جولای ۱۹۴۴، ایالت نیو همشایر، منطقه برتون وودز شاهد توافقی میان ۴۴ کشور بود که سیستم مالی بینالمللی را تغییر میداد. در این توافق ذکر شد که ارزش دلار آمریکا با طلا سنجیده میشود و باقی ارزهای رایج را متناسب با دلار ارزشگذاری میکنیم. اما این توافق عمر چندانی نداشت. در دهه ۱۹۷۰ با اعلام رئیس جمهور آمریکا، نیکسون، دیگر آمریکا دلار خود را با طلا معادلسازی نکرد و قرارداد برتون وودز به کلی از هم پاشید.
شاید ازبینرفتن برتون وودز ماجرا را برای آمریکا تمام کرد؛ اما دیگر کشورها را با چالشهای بسیار زیادی روبهرو کرد و شکل نظام اقتصادی دنیا را تا به امروز تغییر داد. در ادامه با ما همراه باشید تا به نقش مهم توافقنامه برتون وودز در تاریخ اقتصاد دنیا نگاهی داشته باشیم.
چه شد که به توافق برتون وودز رسیدیم؟
میان دو جنگ جهانی اول و دوم خرابیهای بسیاری در کشورهای بزرگ بهوجود آمد و هزینه بازسازی کشورها سرسامآور شده بود. از طرف دیگر، اقتصاد و نظام پولی کمکی به کشورهای جنگزده نمیکرد تا هزینههای بازگشت خود را تأمین کنند.
پیمان ورسای که پایاندهنده جنگ جهانی اول بود به شدت آلمان را تحت فشار گذاشته بود تا هزینههای دیگر کشورها را بپردازد؛ به همین دلیل در این کشور قحطی بزرگی شکل گرفته بود. پیمان ورسای نه تنها برای صلح نتیجهبخش نبود، بلکه آلمانیها را تحریک کرد تا جنگ جهانی دوم را به راه بیندازند.
در پیمان ورسای وامهای غیر قابل بازگشتی میان کشورهای آمریکا، آلمان، بریتانیا و فرانسه چیده شده بود که آلمان مسئول تأمین مبالغ قسط تمامی این وامها بود. ترازنامههای بانکها که بر اساس این وامها نوشته شده بودند تماماً بیاساس بود و در واقعیت نمیشد به چشم ذخایر ارزی به آنها نگاه کرد.
پس از این بحرانها نیز ناهماهنگیهای بسیاری در وضعیت اقتصاد کشورها شکل گرفت: ارزش ارز کشورها بهصورت مصنوعی دستکاری میشد تا در صادرات و واردات به نفع کشوری خاص شود، سرمایهگذاریهای اغواکننده همراه وامهای کلان فراوان شد و سیاستهایی مانند «همسایهات را فقیر کن» در سراسر دنیا شکل گرفت. تمامی این مسائل باعث شد تا پس از جنگ جهانی دوم، کارشناسان اقتصادی دور هم جمع شوند تا دنیا را از این بحران خلاص کنند.
توافق برتون وودز چه بود؟
کارشناسان ۴۴ کشور در برتون وودز گرد هم آمدند تا از سیاستهای وحشتناک اقتصادی که موجب رکود بزرگ در دهه ۱۹۳۰ میلادی شده بود، جلوگیری کنند. هدف توافق نامه برتون وودز این بود که از رقابتها برای کاهش نرخ ارز جلوگیری شود و این سیاست به گونهای اعمال شود که کشورهای بدهکار نرخ بهره خود را به قدری بالا نبرند تا بتوانند با آن سرمایهگذار خارجی جذب کنند؛ چراکه افزایش نرخ بهره باعث آسیب به صنایع کشور بدهکار میشود.
پیشنهادهای زیادی مطرح شد که یکی از مهمترین آنها، پیشنهاد «جان کینز» مبنی بر این قاعده بود که کشورهای طلبکار از کشورهای بدهکار کالا وارد کنند؛ یا اینکه در خاک آنها کارخانه بسازند یا اینکه مبلغ طلبکاری خود را ببخشند.
این پیشنهاد با مخالفت آمریکا روبهرو شد و پیشنهاد صندوق بینالمللی پول روی کار آمد که همچنان در حال فعالیت است. هر چند صندوق بینالمللی پول همچنان فعالیت خود را با تغییراتی ادامه داده است؛ اما بعدها مشخص شد که حق با جان کینز بوده و بهترین راه حل را او ارائه داده است که درحالِحاضر شاهد اجرای آن نیز هستیم.
پیشنهاد آمریکا این بود که صندوقی شکل بگیرد که با تمامی جریانهای مالی سوداگرایانه مقابله کند و هیچگونه ملاحظه سیاسی در این مورد نداشته باشد. این صندوق اجازه داشت که تراکنشهای مالی تمامی کشورها را زیر نظر بگیرد و در صورت بروز هر گونه مشکل برای مقابله با آن وارد عمل شود.
در نهایت هر ۴۴ کشور توافق کردند که یک نظام منظم اقتصادی را بسازند و نرخ تبدیل ارز خود را برابر با دلار آمریکا قرار بدهند. دلار آمریکا نیز پشتوانه خود را طلا گذاشت تا تعادل ارزش ارز برهمنخورد. بدین شکل دیگر ارزها نیز بهصورت غیر مستقیم با طلا ارزششان معادلسازی میشد.
صندوق بین المللی پول چه نقشی در توافق نامه برتون وودز داشت؟
کشوقوسهای فراوانی میان بریتانیا و آمریکا در مسئله صندوق بینالمللی پول وجود داشت. جان کینز، نماینده خزانهداری بریتانیا، درخواست داشت تا صندوق بینالمللی پول به گونهای طراحی شود که موجب رشد و توسعه اقتصاد کشورها و تولید شود.
از سوی دیگر، هری دکستر وایت، اقتصاددان برجسته آمریکایی، اعتقاد داشت که صندوق بینالمللی پول باید بتواند قیمتها را ثابت نگه دارد و هرگونه جریان ناپایدارکننده اقتصادی را بهصورت خودکار ازبینببرد.
تفاوت عمده میان برنامههای هر دو طیف این بود که بریتانیا اعتقاد داشت که آمریکا منابع مازاد بسیاری دارد و از آن منابع باید برای بازسازی کشورهای جنگزده اروپایی خرج کند. نکته دیگر اینجا بود که در دنیا با وجود کشورهای طلبکار و بدهکار، همسانسازی قیمتها و ثابت نگهداشتنشان معنی ندارد و باعث ازبینرفتن صنایع دولتهای بدهکار میشود.
در نهایت خواستههای دو طرف محترم شمرده شد و صندوق بینالمللی پول نه بهعنوان بانک مرکزی جهانی، اما به شکل یک منبع ذخیره برای کشورهای مختلف شروع بهکار کرد.
صندوق بینالمللیِ پول، طلا و ارز ملی هر کشور را ذخیره میکرد و در نهایت به نسبت مشارکتش در صندوق، وام دریافت میکرد. این مسئله باعث شده بود تا کشورهای جنگزده برای بازسازی خود بتوانند از این نهاد وام دریافت کنند و پس از سرپاشدن، قسطهای خود را پرداخت کنند.
توافق نامه برتون وودز چگونه به پایان رسید؟
کشور آمریکا در سال ۱۹۷۱ با یک رکود تورمی بزرگ دستوپنجه نرم میکرد. در رکود تورمی رشد اقتصادی کشور منفی میشود و تورم نیز به بالاترین حد خود میرسد. در این شرایط رئیس جمهور وقت، ریچارد نیکسون، تصمیم گرفت تا برای کاهش نقدینگی، ارزش دلار را نسبت به طلا پایین آورد؛ اما این موضوع نتیجه عکس داد و مردم برای خرید طلا به بازار هجوم آوردند و وضعیت اقتصاد آمریکا را بدتر از قبل کردند.
همزمان با این اتفاقات در آمریکا، کشورهای اروپایی و آسیایی به این قدرت رسیدند تا ارزهای خود را به یکدیگر تبدیل کنند. دیگر آمریکا قدرت مطلق اقتصادی در سراسر دنیا نبود و این موضوع باعث شده بود که کشورهای زیادی برای ساخت بازارهای خود در سطح بینالمللی دست بهکار شوند.
تجمیع این اتفاقات ذرهذره باعث شد تا توافقنامه برتون وودز نقض شود و به کلی از کار بیفتد. در نهایت اتحادیه اروپا و ژاپن تصمیم گرفتند تا ارزهای خود را شناور کنند و این رویداد باعث شد تا توافق نامه برتون وودز به کلی ازبینرود.
برتون وودز نسخه ۲
بحرانهای مالی سال ۲۰۰۸ که کل دنیا را درگیر کرده بود، باعث شد تا سران کشورها دوباره دور هم جمع شوند و بهدنبال توافقنامهای مانند برتون وودز بگردند که نرخ ارز کشورها را تنظیم کند. بسیاری از کشورها معتقد بودند که ما نیاز به یک ساختار اقتصادی جدید داریم و نظام پولی مدرنی را باید ابداع کنیم.
در این جلسه مقررات تازهای برای بازارهای مالی بینالمللی تصویب شد و صندوق بینالمللی پول پذیرفت که بازار آزاد را قبول داشته باشد و از سرمایه خود برای کنترل بازار استفاده نکند.
کارشناسان اعتقاد داشتند که بسیاری از کشورها با ترازنامه منفی ممکن است که ارزش پول خود را کاهش دهند و کشورهای با ترازنامه مثبت به افزایش قدرت پول خود فکر کنند. این اتفاق اجتنابناپذیر است و نباید جلوی آن را گرفت.
مدیر صندوق بینالمللی پول پس از این توافق بیان کرد که:
افزایش فرصت کاری و عدالت، مسئله اصلی توافق برتون وودز ۲ است. هرچند که متخصصین اقتصاد اعلام کردند که اگر توسعه و رشد پایدار اقتصادی را میخواهیم؛ باید به برخی از ناعدالتیها تن دهیم و نگران پیش آمد ناترازی در سطح دنیا نباشیم.
جمعبندی – هر آنچه باید درباره برتون وودز بدانید
توافق نامه برتون وودز هر چند عمری کمتر از ۳۰ سال داشت، اما در این مدت کوتاه تأثیر عمیقی بر ساختار اقتصادی دنیا گذاشت. باعث شد تا بسیاری از کشورها از بحرانهای مالی پس از جنگ جهانی دوم راحت شوند و پس از آن نیز به بازسازی کشور خود بپردازند.
مسئله قرارداد برتون وودز تنها به سالهای پس از جنگ ختم نشد و این توافقنامه توانست ساختاری در نظام اقتصادی بینالمللی ایجاد کند که همچنان استفاده میشود. شاید شکل توافق نامه برتون وودز امروزه تغییرات بسیاری کرده باشد؛ اما نمیتوان ریشههای این توافقنامه را در برنامهها و ساختار اقتصادی امروز جامعه بینالمللی نادیده گرفت.
سؤالات متداول درباره برتون وودز
توافق نامه برتون وودز چه ارتباطی میان دلار و طلا ایجاد کرد؟
توافق نامه برتون وودز باعث شد تا تمامی ارز های رایج کشورها ارزش خود را متناسب با دلار آمریکا تنظیم کنند و دلار آمریکا نیز ارزش خود را متناسب با ذخایر طلای خود معادلسازی کند. این گونه بهصورت غیرمستقیم ارز رایج کشورها و طلا ارزش متناسبی داشتند.
چرا توافق نامه برتون وودز در تاریخ اقتصاد دنیا نقش مهمی دارد؟
توافق نامه برتون وودز سرآغاز پادشاهی دلار بر تمامی معاملات بینالمللی بود که همچنان نیز وجود دارد و از بین نرفته است. آمریکا تنها کشوری است که توانسته ارزی را چاپ کند که در تمامی کشورها ارزش ثابتی دارد و موردقبول همگان است.
مشکلات اساسی توافق نامه برتون وودز چیست؟
توافق نامه برتون وودز سعی داشت تا با دخالت در بازارهای بینالمللی باعث شود عدالت اقتصادی در سراسر دنیا برقرار شود و کشورها نتوانند با سیاست (همسایهات را فقیر کن) ثروتمند شوند. موضوع دخالت مستقیم صندوق بینالمللی پول در اقتصاد کشورها باعث شد تا این توافقنامه بهصورت کامل منحل شود.