
دولتها در هر کشوری باید نقش تنظیمگری خود را در اقتصاد به بهترین شکل ممکن ایفا کنند. هیچ دولتی نمیتواند همه فرآیندهای اقتصادی را بهطور کامل به بازار محول کند و خود را از چرخه اقتصاد بیرون کند. البته نحوه ایفای نقش دولت باید بهگونهای باشد که هم به کنترل متغیرهای اقتصادی ختم شود و هم زمینهساز توسعه پایدار اقتصاد و فعالیتهای بخش خصوصی باشد. در این بحث با مفهومی بهنام سیاست مالی (Fiscal Policy) روبهرو میشویم. در ادامه این مطلب، تعریف دقیقی از مفهوم سیاست مالی ارائه میدهیم و تفاوتهای آن با سیاست پولی را بررسی میکنیم.
سیاست مالی چیست؟ | Fiscal Policy
دولت و بانک مرکزی در هر کشور دو تنظیمگر اصلی اقتصاد هستند. مجموعه فعالیتهایی که از سوی دولت با هدف کنترل متغیرهای کلان اقتصادی مانند تورم، اشتغال، رشد اقتصادی و … انجام میگیرند، تحتِعنوان سیاست مالی (Fiscal Policy) طبقهبندی میشوند.
اجازه دهید مفهوم سیاست مالی در دولت را بهزبانی ساده بررسی کنیم. در طول یک سال، دولت درآمد و مخارج خاص خود را دارد. مثلاََ در کشور ما عمده درآمد دولت از محل فروش نفت و مالیات است. از طرفی دیگر، پرداخت حقوق و دستمزد، سرمایهگذاریهای عمرانی، تسهیلات عمومی و … نیز در کنار هم مخارج دولت را شکل میدهند.
دولت برای وضع سیاستهای مالی بهدنبال افزایش یا کاهش درآمد و مخارج خود میرود که در ادامه بیشتر روی این موضوع بحث میکنیم.
مفهوم سیاست مالی چه زمانی ابداع شد؟
بنیانگذار مفهوم سیاست مالی، جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) است. کینز (1883 – 1946) یکی از برجستهترین اقتصاددانهای تاریخ انگلیس است. او بود که نخستین بار در نیمه قرن بیستم، اصطلاح سیاست مالی را ابداع کرد. پایه و اساس اقتصاد کینزی در تضاد با مفاهیک کلاسیک اقتصاد قرار دارد.
او معتقد است که دولتها میتوانند چرخههای اقتصادی را تنظیم کنند و نباید همه فرآیندها را بهطور کامل به بازار بسپارند. از نظر کینز، بازارها از توان خوداصلاحی 100 درصدی، برخوردار نیستند. بههمین دلیل دولت باید نقش تنظیمگر را ایفا کند.
در اقتصاد کینزی، تقاضای کل، رشد اقتصادی را هدایت میکند. تقاضای کل از 4 مولفه: مخارج مصرفکننده، سرمایهگذاری تجاری، مخارج دولت و خالص صادرات تشکیل میشود.
نکته دیگری که در تاریخ سیاست مالی باید مدِنظر قرار دهید، آن است که کینز در شرایط رکود اقتصادی چنین مفهومی را معرفی کرد. البته کارکرد این سیاستها امروز محدود به خروج اقتصاد کشورها از رکود نیست و برای کنترل شرایط تورمی هم استفاده میشود.
ابزارهای سیاست مالی چیست؟
سوال اساسی که باید پاسخ دهیم این است که ابزارهای سیاست مالی در اختیار دولتها چیست؟ برای پاسخ بهاین پرسش باید به تعریفی که از سیاست مالی ارائه دادیم، بازگردیم. دولت با کنترل روی مخارج و درآمدهای خود میتواند سیاستهای مالی را هدایت کند.

عمده درآمد دولتها از محل دریافت مالیات است. در کنار آن، کشورهای صاحب منابع طبیعی، مانند ایران، با فروش نفت، محصولات معدنی و … هم درآمد کسب میکنند. از طرفی دیگر، مخارج دولت را موارد متعددی تشکیل میدهند. پرداخت حقوق و دستمزد، کارمندان، خدمات تأمین اجتماعی و بازنشستگی، پروژههای عمرانی و … مجموعه هزینههای دولت را تشکیل میدهند. دولت با تغییر در این هزینهها میتواند بخشی از سیاست مالی خود را پیش ببرد.
انواع سیاست های مالی
نحوه استفاده از ابزارهای سیاست مالی موجب میشود که در اقتصاد با دو مفهوم سیاست های مالی انبساطی و انقباضی روبهرو باشیم. در ادامه این بخش لازم است هر یک از این سیاستها را معرفی کنیم:
سیاست مالی انبساطی
در شرایطی که رکود بر اقتصاد سایه میافکند، دولتها برای کمک به خروج اقتصاد از وضعیت رکود، به سراغ ابزارهای سیاست مالی انبساطی میروند. هدف دولت از این رویه، ایجاد محرکهای اقتصادی لازم برای رونق گرفتن فعالیتهای اقتصادی است. برای این منظور دولت تلاش میکند تا درآمد خود را کاهش و هزینههایش را افزایش دهد.
بههمین دلیل در دوره سیاستهای انبساطی، تخفیف های مالیاتی افزایش پیدا میکنند. از سویی دیگر، دولت با پرداخت تسهیلات، افزایش حقوق، توسعه پروژههای عمرانی و … تلاش میکند تا تقاضا برای کالا و خدمات در اقتصاد را افزایش دهد. نتیجه این سیاستها در صورت موفقیت، رشد اقتصادی و افزایش اشتغال است.

سیاست مالی انقباضی
اگر اقتصاد یک کشور وارد دوره تورم شود، دولت برای مهار آن دست بهکار میشود و از ابزارهای سیاست مالی انقباضی کمک میگیرد. رویه اصلی در این سیاستها، افزایش درآمدها و کاهش هزینههای دولت است. بهاین ترتیب اصطلاحاََ دولت، سعی میکند تا نقدینگی موجود در اقتصاد را کنترل کند و از این طریق مانع بحرانیشدن شرایط تورمی شود.
در دوره سیاست انقباضی، نرخ مالیاتها افزایش پیدا میکند. از سویی دیگر، دولت نهتنها در برابر افزایش حقوق و دستمزد مقاومت نشان میدهد؛ بلکه در مسیر کاهش آن هم گام بر میدارد. از سویی دیگر، سرمایهگذاری دولت در بخشهای عمرانی هم بهحداقل کاهش پیدا میکند. در واقع دولت، هزینههای عمومی را تا جای ممکن کاهش میدهد.
تأثیر سیاست های مالی بر اقتصاد و بازارهای مالی
اولین نکتهای که باید درباره سیاست مالی بدانید، آن است که الزاماََ شرایط اقتصادی در یک کشور را نمیتوان به دو دسته رکودی و تورمی تقسیم کرد!
ما در ایران در برخی از سالها با شرایط رکود تورمی روبهرو هستیم. بهعبارت دیگر، همزمان که فعالیتهای اقتصادی رونق چندانی ندارند، شاهد تورم بالا در کشور هستیم. در چنین شرایطی، نسخههای کینز برای مدیریت اقتصاد آنطور که باید و شاید جوابگو نیستند.
موضوع مهم دیگر، امکان هدایت سیاستهای مالی بهبیراهه است. کاهش مالیات و افزایش حقوق و دستمزد، دو ابزار کلیدی هستند که ممکن است برخی دولتها با اهداف سیاسی در ایام انتخابات بهکار بگیرند. این اقدامات منجر به اختلال جدی در اقتصاد کشور میشوند.
سیاست های مالی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم روی بازارهای مالی تاثیرگذار هستند. سیاست های انبساطی معمولاََ چراغ سبز را برای تابلوها در بازارهای مالی بهدنبال دارند. این در حالی است که سیاست های انقباضی، همواره مانع رشد بازارهای مالی هستند؛ چه بسا بهدلیل کاهش نقدینگی، منجر به نزولیشدن بازارها هم میشوند.
تفاوت سیاست پولی و مالی چیست؟
در کنار مفهوم سیاست مالی، با اصطلاح دیگری تحتِعنوان سیاست پولی روبهرو هستیم. سیاست پولی بهمجموعه ابزارهای تحت اختیار بانک مرکزی برای خارج کردن اقتصاد از رکود یا کمک بهمهار تورم گفته میشود.
در بسیاری از کشورها، بانک مرکزی تا حدی مستقل از دولت عمل میکند. سیاست های پولی و مالی بهنوعی برای حکمرانی بر اقتصاد در هر کشور مکمل یکدیگر هستند.

ابزارهای سیاست پولی و مالی با یکدیگر تفاوت دارند. دولتها از مالیات و مدیریت هزینهها برای اجرای سیاستهای خود استفاده میکنند. این در حالی است که سیاستهای پولی از طریق ابزارهای دیگری مانند: تغییر نرخ بهره بانکی، پرداخت تسهیلات بانکی و همچنین تغییر در نرخ ذخایر بانکها پیگیری میشوند.
کلام پایانی
در این مطلب بررسی کردیم که منظور از سیاست مالی چیست و چگونه دولتها بهکمک آن اقتصاد را مدیریت میکنند. دقت داشته باشید که سیاستهای مالی همیشه آنطور که در تئوری مطرح میشوند، در عرصه عمل موفق نمیشوند. بههمین دلیل ممکن است نتایج برخی از سیاستها گاهاََ 180 درجه با آنچه که در بحثهای نظری مطرح میشود، متفاوت باشند. شما در جایگاه فعال بازارهای مالی، باید حتماََ نیمنگاهی به سیاستهای مالی دولتها برای سرمایهگذاری داشته باشید.
سوالات متداول
سیاستهای مالی انبساطی بر بورس چه تأثیری دارد؟
سیاست مالی انبساطی معمولاََ منجر به افزایش سودآوری شرکتهای بورسی میشود؛ بههمین دلیل زمینهساز رشد سهام بسیاری از شرکتهای بورسی است.
ابزارهای اصلی اجرای سیاست مالی چیست؟
مالیات و هزینههای دولت دو ابزار اصلی برای اجرای سیاستهای مالی هستند.
هدف از اجرای سیاستهای مالی چیست؟
از سیاستهای مالی بهعنوان ابزاری برای خارجکردن اقتصاد از رکود یا کاهش تورم استفاده میشوند.