یکی از ابعاد مهم معامله در فارکس، خرید و فروش سهام یا معامله در هر بازار مالی دیگری، روانشناسی معاملهگری یا ترید است. برای موفقیت در این بازارها نقش روانشناسی معاملهگری قطعا کمتر از مهارت یا دانش یا تجربه نیست.
به نظر شما چرا در فارکس ضرر میکنیم؟! روانشناسی ترید با ذهنیت، نحوه مدیریت احساسات، فرآیندهای ذهنی و تصمیمهای معاملهگر مرتبط است. روانشناسی معاملهگری مدعی است که اگر تریدر همیشه منطقی باشد و تسلیم حرص، طمع یا ترس نشود، شانس بیشتری برای کسب سود یا حداقل ضرر نکردن دارد.
کسانی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند و مشغول معامله هستند، باید مهارتهای مختلفی داشته باشند تا بتوانند در این کار موفق باشند و به یک تریدر موفق تبدیل شوند. اولین مهارتی که احتمالا به ذهن میآید، دانش و تجربه واقعی است، اما احساسی نشدن هم به اندازه دانش و تجربه، اهمیت دارد.
روانشناسی معاملهگری جنبه مهمی از فعالیت در بازار سهام، فارکس یا هر بازار مالی دیگری است. در واقع برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق، روانشناسی معاملهگری اهمیتش کمتر از مهارت و دانش نیست.
طبق روانشناسی معاملهگری، اگر معاملهگر خونسرد و منطقی باشد، شانس بیشتری برای رسیدن به سود دارد. به علاوه اینکه احتمال ضرر چنین معاملهگری خیلی کمتر از معاملهگر احساسی و عجول است.
نکات کلیدی اصول روانشناسی معاملهگری
اگرچه محرکهای روانشناختی در هر معاملهگر متفاوت است و بستگی به طرز تفکر شخص دارد، اما محرکهایی هستند که تقریبا در همه افراد وجود دارند و در چگونگی معاملات اثر گذار هستند. این محرکها عبارتند از:
- ترس از ضرر هنگام نوسانات شدید بازار
- خشم ناشی از ضرر
- بیطاقتی و عجله برای رسیدن به سود
- طمع برای سود بیشتر
این محرکهای احساسی میتوانند بر تصمیمگیری معاملهگر اثر بگذارند و باعث تصمیمهای عجولانه و نسنجیده شوند، که در نهایت باعث از دست رفتن سرمایه میشود. اینجاست که جمله معروف “در فارکس ضرر کردم” را میگویید! بنابراین وضعیت احساسیتان را بشناسید، پلنی مشخص کنید، صبور باشید و با تمرین مداوم سعی کنید خیلی سریع با اتفاقات جدید سازگار شوید. در این صورت، احساسات کمتر بر شما غلبه میکند و بیشتر طبق تصمیمهای منطقی پیش میروید.
زمانی که یک معاملهگر میترسد، ممکن است این فکر به سراغش بیاید که باید همه سرمایههای معاملاتیاش را نقد کند و پوزیشنهای جدیدی را هم باز نکند، و این باعث میشود فرصتهای واقعی را از دست بدهد.
زمانی معاملهگران ضرر کردهاند و از این ضرر عصبانی و ناراحت هستند، معمولا تصمیمهای عجولانه میگیرند و حتی وقتی که بازار کاملا با پوزیشن آنها مخالف است، معاملات جدیدی را باز نمیکنند.
طمع و بیطاقتی هم به این صورت است که؛ تریدرهایی که هیجانزده میشوند معمولا میخواهند بخش زیادی از سرمایهشان را وارد معاملات کنند و خیلی زود به سود برسند. آنها صبر نمیکنند که با قدمهای کوچک به موفقیت برسند. این معاملهگران میخواهند فورا به سود زیاد و موفقیت دست یابند که معمولا هم منجر به شکست آنها میشود.
معاملهگران برای غلبه بر ترس و خشم و مدیریت بیحوصلگی و طمع باید در موقعیتهای مختلف، کنترل واکنشهای روانی خود را تمرین کنند. همانطور که معاملهگران در موقعیتهای مختلف مهارتهای معاملاتیشان را تمرین میکنند، باید کنترل واکنشهای روانی را نیز تمرین کنند. در این صورت زمانی که بازار به نفع آنها یا به ضرر آنها رفتار کرد، آشفته و دست پاچه نمیشوند.
اهمیت ذهن و طرز فکر در روانشناسی ترید
هنگام معامله در هر بازار مالی، چه فارکس، چه سهام، کالا یا هر بازاری دیگری، معاملهگر باید یک سری مهارت مشخص داشته باشد تا بتواند ضررهای احتمالی را به حداقل برساند. از این رو، داشتن دانش و تجربه زیاد و همچنین پیگیری منظم تحولات بازار، ضروری است.
با این حال، روانشناسی معاملهگری را هم نباید دست کم گرفت. تأثیر نحوه مواجهه روانی معاملهگران با تحولات بازار، کمتر از دانش و تجربه و مطلع بودن از بازار نیست. حتی اگر یک تریدر همه چیز را در مورد شرایط، تکنیکها و پوزیشنهای معاملاتی بداند و مرتبا از تحولات بازار مطلع شود، اما تجربه کافی در مورد کنترل احساساتش نداشته باشد و تصمیمهای عجولانه بگیرد، به احتمال زیاد ضررهای بزرگی متحمل میشود.
بنابراین، بهرهمندی از روانشناسی معاملاتی مناسب، شانس معاملهگران را برای سود بیشتر و ضرر کمتر بالا میبرد.
روانشناسی معاملهگری از اهمیت بالایی برخوردار است. فرض کنید در موقعیتی معاملهگر باید یک تصمیم سریع در مورد باز کردن یا بستن یک پوزیشن بگیرد، اگر حضور ذهن خوبی نداشته باشد، نمیتواند تصمیم آگاهانهای بگیرد.
محرکهای روانی زیادی وجود دارد که بر تصمیمهای معاملهگران اثرگذار است. البته این محرکها وابسته به طرز تفکر شخص هستند و هر معاملهگر واکنش متفاوتی را تجربه میکند. با این حال، روانشناسان برخی از محرکها را عامیانهتر از بقیه میدانند. ما این اینجا چهار مورد از محرکهای عام را که معاملهگران بیشتری آنها را تجربه میکنند، بررسی میکنیم:
ترس – زمانی که یک تحول ناگهانی در بازار رخ میدهد، مانند سقوط بازار سهام، معاملهگری که ترس بر او غلبه کرده باشد، فقط به این فکر میکند که سرمایهاش را نقد کند و پول نقدش را پسانداز کند.
خشم – وقتی معاملهگری در معامله شکست میخورد و عصبانیت بر او غلبه میکند، خشمش باعث میشود نتواند باز کردن پوزیشنهای جدید را متوقف کند.
بیطاقتی – معاملهگر وقتی درگیر معامله میشود اما بازپرداخت و سود انقدر کم است که فکر میکنند نمیتوانند به موفقیت برسند، پس سپردهگذاریهای بزرگ انجام میدهند و پوزیشنهای بزرگ باز میکنند.
طمع – زمانی که معاملهگر سود یک معامله را دریافت میکند و طمع بر او غلبه میکند، نمیتواند باز کردن پوزیشنهای جدید را متوقف کند.
همه این محرکهای روانشناسی معاملهگری باعث میشود معاملهگر درک و ذهنیت درستی از آنچه در بازار رخ میدهد، نداشته باشد. بیایید به هریک از این محرکها نگاه دقیقتری داشته باشیم و ببینیم چگونه خود را در معاملات نشان میدهند.
ما این واکنشها را بر اساس ویژگیهای روانشناختیشان دستهبندی میکنیم:
ترس و خشم – چون به این معنا که دنیای بیرون در به وجود آمدن این واکنشها نقش بیشتری دارد، منفیتر هستند،
و بیطاقتی و طمع – چون به این معنا که این واکنشها باعث میشود فرد سعی کند خودش بر دنیای بیرون تأثیرگذار باشد، مثبتتر هستند.
ترس و خشم
از یاد نبریم که هم ترس و هم خشم احساساتی طبیعی هستند که هر انسانی در زندگی تجربه میکند. و تقریبا غیرممکن است که آنها را کاملا از بین ببریم. اما با کمی تمرین و تلاش ذهنی میتوانیم یاد بگیریم چگونه آنها را مدیریت کنیم.
وقتی یک معاملهگر متوجه میشود یک اتفاق بزرگ مثل سقوط بازار سهام رخ داده است، حسش به او میگوید نه تنها معاملات جدیدی باز نکند بلکه داراییهایش را هم نگه ندارد و بهتر است داراییهایش را به پول نقد تبدیل کند.
در مورد خشم هم همین طور است و خشم هم بخشی از ساختار احساسی ما است. وقتی که بازار بر خلاف انتظارات معاملهگر پیش میرود و باعث ضرر او میشود، معمولا خشم غلبه میکند. و تسلط خشم معمولا باعث میشود ذهنیت آنها نسبت به بازار را خراب کند و معاملهگر به جای رفتار سنجیده و تکیه بر محاسباتش، بر اساس احساساتش تصمیم بگیرد و شروع به باز یا بسته کردن پوزیشنها کند.
حال، هرچند که این محرکها طبیعی هستند و حتی برای ارتقای روانشناسی معاملهگری نیز مفیدند اما معاملهگر باید بداند چه چیزی ممکن است او را بترساند یا عصبانی کند. به عبارت دیگر معاملهگر باید قبل از وقوع حادثه به احساساتش آگاه باشد. این با تمرین ذهنی امکانپذیر است، هرچند قطعا کار راحتی نیست اما معاملهگر میتواند با شفاف اندیشیدن و تسلیم احساسات نشدن، این کار را انجام دهد.
بیطاقتی و طمع
در قدم بعدی در مورد بیطاقتی و طمع صحبت میکنیم. بر خلاف احساس ترس و خشم، احساس طمع و بیطاقتی معمولا زمانی سراغ معاملهگر میآید که تجربه خوب و مثبتی از معامله داشته باشد و بخواهد این حس مثبت را بیشتر تجربه کند.
وقتی از تریدرهای حرفهای سوال شد که چرا معامله گران در فارکس ضرر میکنند، اکثر آنها جواب دادند، طمع! یکی از بزرگترین تصورات اشتباه در معاملهگری این است که افراد فکر میکنند همین که معاملهگری در فارکس، سهام یا هر بازار دیگری را شروع کنند، خیلی زود پولدار میشوند. تصور آنها این است که فقط با یک پوزیشن سود زیادی به جیب میزنند.
اما در زندگی واقعی، متأسفانه کمتر چنین چیزی رخ میدهد. در معاملات واقعی معمولا در هر ترید، معاملهگر فقط بخش کوچکی از سرمایهاش را خرج میکند. و دلیل موفقیت خیلی از تریدرهای موفق این است که آنها قدم به قدم پیش میروند و در هر معامله فقط بخش کوچکی از سرمایهشان را خرج میکنند و سود آن را جمع میکنند.
بدون در نظر گرفتن این جنبه مهم از معاملهگری، تریدرهایی که بیطاقت هستند و حوصله صبر کردن ندارد، تصمیمهای عجولانه میگیرند و پوزیشنهای خیلی بزرگی را در معامله قرار میدهند. با این کار، شاید آنها احتمال سود را بالا ببرند، اما به همان اندازه احتمال ضرر را هم افزایش میدهند. و در اکثر موارد این چنین تصمیمها بیشتر ضرر به همراه دارد تا سود.
حرص و طمع هم که یکی دیگر از مؤلفههای مهم در روانشناسی معاملهگری است، احساسی طبیعی است. در معاملهگری یک ضربالمثل معروف هست که میگوید: «خوکها سلاخی میشوند»، یعنی کسانی که طمع میکنند و بیشتر از حد طبیعی میخواهند، گرفتار میشوند و نه تنها به سودی نمیرسند که سرمایهشان را هم از دست میدهند.
معاملهگرانی که یک پوزیشن مناسب پیدا میکنند و این پوزیشن باعث کسب سود میشود، معمولا این پوزیشن را برای مدت زیادی نگه میدارند که تا میتوانند از بازار سود ببرند. اما بعد از یک دوره طولانی روند صعودی یا نزولی معمولا در بازار نوسانهای شدیدی ایجاد میشود. پس بهتر است همیشه مراقب باشیم و تسلیم احساسات نشویم.
چند نکته مفید برای ارتقای روانشناسی معاملهگری
اگر میپرسید چگونه در فارکس ضرر نکنیم، در ادامه با ما همراه باشید. شما باید بعضی از مهمترین محرکهای روانی که ممکن است بر تصمیمگیری شما اثرگذار باشد را لیست کنید و همین طور، به دنبال روشهایی باشید که از طریق آنها بتوانید بر آن محرکها غلبه کنید.
همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم، حضور ذهن و ذهن سالم به اندازه مهارت و دانش در معاملهگری مهم است. بنابراین اینجا چند نکته را به شما یاد میدهیم که با آنها میتوانید روانشناسی معاملهگری خود را بهبود ببخشید:
۱. شخصیتتان را کشف کنید
وقتی تصمیم میگیرید در یک بازار مالی ترید کنید، کشف ویژگیهای شخصیتیتان در ابتدای راه، کمک بزرگی به شما و روانشناسی معاملهگری شما میکند. فرقی نمیکند احساسی هستید و شتابزده تصمیمگیری میکنید، یا شخصیتی دارید که به راحتی تحت تأثیر احساسات عمل نمیکنید، مهم این است که شخصیت و روانشناسی معاملهگری خود را بشناسید.
اگر از ابتدا بدانید معاملهگری هستید که زود تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد و احتمالا زود مغلوب ترس یا طمع میشود، میتوانید کنترل و مدیریت احساسات را تمرین کنید تا وقتی در موقعیت بحرانی قرار گرفتید، بتوانید تصمیمهای بهتری بگیرید. همچنین اگر بدانید از نظر احساسی ثبات بیشتری دارید و به راحتی مغلوب احساسات قرار نمیگیرید، از قبل میدانید که در شرایط بحرانی میتوانید به تصمیمهایتان راحتتر اعتماد کنید.
۲. یک پلن معاملاتی تنظیم کنید
معمولا وقتی افراد میخواهند کار بزرگی انجام دهند، ابتدا پلنی ترسیم میکنند و بعد طبق آن پلن تا به سرانجام رسیدن کار، پیش میروند. این موضوع در مورد معاملات نیز صدق میکند. اگر پلنی تنظیم کنید، دقیقا میدانید چه مقدار زمان باید به معاملات اختصاص دهید، همین طور میدانید چقدر از سرمایهتان را باید خرج کنید، همچنین برای شما مشخص است که به چه استراتژی باید پایبند باشید. خلاصه که این پلن نقشه راه شما است و در هر مرحله شما را راهنمایی میکند. این امر در روانشناسی معاملهگری بسیار تاثیر گذار است.
۳. انتظار نداشته باشید خیلی زود ثروتمند شوید
همان طور که قبلا هم گفتم این طور نیست که همیشه بلافاصله بعد از شروع معاملات، موفقیت به سراغ شما بیاید. در واقع از هر پوزیشن، به تنهایی، احتمالا سود زیادی عاید شما نمیشود. و این نباید شما را ناراحت و نگران کند، زیرا این رویه معاملات است.
تریدرهای موفق به یک پلن پایبند هستند و مرحله به مرحله طبق پلن پیش میروند، و در نهایت به یک تریدر موفق تبدیل میشوند، حداقل به این شیوه جلو رفتن، شانس موفقیت را افزایش میدهد. یکی از مواردی که معاملهگران تازه کار در خصوص روانشناسی معاملهگری با آن روبرو هستند، همین موضوع است.
۴. حریص نباشید
این نکته ممکن است خیلی ساده و پیشپاافتاده به نظر برسد، اما هنوز خیلی از معاملهگران به این نکته ساده پایبند نیست. درست است، پایبندی به یک استراتژی که منجر به سود خواهد شد، ایده خوب و مفیدی به نظر میرسد اما از یاد نبرید که بازار همیشه طبق انتظار شما و به نفع شما پیش نمیرود، همیشه این امکان وجود دارد که جهت بازار تغییر کند.
بنابراین بالا بردن دانش و اطلاعات، مطالعه بعضی از کتابهای خوب روانشناسی معاملهگری و به کارگیری استراتژیهای جدید به شما کمک خواهد کرد تا همیشه آماده باشید و زود با شرایط جدید سازگار شوید.
از یاد نبرید که: این نکات همه نکات روانشناسی معاملهگری نیست، و فقط با دانستن همین نکات با همه واکنشهای احساسی نسبت به تحولات بازار آشنا نمیشوید، و شما با به کارگیری همین نکات به تنهایی، نمیتوانید روانشناسی معاملهگری خود را بهبود ببخشید.
اما با این وجود، توجه به همین نکات هم میتواند تأثیر قابلتوجهی بر نحوه واکنشتان نسبت به سود یا ضرر داشته باشد و بر تصمیمگیریتان در شرایط بحرانی نیز اثرگذار است.
در ادامه به چند نکته عملی برای بهبود روانشناسیترید شما اشاره میکنیم.
چگونه در زمان معاملات منطقی رفتار کنیم؟
همان طور که اشاره کردیم، داشتن یک ذهنیت درست به اندازه داشتن دانش و تجربه مهم است. اگر ذهنیت درستی داشته باشید، هنگام تغییرات ناگهانی بازر یا هر موقعیت بحرانی دیگری، بهتر میتوانید با شرایط کنار بیایید و تصمیم درستی بگیرید.
یکی از بهترین روشها برای کنترل این واکنشها این است که بدانید چه نوع شخصیتی دارید. اگر شخصی هستید که به راحتی مغلوب احساسات میشوید، میتوانید تمرین کنید و خودتان را برای شرایط بحرانی احتمالی آماده کنید. و اگر بدانید معمولا عجولانه تصمیمگیری میکنید، در مواقع بحرانی میدانید که ممکن است تصمیمتان نسنجیده باشد و بیشتر تأمل میکنید.
روش دیگری که میتوانید واکنش روانی به موقعیتهای بحرانی را کنترل کنید، این است که یک پلن مشخص داشته باشید. با داشتن یک پلن معاملاتی راحتتر میتوانید خونسرد و منطقی عمل کنید.
پلن معاملاتی به شما این امکان را میدهد که بدانید چه مقدار زمان، چه قدر سرمایه و چه منابعی را باید به معاملات اختصاص دهید و مهمتر از همه اینکه یک استراتژی مشخص دارید که میتوانید آن را دنبال کنید. و اینها در نهایت به شما کمک میکند تا استرس کمتری داشته باشید، چون مبهم بودن مسیر و اینکه معاملهگر نداند چه کاری باید بکند، استرس و اضطراب او را بالا میبرد.
بهترین نکات روانشناسی معاملهگری روزانه برای تریدرهای فارکس
معاملهگران میتوانند یکی از استراتژی های معاملاتی را انتخاب کنند:
- یا پوزیشنی را باز کنند و آن را برای مدت زمانی طولانی باز نگه دارند
- یا روزانه پوزیشنهایشان را باز کنند و ببندند
استراتژی دوم، معاملهگری روزانه نام دارد و برای ترید روزانه نکات روانشناسی معاملهگری وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید:
اولین نکته برای هر نوع معاملهای این است که وضعیت روانیتان را بهتر بشناسید. پیش از این به این نکته پرداختیم. یک توصیه خاصتر این است که آرامتر پیش بروید و انتظار نداشته باشید که یک شبه ثروتمند شوید.
از آنجا که معاملات شما روزانه است، از یاد نبرید که پوزیشنهای کوتاهمدت سود زیادی ندارند. اما میتوانید با قدم به قدم پیش رفتن، و باز کردن پوزیشنهای کوچکتر و منطقیتر، آرام آرام به نقطه موفقیتی که در نظر دارید، برسید.
یک توصیه دیگر برای معاملات روزانه (دی تریدینگ) است است که تا آنجا که میتوانید نسبت به شرایط منعطف باشید. در معاملات کوتاهمدت، میتوان یک روند خاص (صعودی یا نزولی) را پیدا کرد و برای چندین معامله به آن پایبند بود.
هرچند که ممکن است چنین روشی سوددهی هم داشته باشد اما در نظر داشته باشید که در یک دوره زمانی کوتاه، روندی که مدتی ادامه داشته، ممکن است به گونهای حیرتآور معکوس شود. و این به سرعت استراتژی کنونی شما را بیفایده میکند. بنابراین در چنین موقعیتها و تغییرات شدیدی، سازگاری با شرایط و بررسی استراتژیهای جدید به شما کمک میکند.
احساسات، چگونه معاملات فارکس شما را در معرض خطر قرار میدهد؟
همان طور که روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری هم میگویند، افعال ما اساسا مبتنی بر احساسات ما است، بنابراین وقتی که در وضعیت روانی خوبی نیستیم، ناگریز مرتکب خطا میشویم. و وقتی روانشناسی معاملهگری ضعیفی داشته باشید، این در معاملات فارکس هم خود را نشان میدهد.
به عنوان مثال، وقتی در پوزیشن معاملاتیتان ضرر میکنید، مشخص است که عصبانی میشوید و احتمالا در تصمیمگیری دچار مشکل میشوید و در این وضعیت تصمیمهای عجولانه میگیرید، سراغ تغییرات قیمتی که به درد شما نمیخورد، میروید، و در آخر مجددا ضرر میکنید.
در مورد واکنشهای روانی دیگر هم همین اتفاق میافتد. مثلا اگر در معامله سود خوبی کسب کنید، ممکن است به این باور برسید که میتوانید سودتان را چند برابر کنید و پلنتان را فراموش کنید. و این حریص بودن و پایبند نبودن به روانشناسی معاملهگری، احتمالا به ضرر شما تمام خواهد شد.
بدترین راه مواجهه با ضرر در معاملات
به همان اندازه که مطمئنیم هر روز خورشید از شرق طلوع و از غرب غروب میکند، با اطمینان میگوییم که ضرر در بازارهای مالی اجتناب ناپذیر است.
هر معاملهگر بالاخره روزی طعم تلخ شکست را میچشد، و این واقعیتی است که «دیر یا زود داره، ولی سوخت و سوز نداره»!
اما ضرر در معامله چیزی نیست که نگران آن باشید. از یاد نبرید که حتی بهترینها هم گاهی زمین میخورند.
به طور مثال؛ وارن بافت، سرمایهگذار مشهور جهان را که میشناسید؟ او زمانی در یک مصاحبه در مورد اینکه خرید برکشیر هاتاوی بدترین معامله او بود صحبت میکرد. او میگفت احساساتش بر او مسلط شد و در نهایت باعث شد وارد یک معامله وحشتناک شود.
جورج سوروس (یکی دیگر از سرمایهگذاران موفق و یکی از قطبهای تجاری مشهور) هم طعم تلخ ضرر را چشیده و ضرر به او هم رسیده است. او در سال ۱۹۸۷، ۳۰۰ میلیون دلار ضرر کرد و تا پایان آن سال بدبیاریهای دیگری هم داشت.
بحران مالی ۱۹۹۸ روسیه هم ضرر ۲ میلیارد دلاری برای او به همراه داشت. سال بعدش هم در جریان حباب فناوری، ضرری ۷۰۰ میلیون دلاری را متحمل شد. در آن زمان یک پیشبینی نادرست برای او تقریبا ۳ میلیارد دلار هزینه داشت.
بدترین روشی که یک معاملهگر فارکس میتواند به ضرر واکنش نشان دهد، این است که نسبت به ضرر بیتفاوت باشد.
هرچند که در مواجهه با ضرر واکنشهای احساسی شدید آسیبزننده است، اما اگر معاملهگر هیچ احساسی هم نسبت به ضرر نداشته باشد، باعث بیتفاوتی میشود و این بیتفاوتی احتمالا باعث میشود او از تجربههایش درس نگیرد.
شکستهای خود را بپذیرید و آنها را به فرصت تبدیل کنید
من مدتها پیش با معاملهگری آشنا شدم که دوست داشت انواع سیستمهای معاملاتی را تست کند. او دهها سیستم معاملاتی را با توجه به روانشناسی معاملهگری خود، بکتست و فورواردتست میکرد تا بهترین را پیدا کند. بعد از تست انواعی از سیستمها، از او پرسیدم حالا میتواند سیستمی را انتخاب کند که از نظرش بهترین است؟
در جواب من گفت هیچ سیستمی را انتخاب نکرده. وقتی از او علت را پرسیدم، گفت: «هر کدام را که انتخاب میکنم، مدتی خوب است و جواب میدهد و بعد شروع میکند به ضرر دادن».
از او پرسیدم خب بعد از اینکه سیستمی شروع به ضرر میکند، چه کار میکنی؟ خیلی راحت جواب داد: «سراغ سیستم بعدی میروم!»
این رویکرد اصلا به شما کمک نمیکند تا به عنوان یک معاملهگر پیشرفت کنید چون فاقد دروننگری و استانداردهای روانشناسی معاملهگری است.
همین طور روشی کاملا بیهوده است و فقط زمان شما را تلف میکند. این روش باعث میشود معاملهگر به جای آنکه از ضرر به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کند، جا بزند و از بار مسئولیت شانه خالی کند.
تصور کنید اگر برادران رایت بعد از اینکه در بلند کردن اولین ماشین پرندهشان تسلیم شده بودند، احتمالا انسانها خیلی دیرتر به رؤیای پرواز دست یافته بودند.
گفته شده توماس ادیسون قبل از اینکه موفق به تولید لامپ شود، ۱۰۰۰۰ نمونه اولیه را خراب کرده بود.
وجه شباهت همه این افراد این بوده که شکستهایشان را پذیرفتهاند و از این شکستها برای رسیدن به هدفشان استفاده کردهاند.
وقتی نوبت به معامله در فارکس هم میرسد، باید چنین رویکردی داشته باشیم. این که بعد از شکست خیلی راحت بگوییم: «این سیستم کار نکرد»، اصلا روش مناسبی نیست. سعی کنید روانشناسی معاملهگری خود را قوی کنید!
شما نباید امکان رشد و کسب تجربه را از خودتان دریغ کنید. باید به دقت ضررهایتان را بررسی کنید و متوجه شوید اشکال کار دقیقا کجا بوده. از خودتان بپرسید چه کار باید میکردید؟ کجا اشتباه کردید که باعث ضرر شد؟ یا اگر چه کاری را نمیکردید، شکست رخ نمیداد؟ با پاسخ به این سؤالها میتوانید یاد بگیرید و از آنها برای رشد مهارتهای معاملهگریتان استفاده کنید.
و در پایان اینکه روانشناسی ترید باعث میشود در بازار فارکس در مسیر مطمئنتری به سمت موفقیت قرار بگیرید.
عالی