در درس قبلی در مورد این پرسش صحبت کردیم که حتی با وجود خطر بیشتر، چرا اکثر بروکرهای فارکس ترجیح میدهند بیشتر از روش B-Book استفاده کنند.
اما اگر بروکرهای بتوانند از هر دو روش استفاده کنند، چه طور؟ آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟ در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.مقاله زیر ترجمهای از وبسایت معتبر
مدل ترکیبی در بروکرها به چه معناست؟
تا اینجا متوجه شدیم که بروکر میتواند سفارش را به یکی از روشهای زیر انجام دهد:
- A-Book
- B-Book
- انتقال درونی ریسک به همراه انتخاب یکی از دو روش بالا
- STP
البته این طور نیست که روش بروکر به یک شکل محدود شود.
بسته به سفارش یا مشتری، بروکر میتواند یکی از چهار روش بالا را انتخاب کند.
اینکه بروکر کدام روش را برای اجرای سفارش انتخاب میکند، به پارامترهای مختلفی از جمله سایز ترید و مشخصات سودآوری مشتری بستگی دارد.
بروکر میتواند جریانهای قیمت و مدلهای هجینگ متفاوتی را برای معاملهگران معمولی، تریدرهای خبری، معاملهگران API و غیره اجرا کند.
بیشتر بروکرها حداقل از یک روش A-Book و B-Book استفاده میکنند و بعد انتخاب میکنند کدام معاملات داخلیسازی شوند، و کدام با تأمینکننده نقدینگی هجینگ شوند.
به این مدل، «مدل ترکیبی» گفته میشود.
بروکر فارکس همیشه طرف مقابل معاملات شما است، اما در مدل ترکیبی بروکر میتواند تصمیم بگیرد که معاملات شما را داخلیسازی کند، یا معامله سومی با تأمینکننده نقدینگی انجام دهد.
مدل ترکیبی به بروکر این امکان را میدهد که:
- سفارش یک مشتری را با مشتری دیگر خنثی کند
- سفارش را با طرف سوم (تأمینکننده نقدینگی) هجینگ کند
- خودش ریسک معامله را قبول کند
منظور از ریسک بازار، ریسکی است که یک پوزیشن به دلیل تغییرات نامطلوب قیمت، به ضرر بروکر ختم شود. از اینجا بیشتر در مورد ریسک بازار بخوانید.
در ادامه دو مثال از نحوه عملکرد یک بروکر، وقتی میخواهد از مدل ترکیبی استفاده کند، برای شما ذکر میکنیم:
- بروکر میتواند مشتریانش را تقسیم کند و معاملات بعضی از مشتریان را با تأمینکننده نقدینگی پوشش دهد (حال یا به روش STP یا A-Book) و بقیه را داخلیسازی کند (روش B-Book).
- بروکر میتواند یک سایز تعیین کند و همه معاملاتی را که با این سایز، یا بزرگتر از آن انجام میشوند را با تأمینکننده نقدینگی پوشش دهد و بقیه را داخلیسازی کند (B-Book).
آنالیز مشتری در روش مدیریت ریسک ترکیبی
در مدل ترکیبی، بروکر فارکس باید تصمیم بگیرد که برای کدام مشتریان از روش A-Book و برای کدام مشتریان از روش B-Book استفاده کند؟ حال شاید بپرسید که چرا؟
بروکرها بعد از تنظیم قوانین، یک سیستم سفارش یا موتور اجرای سفارش باید داشته باشند که هدف آن، مدیریت سفارشها با اجرای خودکار به روش A-Book یا B-Book است.
بروکر به احتمال زیاد معاملات معاملهگرانی را که معمولا ضرر میکنند را برای خودش نگه میدارد، و معاملات معاملهگران سودآور را هجینگ میکند.
پس احتمالا برای معاملهگران سودآور و موفق از روش A-Book استفاده میشود، و برای معاملهگرانی که بیشتر ضرر میکنند، از روش B-Book استفاده میکند تا ریسک بازار داخلیسازی شود.
بروکرهای فارکس برای شناسایی میزان موفقیت معاملهگران سودآور و ضررده، نرمافزاری دارند که معامله مشتریها را تجزیه و تحلیل میکند!
بروکرها به کمک این نرمافزارها این امکان را دارند که معاملهگران را بر اساس میزان سپرده، ارز مفهومی هر معامله، لوریج استفاده شده، ریسکپذیری در هر معامله، استفاده یا عدم استفاده از دستور توقف و … نمایهسازی و دستهبندی کنند!
به عنوان مثال، الگوی رفتاری معاملهگرانی که معمولا ضرر میکنند یکسان و به این صورت است:
- معمولا به عنوان موجودی اولیه حسابشان، مبلغ کمی سپردهگذاری میکنند (معمولا کمتر از ۱۰۰۰ دلار)
- معمولا ۱۰٪ یا کمی بیشتر از این عدد را در هر معامله ریسک میکنند
- معمولا از استاپ لاس یا حد ضرر استفاده نمیکنند
- معمولا معاملات ضرردهشان زیاد است
- معمولا از لوریج بالا در حسابهای کوچکشان استفاده میکنند و اغلب مستعد مارجین کال و استاپ اوت میشود
بروکرها با استفاده از الگوریتمهای کامپیوتری این امکان را دارند که الگوهای معاملاتی را تجزیه و تحلیل کنند، و مشتریها را دستهبندی و نمایهسازی کنند.
بروکرها ممکن است برای هر مشتری، بروکر متفاوتی باشند!
به همین دلیل ممکن است یک بروکر برای یک مشتری بروکر A-Book باشد، و برای مشتری دیگر بروکر B-Book!
دلیل اینکه بروکر مشتریها را دستهبندی و نمایهسازی میکند، ساده و روشن است.
مشتریهایی که سفارش آنها به روش A-Book انجام میشود، مشتریهای موفقتری هستند، و عموما در سایز لاتهای بزرگتر معامله میکنند. بنابراین برای اینکه بروکر ریسک بازار را حذف کند، باید سفارشهای آنها را با یک طرف سوم خنثی کند، و در عین حال کارمزد کمی از اسپرد دریافت میکند.
از طرف دیگر، مشتریهایی که سفارش آنها به روش B-Book انجام میشود، معمولا سایز سفارشهایشان کوچک است و عمدتا در معاملات ضرر میکنند، بنابراین از آنجا که ریسک کم است و معامله کوچک است، بروکر ریسک بازار را قبول میکند.
این موضوع به بروکر این امکان را میدهد تا از معاملات بازنده در روش B-Book و از مارکآپ در روش A-Book کسب سود کند.
روش مدیریت ریسک بروکرهای بزرگ فارکس
از آنجا که بروکرهای بزرگتر فارکس، تعداد مشتری بیشتری دارند که هم پوزیشنهای لانگ و هم پوزیشن های شورت باز میکنند، میتوانند تعداد زیادی از سفارشهایشان را داخلیسازی کنند، و این امکان را به آنها میدهد که ریسک بازار خود را بدون نیاز به هج کردن با طرف سوم، به حداقل برسانند.
وقتی که بروکر نمیتواند همه پوزیشنها را پوشش دهد و تعدادی پوزیشن باقی میمانند که پوزیشن مخالفی نیست که با آنها خنثی شوند، این معاملات با طرف سومی پوشش داده میشوند.
اگر تعداد مشتریهای یک بروکر زیاد باشد، این امکان را به بروکر میدهد که بیشتر سفارشها را با یکدیگر خنثی کند.
مشتری بیشتر این مزیت را برای بروکر دارد که از کارمزد تراکنش مشتریان (اسپرد) کسب درآمد کند، به این معنی که حجم معاملات مشتری است که باعث درآمد میشود، نه ضرر مشتریان.
بروکرهای کوچک تا جایی که بتوانند سفارشهای مشتریها را با یکدیگر خنثی میکنند، معاملات را تا سقف ریسک بازارشان B-Book میکنند، و معاملات بالاتر را با معامله با طرف سوم پوشش میدهند.
استفاده از روش B-Book همراه با پوشش سفارش به شکل خارجی (انجام معامله با طرف سوم) فراتر از محدودیت ریسک خاص، اجرای بهتر سفارش را فراهم میکند (زیرا به بروکر اجازه میدهد تا معامله شما را سریع انجام دهد)، در حالی که تأخیر و هزینههای آن را به حداقل میرساند (زیرا لازم نیست هر معامله A-Book یا STP انجام شود که به معنای پرداخت هزینه برای هر بار به تأمینکننده نقدینگی است).
بیشتر بروکرهای فارکس از مدل ترکیبی استفاده میکنند
واقعیت این است که بیشتر بروکرها از هر دو روش A-Book و B-Book استفاده میکنند و هیج اشکالی هم ندارد اگر بروکر از هر دو روش A-Book و B-Book استفاده کند.
بروکرهایی که از مدل ترکیبی استفاده میکنند این امکان را دارند که از سود حاصل از معاملاتی که به روش B-Book انجام شدهاند، استفاده کنند و به مشتریانشان اسپردهای رقابتی ارائه دهند.
اشکال اصلی این مدل این است که اگر بروکر ریسک B-Book را ضعیف مدیریت کند، ممکن است به ورشکستگیاش منجر شود و مجبور شود از بازار خارج شود.
سفارش معاملهگران جدید معمولا به روش B-Book انجام میشود. و روش منطقیای هم هست چون بیشتر معاملهگران تازهکار ضرر میکنند، و این یعنی کسب سود راحت، برای بروکر.
خیلی کم پیش میآید که یک بروکر فارکس فقط از روش A-Book استفاده کند. این یک روش سخت برای بازار و کسب درآمد آنها است.
با وجود تعداد زیاد معاملهگری که سود نمیکنند، مدل B-Book درآمد بیشتری در اختیار بروکر قرار میدهد.
هیچ اشکالی ندارد اگر یک بروکر خردهفروش ترکیبی از روشهای A-Book و B-Book را اجرا کند، مشکل زمانی است که بروکر معاملات را به نفع خودش دستکاری میکند.
مهمترین ملاحظات یک بروکر خردهفروش در یک حوزه نظارتی خوب، این است که قیمتگذاری منصفانه و بهترین اجرای سفارش را برای مشتریانش داشته باشد، و اینکه از روش A-Book استفاده میکند یا B-Book چندان مهم نیست.
صرفنظر از مدل اجرای سفارش توسط بروکر، آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است این است که معاملهگران خردهفروش قیمتهای شفافی از بازار سازمانی فارکس دریافت کنند و سفارشهای بدون تأخیر انجام شود.
در درسهای بعد درباره قیمتگذاری و کیفیت اجرای سفارش مفصلتر صحبت خواهیم کرد. اما قبل از آن در مورد یک روش دیگر مدیریت ریسک که بروکرهای فارکس از آن استفاده میکنند، صحبت میکنیم، پس مقاله بعدی را حتما بخوانید!