به دلیل اینکه بلاکچین های لایه یک مشکلاتی مانند مقیاسپذیری، سرعت کم و هزینههای زیاد دارند، بلاکچین های لایه دو برای حل این مشکلات ساخته شدند. لایه دو شبکههایی از بلاک چین است که روی شبکه پایه یا بلاکچین لایه یک قرار میگیرد. در این مطلب به بررسی لایه 1، لایه 2 و اهمیت آن میپردازیم. اگر شما هم علاقهمند به تکنولوژیهای زیرساختی ارزهای دیجیتال هستید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید. شناخت تکنولوژیهای زیرساختی به شما کمک خواهد کرد گزینههای بهتری را از نظر فاندامنتال برای سرمایهگذاری در ارز دیجیتال انتخاب کنید.
بلاکچین لایه یک چیست؟
بلاکچین لایه یک درواقع پایه یا زیرساخت اصلی یک شبکه بلاکچین است. به این شبکه، مین نت (MainNet) یا شبکه اصلی نیز گفته میشود. درواقع بلاکچین لایه 1 قوانین اصلی یک اکوسیستم بلاک چین را تعریف میکند و تراکنشها را اعتبارسنجی و تأیید نهایی میکند. نمونههایی از بلاکچین لایه یک شبکههای بیت کوین، اتریوم و سولانا است.
معمولاً بلاکچین های لایه یک برای ایجاد تمرکززدایی و امنیت شروع به کار میکنند. این دو اصل از اصول حیاتی شبکههای بلاکچین است. ایجاد امنیت در شبکه توسط نودهای متنوع در سطح جهانی که شامل توسعهدهندگان و شرکتکنندگان هستند، تأمین میشود.
به دلیل اینکه شبکههای بلاکچین تحت نظارت هیچ نهاد مرکزی نیستند، برای محافظت از امنیت ذاتی خود در برابر حملات احتمالی و کلاهبرداری، متکی به فناوری درون سیستم خود هستند. به این دلیل که اولویت در شبکههای اصلی، حفظ امنیت و غیرمتمرکز بودن است، معمولاً در بلاکچین لایه یک مشکل مقیاسپذیری وجود دارد.
مقیاسپذیری به این معناست که اگر حجم تراکنشها یا فعالیتها در یک شبکه افزایش پیدا کرد، عملکرد آن تضعیف نشود.
بسیاری از توسعهدهندگان اعتقاد دارند که دستیابی به یک تعادل بین امنیت شبکه، تمرکززدایی و مقیاسپذیری که به مثلث سهگانه بلاکچین نیز معروفاند، یکی از نقصهای غیرقابلحل در این تکنولوژی است. راهکارهای لایه دو مانند رول آپ (rollups) در اتریوم و لایتنینگ در بیت کوین، برای حل کردن این مسئله ایجاد شدهاند.
بلاکچین لایه 2 چیست؟
همانطور که پیشازاین گفتیم، بلاکچینهای لایه دو راهکارهایی خارج از زنجیره اصلی بلاکچین مادر هستند که روی لایه یک ساخته میشوند. هدف از ایجاد این زنجیرهها که بهصورت بلاکچین هایی جداگانه ساخته میشوند، این است که برخی محاسبات و تراکنشها در خارج از بلاکچین اصلی انجام شود و درعینحال از امنیت شبکه اصلی نیز بهرهمند شود.
این روش را ما انسانها به شکلهای دیگری در زندگی روزمره خود انجام میدهیم. به یک رستوران فکر کنید. اگر قرار باشد یک نفر مسئول تمام مراحل از دریافت سفارش تا آمادهسازی غذا و تحویل آن باشد، روند بسیار کند خواهد بود. برای اینکه این روند را بهبود دهیم، یک یا چند نفر مسئول دریافت سفارشها، چند نفر مسئول آمادهسازی غذا و چندین فرد دیگر مسئول تحویل سفارشها هستند.
بهاینترتیب هر شخص میتواند تمرکز خوبی روی کار خود داشته باشد و همهچیز بهموقع و مرتب آماده شود و به دست مشتری برسد.
دقیقاً همین اتفاق تفکیک وظایف به واسطه راهکارهای لایه دو در بلاکچین انجام میشود. به شکلی که زنجیرههایی در خارج از بلاکچین ایجاد میشوند تا برخی از فعالیتهای فرعی را انجام دهند تا سرعت انجام کار افزایش پیدا کند.
پلتفرمهای پرداخت مانند ویزا نیز از سیستمی مشابه برای افزایش سرعت تراکنشها استفاده میکنند. بهجای اینکه هر تراکنش خرد روزانه که توسط فروشندههای مختلف مانند استارباکس ثبت میشوند، همگی توسط یک سیستم مدیریت شوند، یک تقسیم وظایف انجام میگیرد. روش کار در ویزا به این شکل است که تراکنشها بهصورت دستههایی مشخص گروهبندی میشوند و در فواصل زمانی مشخص توسط سیستم بانکی تسویه میشوند.
پسازآن بانکها تراکنشها را از طریق برنامههای خاص خود تسویه و ذخیره میکنند. به این شکل ویزا بهعنوان یک شبکه لایه دو برای سیستمهای بزرگتری مانند موسسهها و دولت خواهد بود که سابقه تراکنشها را ثبت میکند. قوانین صنعت مالی را در این مثال میتوان بهعنوان لایه یک در نظر گرفت.
اتریوم از شیوهای مشابه برای مدیریت تراکنشهای خود استفاده میکند. ویژگیهایی که اتریوم برای کاهش حجم تراکنشها در زنجیره اصلی انجام میدهد شامل روش جمعآوری آپتیمیستیک (Optimistic) و دانش صفر (zero-knowledge (ZK)) است. با استفاده از این روشها شبکه اصلی عملکرد بهتری خواهد داشت و درنتیجه امکان انجام تراکنشهای بیشتر و توان عملیاتی بیشتری را خواهد داشت.
این راهکارها در کنار یکدیگر یک باعث افزایش کارایی شبکه و انجام یکپارچه وظایف در شبکه میشوند. نمونههایی از لایه دو در اتریوم شامل Arbitrum، Optimism، Loopring و zkSync است.
چرا لایه دو اهمیت دارد؟
همانطور که پیشازاین اشاره کردیم، اولویت بسیاری از بلاکچینها تمرکززدایی و افزایش امنیت در شبکه است. شبکه اتریوم نیز زمانی که تمام تراکنشهای خود را طبق الگوریتم اثبات کار انجام میداد، در این دسته از بلاکچینها قرار داشت. در آن زمان اتریوم در هر ثانیه میتوانست فقط 15 تراکنش را پردازش و ثبت کند. این در حالی بود که با افزایش محبوبیت این شبکه روزانه بیش از 1.5 میلیون تراکنش روی آن انجام میشد.
زمانی که ازدحام و شلوغی شبکه بلاکچین افزایش پیدا میکرد و به دلیل کمبود مقیاسپذیری، فعالیت زیاد در شبکه باعث افزایش میزان دادهها میشد. ازدحام دادهها در شبکه باعث افزایش گس فی یا کارمزد تراکنش در شبکه اتریوم میشد. در ادامه میشد مشاهده کرد که عملکرد برنامهها کاهش پیداکرده است. یکی از این ازدحامها در شبکه اتریوم زمانی بود که یوگا لبز فروش زمینهای مجازی خود به نام Otherside را در سال 2021 و در بازار صعودی روی این بلاکچین انجام داد.
بیت کوین نیز مشکلی مشابه به اتریوم دارد و شبکه لایتنینگ راهکار لایه دو در این بلاک چین پادشاه رمزارزها است.
برای مبارزه با مشکلات موجود در بلاکچین اتریوم، لایه دو بهعنوان روشی جانبی روی شبکه اصلی اتریوم شروع به توسعه کرد. در این روش دادههای موجود در شبکه اصلی با استفاده از قراردادهای هوشمند که بر پایه مدل امنیتی و غیرمتمرکز اتریوم ایجاد شدهاند، به زنجیرههای جانبی ( یا همان لایه دو) منتقل میشوند. بهاینترتیب همزمان که از مدل غیرمتمرکز شبکه اصلی بهره برند، بار سنگین تراکنشها را از شبکه اصلی تخلیه کرده و به افزایش سرعت تراکنشها کمک میکنند.
درواقع با استفاده از این شیوه، از لایه یک بلاکچین انتظار تأمین امنیت، در دسترس بودن دادهها و تمرکززدایی را داریم، درحالیکه از لایه دو انتظار خواهیم داشت که مقیاسپذیری را افزاش دهد و تراکنشها را با سرعت بالا و هزینه کمتر مدیریت کند.
بهطورکلی میتوان گفت بلاکچین های لایه یک در بیشتر مواقع بخشهای زیر را دارند:
- شبکه از نودها برای افزایش ایمنی و اعتبارسنجی شبکه
- تولیدکنندگان بلوک
- مکانیزم اجماع
- شامل بلاکچین اصلی و دادههای تراکنش.
ویژگیهای بلاکچین لایه دو شامل موارد زیر است:
مزایای بلاکچین لایه دو
کارمزد کمتر: با استفاده از لایه دو، چندین تراکنش که در خارج از زنجیره اصلی انجام میشوند، در یک تراکنش در لایه 1 پردازش میشوند که به کاهش سرعت بار داده کمک میکند. همچنین امنیت و عدم تمرکز با استفاده از شبکه اصلی در این بلاکچین ها رعایت میشود.
سرعت بیشتر: از طریق مزایای ترکیبی تراکنشهایی با سرعت بیشتر در ثانیه و کارمزدهای کمتر، پروژههای لایه 2 میتوانند بر بهبود تجربه کاربر و گسترش دامنه برنامههایی که روی بلاکچین انجام میشوند، کمک کنند.
بر خلاق سیستم بانکهای سنتی که از روشی متمرکز برای تنظیم پرداختها، تراکنشها و مدیریت دادهها استفاده میشود، در سیستم بلاکچین اطلاعات باید با استفاده از شبکه بلاکچین و طی یک فرایند سیستماتیک انجام شود. بنابراین انجام مراحل پردازش، تائید و توزیع در یک شبکه بلاکچین طبق یک برنامه از پیش تعیینشده انجام میشود.
به دلایل گفتهشده، مسائل مقیاسپذیری که در بلاکچین دیده میشود مرتبط با بحث تمرکززدایی و شفافیت است. مکانیزم های اجماعی که تابهحال به کار گرفته شدهاند، مجبور شدهاند بین تمرکززدایی و مقیاسپذیری را یکی را قربانی دیگری کنند.
شبکههای بلاکچین مانند اتریوم برای اینکه همزمان مقیاسپذیر باشند و بتوانند شفافیت و امنیت را برای شبکه فراهم کنند، از طراحیهای لایهای استفاده میکنند تا بتوانند با کانالهای سادهتر و البته محدودتر مانند ویزا کارت و مستر کارت رقابت کنند. هدف این شبکهها این است که در نهایت جایگزین سیستمهای پرداخت مانند ویزا یا مستر شوند. باید به این موضوع توجه داشته باشیم که لایه 1 و لایه 2 بلاکچین هر دو برای ایجاد سرعت و امنیت بهطور همزمان، اهمیت دارند.
نحوه کار لایه دو
نحوه کار پروتکلهای لایه دو به این شکل است که تراکنشها را میتوان بهجای پردازش در لایه 1 به لایه 2 انتقال داد. البته میزانی از کار همچنان توسط لایه یک انجام میشود، اما مقدار قابلتوجهی از تراکنشها به لایه دوم منتقل میشوند. پس از انجام یک دوره از تراکنشها در لایه دو، سپس دادههای مرتبط با تراکنشها به لایه 1 ارسال میشوند تا از امکانات غیرمتمرکز و ایمن بلاکچین اصلی برای ثبت تاریخچه استفاده کنند.
مانند همه شبکههای بلاکچین موجود، سیستمهای لایه دو نیز از نظر دسترسی متفاوت هستند. دسترسی به برخی از برنامههای لایه دوم برای بسیاری از برنامهها امکانپذیر است و میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. برخی دیگر از راهکارهای لایه دو نیز مختص ارائه زیرساخت به پروژههای خاص هستند.
گفته میشود، چندین مؤلفه کلیدی که لایه 2s از آنها استفاده میکند شامل رول آپ ها و زنجیرههای جانبی است.
رول آپ های بلاکچین لایه دو اتریوم
قبل از اینکه به معرفی رول آپ های موجود و مفهوم رول آپ در لایه دو بپردازیم، بهتر است با تعریف واژه رول، ذهن شما را برای این مفهوم آماده کنیم. رول کردن در لایه دو مفهومی مشابه با رول کردن در دنیای واقعی دارد. بهعنوانمثال رول کردن کاغذ، یا رول کردن خمیر در آشپزی. همانطور که برای اینکه یک کاغذ فضای کمتری بگیرد، آن را رول میکنیم، در دنیای کد نویسی نیز از این اصطلاح برای فشردهسازی دادهها استفاده میشود.
همانطور که گفتیم، لایه دو راهکاری است که بتوان تعداد تراکنشها را در لایه اصلی کاهش داد. در تکنیک رول کردن، چندین تراکنش خارج از لایه یک انجام میشوند و سپس بهعنوان یک داده فشرده، جمعآوری شده و به شبکه اصلی ارسال میشوند. این کار برای این است که اگر کسی به درست بودن تراکنشها مشکوک بود، بتواند به تاریخچه آنها در شبکه اصلی دسترسی داشته باشد.
درواقع رول آپ در لایه دو یک شیوه برای کاهش هزینهها نیز محسوب میشود. بهجای اینکه هر کاربر هزینه تراکنش خود را روی شبکه اصلی انجام دهد، صدها تراکنشها باهم جمع میشوند و هزینه یک تراکنش را پرداخت میکنند. فناوری رول آپ علاوه بر اینکه از امنیت شبکه بلاکچین اصلی استفاده میکند، میتواند باعث کاهش گس فی از 10 تا 100 برابر نیز باشد.
با اینکه تکنیکهای رول آپ معمولاً به جمعآوری دادههای تراکنش میپردازند و به تائید اثبات آنها کمک میکنند، اما تفاوتهایی در نحوه رول کردن داده در تکنیکهای مختلف وجود دارد. نمونههای مختلف رول آپ لایه دو شامل خوشبینانه یا آپتیمیستیک (Optimism) و Zk است که دادهها را به لایه 1 ارسال میکنند.
رول آپ خوشبینانه اتریوم چیست؟
این مدل از رول آپ به موازات زنجیره اصلی بلاکچین اتریوم حرکت میکند، پس از انجام تراکنشها را آنها را رول کرده و به لایه یک ارسال میکند. به دلیل رقابت قابلتوجهی که در رول آپ خوشبینانه وجود دارد، هزینه تراکنش کاهش پیدا میکند و کاربران معمولاً علاقهمند به انجام تراکنشهای خود در این مدل هستند.
علاوهبر این در روش رول آپ خوشبینانه اگر کاربران مشکوک به تقلب در تراکنشها باشند، میتوانند آن را از روش اثبات تقلب ارزیابی کنند. در این روش، رول آپ تراکنشها را با استفاده از دادههایی که در اختیار دارد پردازش میکند. در مقایسه با مدل ZK (که در ادامه به آن میپردازیم)، این مدل مدتزمان بیشتری برای پردازش و جمعبندی و همینطور ارسال دادهها به لایه یک صرف میکند. البته بااینحال کاربرانی که قصد دارند تراکنشهای خود را در این رول آپ انجام دهند، سرعت مناسبی را دریافت میکنند.
خوب است بدانید که رول آپ های Optimistic با ماشین مجازی اتریوم (EVM) و زبان برنامهنویسی سالیدیتی سازگار هستند. بنابراین میتوان هر فعالیتی که در لایه یک اتریوم امکانپذیر است را در رول آپ لایه دو خوشبینانه نیز انجام داد.
نمونههایی از رول آپ های خوشبینانه شامل آربیتروم (Arbitrum)، Optimism و Boba است.
رول آپ دانش صفر (ZK rollup) اتریوم
بررسی رول آپ دانش صفر نیازمند دانش فنی در این زمینه است. اما صرفاً به این خاطر که فعالان ارزهای دیجیتال با برخی اصطلاحات بهخصوص در تحلیل فاندامنتال مواجه میشوند، سعی میکنیم این بخش را به شکلی قابل درک توضیح دهیم. بنابراین بهعنوان مخاطب عام تنها بهاینعلت که با کاربرد آن شوید و زمانی که در یک مطلب بهاصطلاح دانش صفر برخورد میکنید، با کارایی آن آشنا باشید، به این مطلب توجه کنید.
ساید چین یا زنجیرههای جانبی
نحوه کار رول آپ دانش صفر به این شکل است که با استفاده از الگوریتم اثبات اعتبار تمام تراکنشها را در لایه دو پردازش کرده و ثبت میکند. درواقع این لایه دو به شکلی طراحی شده که مانند لایه یک تراکنشها روی آن رمزنگاری شده و ثبت میشود. بنابراین شفافیت و اعتبار بیشتری نسبت روشهای دیر دارد.
اگر کاربری به صحت تراکنشها شک داشته باشد میتواند به لایه دو مراجعه کند و تاریخچه تراکنشها را بررسی کند. همچنین اطلاعات بهطور مرتب با استفاده از اثبات اعتبار بهروزرسانی میشوند.
همچنین به دلیل اینکه در رول آپ ZK نیازی به تمام دادههای تراکنش نیست، اعتبارسنجی بلاکها و انتقال اتریوم به لایه یک، نسبتاً آسانتر است. البته باید این موضوع را نیز در نظر داشته باشید که این روش با ماشین مجازی اتریوم سازگاری ندارد. همچنین اجرای محاسبات برای برنامههایی که تراکنشهای درون زنجیرهای کمی دارند، معمولاً فشردهتر است. نمونههایی از رول آپ ZK شامل dYdX، Loopring و zkSync است.
زنجیره جانبی یا ساید چین یک زنجیره جانبی است که بهصورت یک بلاکچین مستقل عمل میکند و با ماشین مجازی اتریوم سازگار است و به موازات آن اجرا میشود. درواقع سایدچین ها از طریق پل با شبکه اصلی ارتباط برقرار میکنند. نمونههایی از سایدچین ها XDai و Polygon PoS هستند.
سایدچین ها به دلیل اینکه یک بلاکچین مستقل محسوب میشوند، مکانیزم اجماع مخصوص به خود را دارند و ایمنی آنها توسط شبکه اصلی تأمین نمیشود. از نظر فنی سایدچین ها را نمیتوان لایه دو در نظر گرفت ولی عملکرد مشابهی دارند. همچنین به این دلیل که بلاکچین آنها از مدل ماشین مجازی اتریوم استفاده میکند، مشابه با اتریوم عمل میکنند.
بهطورکلی سایدچین ها بهعنوان اپراتورهایی شناخته میشوند که ریسکهای بیشتری را برای کاربران خود به همراه دارند چرا که بهجای اعتماد به پروتکل معتبری مانند اتریوم، باید به زنجیره سایدچین اعتماد کنند.
والیدیوم های اتریوم
Validium ها نیز مانند StarkWare و مشابه عملکرد دانش صفر، از اثبات اعتبار استفاده میکنند با این تفاوت که دادهها را در لایه 1 ذخیره نمیکنند. به دلیل اینکه والیدیوم ها نیازمند زبان تخصصی بیشتری نسبت به موارد مشابه هستند، پشتیبانی محدودی برای قراردادهای هوشمند عمومی ارائه میکنند.
در والیدیوم ها بهطورکلی دو بلاکچین جانبی و اعتباری به موازات اتریوم اجرا میشوند و با استفاده از پلهایی به شبکه بلاکچین اصلی وصل میشوند. والیدیوم ها نیز اعتبار خود را از اتریوم کسب نمیکنند، بنابراین عملکرد ضعیفتری نسبت به آپتیمیستیک و دانش صفر دارند.
همچنین میتوان گفت میزان امنیت و اعتماد در این مدل از رول آپ ضعیفتر است. با تمام این تفاسیر والیدیوم ها با افزایش مقیاسپذیری، کاهش کارمزد و توان عملیاتی بالاتری را برای کاربران خود به ارمغان میآورند.
چرا لایههای 2 زیادی وجود دارد؟
یکی از دلایل وجود لایههای دو متعدد، کاهش ریسک احتمال فروپاشی یک بخش از شبکه است. تا اینجا لایههای اصلی 2 شامل (مجموعههای خوشبینانه، مجموعههای ZK و زنجیرههای جانبی) را با شما به اشتراک گذاشتیم. بااینحال اکوسیستم دائماً در حال تغییر است و برخی از برنامهها مانند کانالها ممکن است در طول زمان بهطورکلی رها شوند. در ادامه برخی از لایههای دو کاربردی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند را به شما معرفی میکنیم.
نمونههایی از لایه 2 مشترک اتریوم
از آنجایی که لایه دو امکان هماهنگ شدن با کل اکوسیستم اتریوم را دارد و با آن سازگار است، متخصصان مختلف میتوانند گزینههای متنوع را به کاربران نهایی ارائه کنند. با استفاده از این روشها میتوان ویژگیهایی را به بلاکچین اصلی اضافه کرد که بهطور ذاتی فاقد آن هستند. در ادامه لایه دو های رایج را با شما به اشتراک میگذاریم.
لایه دو عمومی اتریوم
پروژه لایه ۲ عمومی عملکردی مشابه شبکه اصلی اتریوم را با هزینههای ارزانتر (گس) امکانپذیر میکند. برخی از نمونهها عبارتاند از:
لایه خوشبینی (Optimism) اتریوم
با اینکه این سیستم همچنان در حال ارتقا در برابر مواردی مانند کلاهبرداری است اما Optimism یک سیستم سازگار با EVM است که از مجموعههای Optimistic برای انجام تراکنشهای سریع، ساده و ایمن استفاده میکند.
لایه آربیتروم یک (Arbitrum) اتریوم
Arbitrum یک مجموعه خوشبینانه دیگر است که پویایی شبکه اصلی اتریوم را در کنار کارمزدهای کم تراکنش برای کاربران فراهم میکند.
شبکه بوبا (Boba) اتریوم
Boba که در ابتدا جزئی از Optimism بود، یک مجموعه خوشبینانه است که هدف آن کاهش کارمزدها، بهبود توان عملیاتی تراکنشها و تقویت ظرفیت قراردادهای هوشمند است.
لایه 2 های مخصوص اپلیکیشنها
این دسته از راهکارهای لایه دو مناسب برنامههای تخصصی هستند که باعث بهبود عملکرد یک بخش خاص از ویژگیهای عملکردی شبکه میشوند. نمونههایی از آنها عبارتاند از:
Loopring اتریوم
Loopring یک مجموعه دانش صفر است که هدف آن تأمین امنیت مشابه شبکه اصلی اتریوم با مقیاسپذیری بیشتر است. این راهکار لایه دو توان عملیاتی هزار برابری و کاهش هزینههای تراکنش تا 0.1 را برای کاربران فراهم میکند.
zKSync اتریوم
zkSync که توسط برنامههای محبوبی مانند بایننس استفاده میشود، مجموعهای از راهکارهای دانش صفر است که توسط Matter Labs ساخته شده است. این پروژه در حال حاضر در شبکه اصلی اتریوم فعال است و از پرداختها، سواپ ارز دیجیتال و ساخت توکن های غیر مثلی (NFT) پشتیبانی میکند.
پروژههای شکست خورده لایه 2 اتریوم
به طول کلی هر آزمایش یا ایدهای برای همیشه کار نمیکند و این درباره لایه 2 نیز صادق است. در ادامه به معرفی پروژههای لایه دو میپردازیم که با هدف حل مشکلات موجود در بلاکچین اصلی وارد صحنه شدند، اما موفق نبودند.
شبکه پلاسما (Plasma)
شبکه پلاسما مانند پالیگان یک بلاکچین مستقل بود که از برخی ویژگیهای بلاکچین مادر بهره میبرد. اما این پروژه طبق مطالبی که در یک پست وبلاگ در ژانویه 2020 اعلام شد، بهطورکلی متوقف شد و ارزهای دیجیتال موجود روی شبکه خود را به گیت کوین اهدا کرد. این مجموعه سپس تصمیم گرفتند روی مجموعههای خوشبینانه متمرکز شوند.
راهکار پلاسما برای تنظیم اختلافات و مدیریت امنیت از ابزارهای ضد تقلب مانند مجموعههای خوشبینانه استفاده میکنند. از آنجایی که شبکه پلاسما درواقع کپیهای کوچکتری از شبکه اصلی اتریوم هستند، بهعنوان “زنجیرههای کودک” نیز شناخته میشوند. این زنجیرهها به کمک درختان مرکل به شکل یک زنجیر بیپایان فعال میشوند و برای تخلیه پهنای باند زنجیرههای مادر از دادههای سنگین، ابزار خوبی محسوب میشوند.
با تمام این تفاسیر پلاسما گزینه مناسبی برای قرادادهای هوشمند دلخواه کاربران بهخصوص برای نقل و انتقالات مفید نبود. به دلیل هزینههای سنگین تراکنش و همینطور مشکلات در برداشت وجوه، زنجیره پلاسما متوقف شد.
کانالهای حالت (State channels)
کانالهای حالت، مسیرهایی هستند که بین دو کاربر باز میشوند که میخواهند برای انجام تراکنشها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. با استفاده از قراردادهای چند امضایی (نوعی قراردادی که برای اجرا به امضای چندین طرف نیاز دارد)، به شرکتکنندگان اجازه داده میشود تا آزادانه خارج از زنجیره معامله کنند و در نهایت با شبکه اصلی تسویه حساب کنند.
این کار توان عملیاتی قابل قبولی را برای تراکنشها ممکن میکند و ازدحام شبکه و همینطور کارمزد را به حداقل میرساند. دو نوع اصلی از این نوع کانالها کانالهای حالت و کانالهای پرداخت هستند. بااینحال، به دلیل سختی نیاز کاربران به قفلکردن وجوه در این مدل، همچنین عدم پشتیبانی از قراردادهای هوشمند همهمنظوره و برنامههای DeFi در سال 2021، عمدتاً کنار گذاشته شدند. طبق گفته Ethhub، تیمهایی که هنوز روی این راهکار لایه دو کار میکنند شامل CelerX Connext Network هستند. شبکه Raiden ممکن است نزدیک یا در حال تولید این نوع از راهکارهای لایه دو باشد.
خلاصه راهکار لایه دو
راهکارهای لایه دو مزایا و معایب به خصوصی دارند و هر کدام از آنها از شیوه به خصوصی برای افزایش مقیاسپذیری بلاکچین مادر استفاده میکنند. بااینحال این صنعت نوپا است و هر کدام از روشها خطرهایی مانند نبود اعتماد نسبت به شبکه اصلی را به همراه دارند. علاوه بر تمام موضوعاتی که در این مطلب درباره لایه دو بیان کردیم، باید بدانید که برای استفاده از امنیت لایه یک به وسیله بلاکچین های لایه 2، در صورتی این اقدام واقعاً ایمن خواهد بود که از اثبات تقلب استفاده شود که در زمان نگارش این مطلب هنوز چنین امکانی فعال نشده است.
پلهای بلاک چین (که میتوان از آنها برای انتقال داراییها به لایه 2 استفاده کنند) نیز در مراحل اولیه توسعه هستند و همچنان استفاده از آنها ریسک زیادی به همراه دارد. با تمام این موارد، اگر تمایل به استفاده از لایه دو دارید بهتر است قبل از هر کاری از منابعی مانند L2BEAT به بررسی کامل این موارد بپردازید.L2BEAT یک پلت فرم جامع تجزیهوتحلیل ریسکهای بلاک چینی است که متعهد به آموزش کاربران در مورد پروژههای لایه دو بلاکچین است که با استانداردهای بالا و تعاریف دقیق به بررسی آنها میپردازد.
1- آیا بلاکچین های لایه دو فقط در اتریوم فعال هستند؟
عمده راهکارهای لایه 2 روی بلاکچین اتریوم پیاده شدهاند، اما بهعنوانمثال شبکه لایتنینگ یک راهکار لایه دو برای افزایش توان عملیاتی شبکه بلاک چین بیت کوین است.
2- کاربرد لایه دو چیست؟
معمولاً راهکارهای لایه دو برای افزایش مقیاسپذیری بلاکچین مادر طراحی و اجرا میشوند درحالیکه همزمان سعی میکنند امنیت و تمرکززدایی را از شبکه اصلی به ارث ببرند.
3- آیا انجام تراکنش روی لایه دو امن است؟
میزان امنیت راهکارهای لایه دو به نوع آنها بستگی دارد، اما بهطورکلی اگر یک راهکار لایه 2 از اثبات تقلب برای استفاده از امنیت شبکه مادر استفاده کند، میتوان گفت برای انجام تراکنش امن است.