مقالات فارکس

رکود تورمی چیست؟ کابوس بانک‌ های مرکزی چگونه اقتصاد را فلج می کند؟

مقالات فارکس

مطالعه در 11 دقیقه

رکود تورمی حالتی است که تورم و نرخ بیکاری همراه با یکدیگر افزایش پیدا می‌کنند. در این حالت بانک‌های مرکزی آچمز می‌شوند و نمی‌توانند که هیچگونه سیاست درستی را در جهت رفع مشکلات اتخاذ کنند؛ چرا که سیاست‌های کاهش تورم باعث افزایش بیشتر بیکاری و سیاست‌های رونق اقتصاد باعث افزایش تورم می‌شود. این اصطلاح از دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در اقتصاد کلان باب شد. در این مقاله قصد داریم به ریشه‌های پدیدار شدن این بیماری در اقتصاد جهانی بپردازیم و این که چگونه کشورها از این بحران عبور کردند.

رکود تورمی (تورم بزرگ) از کجا آغاز شد؟

تا قبل از دهه ۱۹۶۰ جامعه جهانی با چنین معضلی رو به رو نشده بود و اکثر مواقع با سیاست‌های انبساطی و انقباضی شرایط اقتصادی کنترل می‌شد؛ اما در این دهه کشور انگلستان با بحرانی رو به رو شد که به سادگی قابل حل نبود. آیین مکلئود، صدر اعظم خزانه دار محافظه کار بریتانیا، در پی افزایش تورم و نرخ بیکاری سخنرانی را در ساختمان پارلمان انگلستان ایراد کرد و در مورد وخامت اوضاع این گونه هشدار داد:

سخنرانی آیین مکلئود درباره رکود تورمی

«ما اکنون دو تا از بدترین مشکلات اقتصادی جهان را به صورت همزمان داریم. نه این که تورم از یک سو به ما فشار آورد و رکود از سوی دیگر؛ بلکه هر دو به صورت همزمان به اقتصاد ما فشار می‌آورند. ما در نوعی وضعیت «رکود تورمی» هستیم. این اصطلاح مدرن در تاریخ ثبت خواهد شد.»

این سخنرانی در سال ۱۹۶۵ انجام شده بود و در سال ۱۹۷۰ مجدداً تکرار شد. از آن پس بود که رسانه‌ها و مطبوعات شروع به انتشار مطلب درباره رکود تورمی کردند و نقدهای بسیاری در باب این فاجعه اقتصادی مطرح شد. بسیاری از اقتصاددانان اعتقاد دارند که رکود تورمی هزینه‌های بسیاری را بر پیکره اقتصاد به جای می‌گذارد و پس از شروع، مهار کردن به شدت سخت خواهد بود. به همین دلیل است که بسیاری از اقتصادهای دنیا به صورتی سیاست‌های خود را می‌چینند که از بروز رکود تورمی پیشگیری کند.

تورم بزرگ در انگلستان

رکود تورمی ابتدا در دهه ۱۹۶۰ در بریتانیا آغاز شد. نرخ تورم و بیکاری به حدی در این کشور بالا گرفته بود که دیگر امکان مقابله با ابزارهای کلان اقتصاد وجود نداشت. انگلستان در حالتی قرار گرفته بود که کارخانه‌ها تعداد زیادی از کارگران را اخراج کرده بودند که باعث کاهش سرعت تولید شده بود و از طرف دیگر افزایش ترم باعث بالا رفتن قیمت کالاها شده و قدرت خرید مردم کاهش یافته بود.

در این برهه زمانی، معمولاً بانک‌های مرکزی نرخ بهره را کم می‌کنند تا چرخ صنعت راه بیوفتد و نرخ بیکاری کاهش پیدا کند؛ اما این مسئله از سوی دیگر باعث تشدید تورم می‌شود و قیمت کالاها بیشتر خواهد شد و در نتیجه قدرت خرید کاهش پیدا می‌کند که اثر کاهش نرخ بیکاری را از بین می‌برد.

از سوی دیگر، ممکن است که با افزایش نرخ بهره در جهت کنترل تورم قدم بردارند که این مسئله نیز نرخ بیکاری را دو چندان و صنعت را نابود می‌کند. در نهایت هیچ کدام از سیاست‌های کلان اقتصادی قابل اجرا نیستند؛ اما سیاست گذاران انگلیسی قادر به تشخیص این مسائل نبودند و با اتخاذ تصمیمات اشتباه باعث تشدید تورم و نرخ بیکاری در کشور شدند. سیاست‌های اشتباه تنها دلایل رکود تورمی در آن دوره نبود و عوامل دیگری نیز بر این مسئله تأثیر داشتند که در ادامه آن‌ها را نیز بررسی می‌کنیم.

شوک عرضه

شوک عرضه زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت مواد اولیه کارخانه‌ها به شدت بالا برود و پروسه تولید پر هزینه‌تر شود. در این شرایط معمولاً افزایش هزینه‌های تولید باعث بالا رفتن قیمت کالاها شده و در نهایت در بازار مشتری کم‌تری برای آن‌ها پیدا می‌شود. در نتیجه این زنجیره، سرعت تولید کاهش پیدا می‌کند و کارگران زیادی از شغل خود برکنار می‌شوند. افزایش نرخ بیکاری یکی از عوامل اصلی در ایجاد رکود تورمی است.

عرضه پول

افزایش عرضه پول در راستای افزایش قدرت خریداران و کاهش نرخ بهره انجام می شود تا صنایع بتوانند تولیدات خود را افزایش دهند. در این شرایط تقاضا برای کالاها افزایش پیدا می‌کند و تورم افزایش پیدا می‌کند. افزایش تقاضا قیمت کالاها را بالا می‌برد که این بار در نتیجه بهم خوردن عرضه و تقاضا است.

3 copy

کمی پیچیده به نظر می‌رسد؛ اما هرگاه این دو مسئله به صورت همزمان برای یک اقتصاد اتفاق بیفتد، اقتصاد کشور را فلج می‌کند. در دهه ۱۹۶۰ با افزایش قیمت نفت، شوک نیکسون، پایان قرار داد برتون وودز و عدم تناسب عرضه پول و قیمت مصرف کننده رکود تورمی شدیدی در انگلستان ایجاد شد که تا اوایل دهه ۱۹۸۰ نیز ادامه دار شد. برای این که از شدت این پیچیدگی بکاهییم، در ادامه سعی می‌کنیم تا مفاهیم رکود و تورم را به صورت جداگانه بررسی کنیم.

رکود به چه معنا است؟

برای درک بهتر رکود تورمی باید بدانید که هر کدام از کلمات سازنده آن چه معنایی در اقتصاد دارند. رکود به حالتی در اقتصاد گفته می‌شود که فعالیت‌های اقتصادی کاهش پیدا می‌کند و تولید ناخالص داخلی کم می‌شود. این رکود ممکن است که در هر بازاری شکل بگیرد و قطعاً بر سایر بازارها نیز سایه می‌اندازد. رکود به معنای تعطیلی کامل اقتصاد نیست، بلکه به معنای کاهش سرعت تولید و فرآیند خرید و فروش در بازار است.

برای مثال، فرض کنید که مدتی است در بازار خرید و فروش مسکن معامله‌ای انجام نشده است. این مسئله باعث می‌شود تا ساخت و ساز به اندازه قبل بازدهی نداشته باشد و ساختمان سازها برای ادامه پروژه‌های خود دست نگه دارند یا اینکه با سرعت کم‌تری کار کنند. با کاهش فرآیند ساخت و ساز، صنایع پشتیبان مانند سیمان، فولاد، بتن، لوله سازی، درب و پنجره، آجر سازی و سایر صنایع وابسته به ساخت و ساز نیز با کاهش تقاضا رو به رو می‌شوند و در انتهای این زنجیره در نهایت اقتصاد به صورت کلی کارایی خود را از دست می‌دهد. این حالت که بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی با کاهش تقاضا رو به رو می‌شوند؛ در اقتصاد کلان با نام رکود شناخته می‌شود.

تورم به چه معنا است؟

تورم به حالتی گفته می‌شود که دقیقاً نقطه مقابل رکود است. در مسئله تورم، رشد اقتصادی بیش از اندازه زیاد می‌شود و میزان تقاضا برای کالاها در قیمت پایین به یک باره بالا می‌رود. در این حالت کارخانه‌ها توانایی تأمین نیاز بازار را نخواهند داشت و در نتیجه با افزایش قیمت سعی می‌کنند تا بازار را کنترل کنند. عرضه و تقاضای مصنوعی و خارج از عرف باعث این مسئله می‌شود.

تورم باعث می‌شود تا سطح عمومی قیمت‌ها در بازار افزایش پیدا کند که در نهایت منجر به کاهش قدرت خریداران می‌گردد. کاهش قدرت خریداران در تورم مقطعی است و با کنترل عرضه و تقاضا مجدداً به حالت عادی باز می‌گردد؛ اما ممکن است که این تورم به صورت ادامه دار و خارج از کنترل راه خود را برود که در این صورت قیمت‌ها به سابق باز نخواهند گشت.

4 copy

رکود و تورم چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

رکود و تورم دو عنصر مهم در اقتصاد کلان هستند که در چند بخش با یکدیگر تفاوت اساسی دارند. رکود را با مقایسه دو بازه زمانی متوالی مقایسه می‌کنند و اختلاف ناشی از آن‌ها را رکود می‌نامند؛ اما تورم به میزان افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان اشاره دارد.

مسئله دیگر این است که رکود با استفاده از میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) سنجیده می‌شود؛ به این معنا که هر چه قدر تولید کاهش پیدا کند، به همان میزان رکود افزایش پیدا کرده است. تورم در سوی دیگر با استفاده از شاخص‌های قیمتی مانند شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) اندازه گیری می‌شود.

رکود تورمی چگونه اندازه گیری می‌شود؟

رکود تورمی ترکیبی از رکود و تورم است و برای اندازه گیری آن باید به سراغ مؤلفه‌های اقتصادی رفت که هر دو مفهوم را درگیر می‌کند. شاخص‌های اصلی که برای اندازه گیری رکود تورمی استفاده می‌شوند؛ عبارتند از:

5 copy
  • شاخص قیمت تولید کننده (PPI): این شاخص افزایش یا کاهش هزینه تولید یک محصول یا انجام یک خدمت را نشان می‌دهد. هر چه قدر شاخص قیمت تولید کننده نسبت به دوره قبل افزایش پیدا کند؛ در آینده شاهد این خواهیم بود که قیمت تمام شده نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
  • شاخص قیمت مصرف کننده (CPI): این شاخص سبدی از کالاهای مورد نیاز مردم را در بر می‌گیرد و بر اساس آن کالاها شاخص قیمت مصرف کننده را اعلام می‌کند. هر چه قدر که شاخص قیمت مصرف کننده افزایش پیدا کند؛ به همان میزان تورم نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
  • نرخ بیکاری: نرخ بیکاری یکی از مؤلفه‌های اساسی در رکود تورمی است. هر چه قدر نرخ بیکاری افزایش پیدا کند؛ رشد اقتصادی کاهش پیدا می‌کند و در نتیجه اقتصاد وارد دوره رکود می‌شود.
  • تولید ناخالص داخلی (GDP): تولید ناخالص داخلی هم با نرخ بیکاری و هم با رکود سر و کار دارد. هر چه قدر تولید ناخالص داخلی کم‌تر شود؛ خبر از یک دوره رکود می‌دهد که در آن نرخ بیکاری نیز بالا رفته است.

چگونه می‌توان از رکود تورمی خارج شد؟

خروج از رکود تورمی بسیار سخت است و نیاز به صبر و تحمل بسیار از سوی تولید کنندگان و مصرف کنندگان دارد. یکی از راه‌های اصلی برای خروج از بحران این است که بانک مرکزی نرخ بهره را کاهش دهد تا نقدینگی به سمت تولید و صنعت رود. با چاپ پول بیشتر نیز نقدینگی در دست مردم را می‌توان افزایش داد و این نقدینگی را به سمت بازار روانه کرد. در این دوره تورم بسیار شدید خواهد شد و فشار زیادی به مصرف کنندگان خواهد آمد؛ اما از سوی دیگر با سرعت بالاتری دوره رکود تورمی طی خواهد شد. پس از این دوره کشور از رکود خارج می‌شود و حالا بانک مرکزی به آرامی باید تورم را کاهش دهد.

در حالت دیگر، دولت باید بودجه را به صورت دقیق تنظیم کند و در ارائه نقدینگی به نهادهای مختلف کنترل کامل داشته باشد، مخارج و هزینه‌های غیر ضروری دولت و سایر دستگاه‌های دولتی کاهش پیدا کند، ساختار مالیاتی کشور اصلاح شود تا دولت کم‌تر از بانک مرکزی وام بگیرد و کسری بودجه کاهش پیدا کند، توانایی‌های داخل کشور برای تولید بیشتر در نظر گرفته شود و در نهایت سرمایه گذار خارجی برای پروژه‌های داخلی پیدا شود. این راه حل زمان بیشتری می‌برد؛ اما به صورت اصولی و درستی کشور از بحران رکود تورمی گذر خواهد کرد.

در حالت دوم به صورت موازی مشکل تورم و رکود حل خواهند شد تا فشار زیادی به تولید کنندگان یا مصرف کنندگان نیاید. اگر پتانسیل داخلی کشور برای حل مشکلات رکود و تورم بالا باشد؛ می‌توان از راه حل دوم استفاده کرد به جای این که از مسکن‌های موقت برای خفه کردن بیماری استفاده شود.

نتیجه گیری

رکود تورمی را باید یک بحران چند بعدی دید که چندین قسمت از اقتصاد را درگیر خود می‌کند. برای شکل گیری بحران رکود تورمی نیاز است تا تولید ناخالص داخلی کاهش و شاخص قیمت‌ها افزایش پیدا کند. در کنار این موارد، نرخ بیکاری نیز بالا خواهد رفت و کشور وارد دوره‌ رکود تورمی خواهد شد. برای مقابله با این بحران اقتصادی نیز تنها راه همکاری همه جانبه در داخل کشور است که تولید کنندگان و مصرف کنندگان با یکدیگر هماهنگ و تحمل شرایط سخت را داشته باشند.

سؤالات متداول

رکود تورمی به چه معنا است؟

رکود تورمی به حالتی گفته می‌شود که کشور به صورت همزمان رکود اقتصادی و تورم را احساس کند. در این شرایط تولید ناخالص داخلی کاهش پیدا می‌کند و قیمت‌ها بالا خواهند رفت.

رکود تورمی چگونه اقتصاد را فلج می‌کند؟

رکود تورمی به ابزارهای اقتصادی اجازه نمی‌دهد تا به سادگی در راستای خروج از بحران استفاده شوند. استفاده از سیاست‌های انبساطی و انقباضی هر کدام به شکلی می‌توانند وضعیت را بحرانی‌تر کنند.

رکود تورمی بر بازارهای مالی چه تأثیری خواهد داشت؟

معمولاً بازارهای مالی مانند بورس در این دوره افت بسیاری خواهند داشت و نقدینگی به سمت دارایی‌های با ثبات‌تر مانند مسکن و طلا خواهد رفت.

نویسنده تخصصی بازارهای مالی؛ با شور و شوقی ناب درجست و جوی دانشی بی پایان

مقالات بیشتر از این نویسنده

بروکر های پیشنهادی

صرافی های پیشنهادی

مطالب مشابه مجله خبری

موارد بیشتر مشاهده همه

دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید(0نظر)

امتیاز شما:

از 5

( )

امتیازی ثبت نشده

نظر خود را بنویسید