اعتماد به بانکها در ایالات متحده و اروپا از بین رفته است و مردم به دنبال جایگزینی برای محافظت از دلارهای خود هستند.
بیت کوین را معرفی کنید، یک دارایی که کاملا برای این منظور ایجاد شده است. یک شکل واقعا غیرمتمرکز پول که توسط هیچ نهادی قابل کنترل نیست. در نگاه اول، بحران بانکی اخیر کاتالیزور مناسبی برای افزایش قیمت بیت کوین به نظر میرسد. با این حال، کاوش در دلایل این حرکت، ما را به سمت نقدینگی و به طور خاصتر، فقدان آن سوق میدهد.
در حالی که این روایت منطقی است و منجر به این شده است که بسیاری از مردم دقیقا در همان زمان به دنبال بیت کوین باشند، تقریبا مطمئنا عدم نقدینگی یک محرک قیمت قوی بوده است.
من برای تبریک به طرفداران افراطی بیت کوین یک لحظه وقت میگذارم. آنها اخیرا چیزی برای تشویق کردن نداشتند. اما این لحظهای است که بیت کوین برای آن ایجاد شد، و این اولین بار از زمان پیدایش آن است که یک بحران اعتماد در سیستم بانکی وجود دارد.
برای اولین بار از سال 2008، مردم متوجه شدهاند که دلار آمریکا (USD) که در اختیار دارند در معرض خطر بیشتری از حد انتظار است، که باعث میشود بیت کوین به عنوان درصدی از یک سبد سهام بسیار جذاب به نظر برسد.
اما در حالی که این نوع روایتها برای توضیح یا پیشبینی حرکات قیمت قدرتمند هستند، ساختار فعلی بازار را نمیتوان نادیده گرفت.
وقتی نقدینگی در هر بازار مالی کم باشد، نوسانات در هر دو جهت بالاست. قیمتها در جهت نزولی و صعودی حمایت کمتری دارند. در این مثال، روایت بیت کوین به عنوان پوششی در برابر بحران مالی به بیت کوین فشار لازم را برای صعود داد. اما مقاومت اندکی در برابر موانع وجود داشت: عمق بازار BTC، تعداد سفارشهایی که در انتظار تکمیل در دفتر سفارش هستند، در این هفته به پایینترین حد خود در 10 ماه گذشته رسید. این کمتر از سطوحی است که از زمان سقوط صرافی FTX مشاهده شده است.
افت پس از FTX چیزی است که ما آن را “Alameda Gap” مینامیم و توضیح میدهد که چگونه نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال در غیاب یکی از بزرگترین بازارسازان داراییهای دیجیتال از بین رفت. این شکاف نقدینگی بهبود نیافته است و پس از بحران بانکی Silvergate و Signature که بازارسازان را از ریلهای پرداخت ضروری دلار منع کرد، همچنان به پایینترین سطح خود ادامه میدهد. وقتی بازارسازان با این نوع چالش عملیاتی بیسابقه مواجه میشوند، واکنش آنها این است که نقدینگی را از دفترهای سفارش بیرون بکشند تا زمانی که شفافیت دریافت کنند.
هشدار دیگر بازگرداندن کارمزدهای جفت معاملاتی BTC-USDT و BTC-BUSD بایننس است. ما در چند روز گذشته با بازگرداندن کارمزدها متوجه کاهش شدید نقدینگی در این جفتهای معاملاتی شدهایم. کارمزد به این معنی است که بازارسازان در آن جفتها دیگر نمیتوانند اسپردهای گسترده آنها (تفاوت قیمت بین پیشنهاد و درخواست) را توجیه کنند، به این معنی که باید اسپردهای محدودتری ارائه دهند که بر سودآوری آنها تأثیر میگذارد.
در نتیجه، نقدینگی جفت BTC-USDT در بایننس، نقدشوندهترین جفت ارز دیجیتال، یک شبه 70 درصد کاهش یافت. تنها جفت کارمزد صفر اکنون BTC-TUSD است. اگر نقدینگی به آن جفت سرازیر نشود، دفترهای سفارش ممکن است در هفتههای آتی حتی بیشتر از این کاهش پیدا کنند.
معنی همه اینها این است که اکنون برای جابجایی قیمت بیت کوین به «اندازه» کمتر و کمتری نیاز است که به طور بالقوه باعث نوسانات میشود زیرا معامله گران بیشتری میتوانند بر قیمتها تاثیر بگذارند. خوشبختانه برای سرمایه گذاران، بحران اعتماد بانکی به افزایش فشار خرید منجر شد و تاکنون قیمت را به سمت بالا افزایش داده است.
با این حال، عدم حمایت از روند صعودی در مورد جنبه نزولی نیز صدق میکند، به این معنی که باید در هفتههای آینده نسبت به حرکت رو به پایین بسیار محتاط باشیم.
در حالی که چرخش سرمایه به بیت کوین مطمئنا با توجه به همه آنچه در دو هفته گذشته در بازارهای سنتی دیدهایم منطقی به نظر میرسد، مسلما عدم نقدینگی بیشترین نقش را در افزایش کریپتو ایفا کرد.