مقالات تخصصی ارزدیجیتال

جنگ فرهنگی بیت کوین جلوی پذیرش همگانی آن را نخواهد گرفت

مقالات تخصصی ارزدیجیتال

مطالعه در 13 دقیقه

بیتکوین‌داران برجسته، که بسیاری از آنها طرفدران «ماکسیمالیست سبک زندگی» هستند، ممکن است با گرایش به جریانی سیاسی، به مقبولیت آن آسیب وارد کنند.

این اولین جمله از تری والش، مدیر ارشد برنامه‌های جوانان در هیپت نیروی کار مترو شمال ماساچوست است که قصد داریم در ادامه این مطلب دیدگاه او در رابطه با جنگ فرهنگی بیت کوین را باهم بخوانیم. این مطلب برای اولین بار توسط تیم محتوای ایران بروکر ترجمه و منتشر می‌شود.

بیت کوین از بدو تولدش در سال 2009، طوفانی در جهان به راه انداخته است. مقبولیت روز افزون و توسعه کاربردهایش، خیلی‌ها را متحیر کرده است و افراد زیاد دیگری را وا داشته مدام به آن بی‌توجه باشند یا برای تحقق نیات خود، روایت‌های سیاسی و فرهنگی درباره آن سرهم کنند.

بخاطر ناشناخته بودن خالق آن، ساتوشی ناکاماتو، ما هرگز نیات حقیقی که باعث خلق بیت کوین شده است را نخواهیم دانست، اما غالبا چنین تلقی شده که بیتکوین در واکنش به بحران مالی سال 2008 و بی‌اعتمادی فراگیر به نهادهای سنتی مالی ایجاد شده است. از سال 2008 این بی‌اعتمادی به نهادهای مالی، نظام سیاسی‌ و نهادهای جهانی مانند بانک جهانی و مجمع جهانی اقتصاد رو به افزایش بوده است، درحالی‌که بیت کوین منزلت یافته و توجه به روند آن مدام بیشتر می‌شود.

مردم در کنار اقبال روز افزون به بیت کوین، به امری که من آن را «لایه اجتماعی» بیت کوین می‌نامم هم اهمیت می‌دهند. منظور من از لایه اجتماعی،طیفی از قواعد و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی است که در بین کاربران و مبلغان بیت‌کوین ظهور کرده است.

هر جریانی ـــ که در اینجا انقلابی فناورانه و پولی است ـــ یک لایه اجتماعی و فرهنگی دارد. بیت کوین پدیده‌ای پیچده و در حال تحول است اما من می‌گویم که دست کم در ایالات متحده، بیت کوین تحت تسلط دست راستی‌ها است ـــ اعم از حزب راست تندرو، لیبرتارین‌ها و جریان اصلی جمهوری خواه‌ها.

جنگ فرهنگی بیت کوین

این نفوذ، در سرتاسر لیبرال دموکراسی‌های غربی طنین‌انداز شده است اما من به‌عنوان یک آمریکایی، بر ایالات متحده متمرکز می‌شوم. هرچند داراندگان و معامله‌گران بیت کوین شاید به طیف‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بسیار متفاوت تعلق داشته باشند، اما بزرگ‌ترین حامیان و شناخته‌شده‌ترین چهره‌های آن اغلب با جریان راست سیاسی و عمدتا سفید پوست شناخته می‌شوند.

این مطلب، گزاره‌ای فارغ از ارزش است؛ و برآمده از مشاهده‌  اردوگاه‌ ایدئولوژیکی و آماری بیت‌داران برجسته است. به‌هرحال می‌دانم که خیلی‌ها از بیت کوین بریدند به این دلیل که تبلور ارزش‌های خود در این جامعه را ندیدند. کسانی که متعلق به گروه‌های حاشیه‌ای، جامعه ال جی بی تی و پیشروها[1] هستند و بسیاری دیگر می‌توانند بیت کوین را به‌عنوان ایده‌ای رادیکال صراحتا نادیده بگیرند چرا که  بیت‌داران برجسته یا سیاست‌مداران محافظه‌کار مشهور از آن حمایت می‌کنند.

حتی اگر بیت کوین‌داران بزرگ چپ افراطی بودند شاید بازهم همین مطلب را می‌گفتم. اینکه خیلی‌ها در رسانه‌های اصلی، بیتکوین را به کمک مالی برای تفوق سفیدپوستان و نگرانی‌های افزایش گرمای جهانی و طیفی از تعرض‌های مغرضانه مرتبط می‌کنند، چیزی را عوض نمی‌کند. به‌هرحال باور دارم که برای مقبولیت بیت کوین، هولدرهای بیت کوین و به‌ویژه آموزگاران بزرگ بیت کوین، شخصیت‌های مشهور و غیره باید روی آرمان‌ها، ارزش‌ها و منافعی از بیت کوین تمرکز کنند که برای همگان اهمیت دارد. با انجام این کار، شاید بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین ائتلاف از مردم را بسازیم که برای هدفی می‌جنگند و ملت یا جهان ما چنین چیزی را تا به حال ندیده باشد. این ائتلاف و جامعه باید واجد ارزش‌هایی باشد که از روح و اساس بیت کوین ریشه گرفته باشد نه از اموری که غالبا ایدئولوژی محافظه‌کارانه خوانده می‌شود.

نبرد بیت‌کوین پیشرو

از تجربه خودم بگویم. وقتی در بهار 2021 می‌خواستم در مورد بیت کوین مطالعه کنم، اولین جایی که برای یادگیری و راهنمایی مراجعه کردم که چه کسانی را دنبال کنم یا چه کتاب‌ها و مطالبی را بخوانم، توییتر بود. قبل از اینکه در هزارتوی بیت کوین بیفتم، ارزدیجبتال را چیزی برای «کریپتوبازهای امیدوار» و یا فناوری که ارزشش رو به افزایش است تلقی می‌کردم و شخصا آن را در ردیف حرفه‌ای غیرانتفاعی یا پیشرو قرار نمی‌دادم.

خوشبختانه، خیلی زود با افرادی مثل الکس گلدشتاین اشنا شدم که از ویژگی‌های بیت کوین برای ترویج حقوق بشر سخن گفته است و همچنین ویلی وو که از بررسی آنچین بیت کوین سخن به میان آورده است. کمی بعد، من کتاب «استاندارد بیت‌کوین» نوشته سیف‌الدین آموس را خریدم و شیفته تاریخ و توجیه اقتصاد بیت کوین شدم و مفاهیم زیادی از اقتصاد اتریشی فهمیدم.

من بخاطر فواید و توجیهاتی که برای بیت‌کوین گفته شده نظرم راجع به آن تغییر کرد و از آن زمان تا به حال بی‌شمار کتاب و مقاله خواندم که دانش و باور من را راجع به بیت کوین عمیق‌تر کرده است.

در آن زمان به طور ضمنی فهمیدم که جامعه بیتکوین و بسیاری از حامیان مهم‌ این ارز دیجیتال در غرب و ایالات متحده به لیبرتارین‌ها گرایش دارند. زمانی که از دالان‌های تو در توی بیت کوین گذر می‌کنید و خود را برازنده لقب هولدر بیت کوین می‌دانید، دشوار است که برخی از استدلال‌های لیبرتارینی را نپذیرید و به نظام فعلی بدبین شوید.

با این وجود، بیت کوین یعنی جدایی پول از دولت و تا آنجا غیرمتمرکز است که مقاوم دربرابر سانسور باشد و بسیاری از اصول اقتصادی را دنبال می‌کند که مورد توجه اردوگاه اقتصادی اتریشی است.

در حین این که مطالب بسیار متنوعی درباره هولدرهای بیت کوین می‌خواندم متوجه شدم که بسیاری از آن‌ها زمان و انرژی زیادی روی چیزهایی گذاشتند که ارتباط مستقیم آنچنانی با بیت‌کوین ندارد و بیشتر به تحقیر پیشروها، واکسیناسیون و جامعه ال جی بی تی و دوجنسه‌ها و همچنین ترویج اسلحه، گوشتخواری، راست افراطی، آرمان‌های آنارکوکاپیتالیسم و چیزهای دیگر مرتبط است.

به نظرمن، به‌عنوان یک پیشرو، این امر گیج کننده و گاهی عمیقا آزاردهنده است. قطعا هرکسی حق دارد نظرات شخصی‌اش را داشته باشد و من شخصا قدری یک ماکسیمالیست آزادی بیان هستم اما بسیاری از این افراد پادکست، کتاب یا مقالات مشهوری در باب بیت کوین دارند و گفته‌اند که به دنبال افزایش مقبولیت بیت کوین هستند و جهان را به سوی استاندارد بیتکوین هدایت می‌کنند.

یکی از مباحثات اولیه‌ای که من را مجاب کرد که جنبه فرهنگی و سیاسی بیتکوین را بیشتر بررسی کنم، این بود که آن زمان فکر می‌کردم افزایش مقبولیت بیت کوین تهدیدی جدی است و بیش‌تر احتمال می‌دادم که احزاب سیاسی، گرایشات حزبی و بازیگران شرور، آن را در اختیار گرفتند.

در توییتر آموس را دنبال می‌کردم، متاسفانه چون بلاک شدم نمی‌توانم دقیقا توییت‌ها را نقل قول کنم، اما توییت‌هایی درباره گوشتخواری، فواید آن و مضرات گیاهخواری می‌نوشت. من به‌عنوان گیاهخوار و هولدر بیت کوین، واکنش نشان می‌دادم چون معتقد بودم در این فضا «افکار رهبران» باید نمایانگر دیدگاه‌ها و تجربیات بسیار گوناگون مخاطبان‌شان باشد. محترمانه پاسخ دادم که من گیاه‌خوار هستم و از اینکه بیت کوین را سفت و سخت به هرگونه رژیم غذایی یا سبک زندگی مرتبط بدانم، آنطور که او بیان کرده است، یا رژیم غذایی خاصی را به ارز رایج مرتبط بدانم، آنطور که در گفتگوهای بیشمار، مقالات و کتابش با نام «استاندارد فیات» این کار را کرده است، بیزارم.

جنگ فرهنگی بیت کوین

او پاسخ داد که چون گیاه خوار بودم و سوتغذیه گرفتم، از حضور من در جامعه هولدرهای بیت کوین بدش می‌آید. حال از آنجا که کتاب او اولین متنی بود که در این حوزه مطالعه کردم کمی تکان دهنده بود درک اینکه چطور سریعا با دیدگاهی مخالفت می‌ورزد که از آن ناخشنود است. یقینا بیت کوین برای همه است و جامعه‌اش مجموعه‌ای از چشم اندازها و عقاید مختلف خواهد بود. اینطور نیست؟

این اتفاق تنها یک مثال از موارد بی‌شماری است که شاهدش بودم. اینجا نمی‌خواهم به ماکسیمالیست‌ سمی بیتکوین، داستان‌های شخصی چرند یا تعاملات ناخوشایند یک شبکه اجتماعی پیله کنم، ولی پرسش‌هایی وجود دارد درباره اینکه کی و چگونه این جامعه به شکل امروزی‌اش که تحت استیلای ایدئولوژی راست افراطی است، درامد درحالکیه جامعه ارز دیجیتال و سرمایه‌گذارن بیتکوین واقعا به لحاظ گرایش سیاسی، ایدئولوژیک و نژادی متفاوت هستند.

چه زمانی بیتکوین به راست پیوند خورد؟

برای پرسش به این سوال، شما را به مقاله‌ اخیر جیمسون لوپ «تاریخچه ماکسیمالیسم بیت‌کوین» ارجاع می‌دهم. همانطور که اشاره کردم، اوایل سال 2021 درباره بیتکوین شروع به مطالعه کردم ـــ تا پیش از حضور من در فضای اجتماعی بیت کوین اتفاقات زیادی در این حوزه رخ داده است.  اما شایان ذکر است، تقریبا از سال 2018 به بعد، «ماکسیمالیست‌های بیت‌کوین» آن‌طور که امروزه شناخته می‌شوند حقیقتا گسترش یافته و به امری تحول یافته که لوپ آن را «ماکسیمالیست‌های سبک زندگی» خوانده است، کسانی که بر چیزهایی مثل گوشتخواری، محافظه کاری مسیحی، ارزش‌های «سنتی»، اضافه وزن، اسلحه و غیره تاکید دارند.

این امر با کووید-19، قرنطینه، مداخله دولت، واکسن‌ها و غیره بیشتر تقویت شد. این جریان تا به امروز ادامه یافته، اما روند تغییرات آن بخاطر ورود نگره‌های گوناگون به این حوزه مانند پیشروها یا طرفدارن محیط زیست که در عرصه بیتکوین منافع انسانی و محیط زیستی مثبت می‌بینند، کند شده است.

همانطور که گفتم، شخصا یک پیشرو محسوب می‌شوم، اما علاقه‌ای ندارم که عقاید پیشروها (که طیف وسیعی از دیدگاه‌ها و نظرات را دربرمی‌گیرد) صدای حاکم باشد، بلکه دوست دارم جامعه بیت کوین بدون توجه به انتخاب‌های سیاسی و سبک زندگی، نهادی فراگیر باشد که افراد آن همگی با بنیادهای بیتکوین به‌عنوان یک ابزار پولی آزاد و غیرحزبی موافق باشند.

بیت کوین برای همه است.

بیتکوین برای همه است و بلندآوزاه‌ترین قهرمانان و سخنگوهای آن همراه با قشر عظیم مخاطبانشان، اگر خود را ماکسیمالیست بیتکوین، ماکسیمالیست آزادی، خواستار استاندارد بیت کوین و مقبولیت عام می‌دانند، باید این امر را به خاطر بسپرند. من از این آدم‌ها با احترام می‌پرسم : برای چه چیز بیشتر ارزش قائل هستید؟ ترویج بیت‌کوین و افزایش مقبولیت آن برای ساخت جهانی بهتر، یا جذب مخاطب برای «سبک زندگی ماکیسمالیستی آن»

چون بیت‌کوین برای همه است، همه ما باید به تنوع نگره‌ها و هویت‌های عینی التفات داشته باشیم. اگر شما بی‌درنگ منکر چنین چیزی شوید با گفتن اینکه «دست از سیاسی کردن بیت کوین بردارید» یا « اگر عقاید کسی مانع از این شود که شخصی صاحب بیتکوین شود» از خود دو چیز بپرسید: ایا از طبقه حاکم درون جامعه بیتکوین هستید؟ مخالفت شما با اینکه عموم مردم در بیتکوین سهیم باشند ــــ کسانی که شاید بخاطر دیدگاه‌هایی که آن ها را فرعی و ناخوشایند تلقی می‌کنند از این میدان خارج شوند ـــ چیست؟

من از بسیاری از بیت‌کوین‌داران بزرگ می‌ترسم چرا که این «لایه اجتماعی» را آنچنان که شایسته است به‌عنوان عاملی در پذیرش جهانی بیت‌کوین و موفقیت نهایی آن جدی تلقی نمی‌کنند و مطالبی از این دست را عنوان می‌کنند:

«بیت کوین شکست ناپذیر است»، «شما نمی‌توانید جلوی بیت‌کوین را بگیرید»، «هرکسی بیت کوین را به قیمت لیاقت خودش می‌گیرد».

همان‌قدر که این فناوری فوق العاده است و می‌تواند باشد، فناوری که همه ما بیتکوین‌داران در آن آرزو و امکان بی‌نهایت می‌بینیم، من نگران موقعیت حساس کنونی هستم که به لحاظ فرهنگی جامعه بیتکوین باید افق خود را وسعت بخشد و با روایت‌های خود بسیار فراگیرتر و عام‌تر شود، در غیر این صورت پذیرش آن کند یا شاید متوقف شود.

می‌دانم که بسیاری از رسانه‌ها دست از جنجال‌های دروغین خود علیه بیتکوین برنمی‌دارند، اما اگر بیتکوین‌داران برجسته همچنان به رژیم‌های غذایی حساس باشند، با واکسنیانسیون مخالفت کنند و ارزش‌های سنتی حزبی را ترویج دهند و هرکسی که با نگره سیاسی آن‌ها همراه نباشد را نادیده بگیرند یا به آن حمله کنند، این جامعه به خودش هیچ کمکی نخواهد کرد.

جنگ فرهنگی بیت کوین

همان‌طور که دیدیم، شواهدی وجود دارد مبنی‌بر این‌که طیف‌های سیاسی و هویتی مردمی که از بیت کوین حمایت می‌کنند بسیار متنوع‌تر از آن چیزی است که با نظر به توییتر، مقالات رسانه‌های اصلی و مبلغان آن به ذهن خطور می‌کند. همان‌طور که همه ما اکنون می‌دانیم، شبکه‌های اجتماعی در نشان دادن مسائلی که مردم با آن‌ها درگیرند، ضعیف هستند. شبکه‌های اجتماعی به برجسته ساختن نگره‌های بسیار افراطی تمایل دارندـــ برای مثال دیدگاه‌های راست افراطی یا چپ افراطی ــ و مشاجراتی را راه می‌اندازند که درگیری و مواجهه ایجاد می‌کند تا اینکه تصویری واقعی از جامعه‌ چندلایه ارائه دهند که تمایل به دیدگاهی معتدل دارد.

من می‌گویم که بیت کوین درست مانند بسیاری مسائل دیگر در جهان ما با افراطی گرایی سیاسی و «ماکسیمالیست‌های سبک زندگی» به بیراهه رفته است.

شرط پذیرش آن از سوی توده مردم این است که ما بنیادهای بیت کوین را طوری تعریف کنیم که به جای دیدگاه‌های حاشیه‌ای منحرف که ارتباط کم یا کاری به بیت کوین ندارند، برای توده مردم جذابیت داشته باشد.

این عقیده مخالفت با آزادی بیان و عقیده نیست، بلکه بیتکوین‌داران صاحب قدرت را تشویق می‌کند تا گوناگونی مردمان ما و تمایل به پذیرش عمومی بیت کوین را درنظر بگیرند. کسانی‌که در زمینه سیاست و زندگی صاحب قدرت هستند اغلب درگیر شعارها و موضوعاتی می‌شوند که در حقیقت انحرافی از مسائل  واقعی شهروندان است. همان‌طور که مردم از این واقعیت آگاهی می‌یابند و هم‌زمان با رشد تورم و فرسایش وضعیت اقتصادی، افراد بیشتری، پرسش‌‌های خود را مطرح می‌کنند، همان سوالاتی که پس از بحران سال 2008 پرسیده می‌شد. چرا نابرابری ثروت انقدر زیاد است؟ چرا پس انداز من کاهش می‌یابد و استطاعت مالی سال به سال سخت‌تر می‌شود؟ ایا سیاستمداران اصلا اهمیت می‌دهند؟

درحالی که بی‌اعتمادی به دولت و موسسات مالی همچنان در حال افزایش است، ما بختی خوب داریم تا مردم عادی را با ارزی جایگزین و این آرزو که بیت کوین به جهان ما آورده است آشنا سازد، ابزاری که پول را از دولت جدا می‌سازد.

بیت کوین نیازی به اعتمادسازی ندارد؛ آن با بلاک چین، ماینرها و اپراتورهای فول نود تایید و غیرمتمرکز می‌شود و پس اندازی را برای مردم فراهم می‌کند که در طول زمان تحلیل نمی‌ورد و اجر کار سخت‌شان است.

بیت کوین غیرحزبی است، و فکر نمی‌کنم استدلال‌های حاشیه‌ای از سوی «ماکسیمالیست‌های سبک زندگی» که خلاف باورها و عقاید عامه مردم است به پذیرش عمومی بیت کوین کمکی کند. خوشبختانه بسیاری از افراد در جامعه بیت کوین از این خواب غفلت برخاستند و عقاید و چشم‌اندازهای بسیار متنوعی به جامعه بیت کوین سرازیر می‌شود تا به درستی نماینده توده مردم و شهروندان عادی باشد.

بیت کوین برای همه است و هرچه بیشتر جامعه بیت کوین آن را نشان دهد ما به پذیرش انبوه آن نزدیک‌تر خواهیم شد.


[1] progressives

دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید

امتیاز شما:

از 5

( )

امتیازی ثبت نشده

نظر خود را بنویسید