال، عوامل زیادی مانند شرایط بازار، اخبار و تغییرات قانونی می‌توانند بر قیمت تأثیر بگذارند که در تحلیل فاندامنتال قابل پیش‌بینی نیستند.

چگونه می‌توانم مهارت‌های تحلیل فاندامنتال خود را بهبود بخشم؟

بهبود مهارت‌های تحلیل فاندامنتال نیازمند تمرین و یادگیری مداوم است. مطالعه مقالات و کتاب‌های تخصصی، شرکت در دوره‌های آموزشی، تحلیل منظم پروژه‌های مختلف و بحث با سایر تحلیلگران می‌تواند به بهبود مهارت‌های شما کمک کند. همچنین، آشنایی با ابزارهای تحلیلی مختلف و درک عمیق‌تر از فناوری بلاکچین می‌تواند بسیار مفید باشد.

آیا تحلیل فاندامنتال برای معاملات کوتاه‌مدت مفید است؟

اگرچه تحلیل فاندامنتال معمولاً برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت استفاده می‌شود، اما می‌تواند برای معاملات کوتاه‌مدت نیز مفید باشد. درک مناسب از بنیادهای یک پروژه می‌تواند به شما کمک کند تا واکنش بازار به اخبار و رویدادها را بهتر پیش‌بینی کنید. با این حال، برای معاملات کوتاه‌مدت، ترکیب تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال معمولاً نتایج بهتری به همراه دارد. تحلیل فاندامنتال می‌تواند به شما کمک کند تا پروژه‌های قوی را شناسایی کنید، در حالی که تحلیل تکنیکال می‌تواند برای تعیین نقاط ورود و خروج مناسب مفید باشد.

درباره بلاکچین و رمزنگاری می‌نویسم و به نظرم انقلاب مالی با دیفای شروع میشه

مقالات بیشتر از این نویسنده

بروکر های پیشنهادی

صرافی های پیشنهادی

مطالب مشابه مجله خبری

موارد بیشتر مشاهده همه

دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید(0نظر)

امتیاز شما:

از 5

( )

امتیازی ثبت نشده

نظر خود را بنویسید