نحوه انجام و استفاده از مولتی تایم فریم با ذکر مثال

مولتی تایم فریم به سبکی گفته می‌شود که در آن معامله‌گر، چند تایم فریم را برای تحلیل بررسی می‌کند (عموماً از تایم فریم بالا به پایین). این روش به معامله‌گران قدرت می‌دهد که با تحلیل زمان‌های مختلف از ساعتی تا روزانه و حتی هفتگی یا ماهانه به بهترین شکل ممکن تصمیم بگیرند. از این رو، MTF یک ابزار قدرتمند برای شناخت الگوها، روندها و تغییرات در بازار مالی است. ما در این مقاله به بررسی نحوه استفاده از روش مولتی تایم فریم، مزایا، نکات کلیدی و فنی آن خواهیم پرداخت. با ما همراه شوید.

مولتی تایم فریم چیست؟

مولتی تایم فریم، (Multi-timeframe Trading) یک روش تحلیلی است که در آن معامله‌گر چند تایم فریم یا همان بازه زمانی مختلف را یکی یکی مورد تحلیل قرار می‌دهد تا بتواند روند یا نقاط کلیدی اصلی بازار را نهایتاً در تایم فریم اصلی خود پیدا کند.
هدف این کار در آن است که بتوانید از تایم فریم‌های بالا که روندهای اصلی بازار را ایجاد می‌کنند، تأییدیه‌های اصلی را بگرید. بیایید با یک مثال به‌صورت شفاف‌تر این موضوع را بررسی کنیم.

مثلاً شما می‌خواهید روند یک نماد را پیدا کنید و در نهایت روی تایم فریم 15 دقیقه معامله کنید.
برای این کار اول به سراغ روند 4 ساعته میرید، سپس روند را در 1 ساعته، بعد از آن در 30 و در نهایت در 15 دقیقه پیدا می‌کنید. اگر روند در تایم فریم 4 ساعته صعودی است، عموماً باید منتظر بمانید تا در تایم فریم‌های بعدی نیز روند صعودی شود تا مطمئن باشید که در تمامی تایم فریم‌های بالا به پایین روند با هم هماهنگ شود. این کار اطمینان را برای ورود به یک روند بالا می‌برد.

همچنین از تحلیل مولتی تایم فریم برای پیدا کردن نقاط مهم برگشتی، حمایت و مقاومت‌های اصلی و معتبر نیز استفاده می‌شود.

تحلیل از بالا به پایین یا پایین به بالا

جالب است بدانید که برخی از معامله‌گران مبتدی، تحلیل مولتی تایم فریم را از پایین به بالا انجام می‌دهند، یعنی اول در تایم فریم پایینی که می‌خواهند در آن معامله کنند، تحلیل می‌کنند؛ سپس به تایم فریم‌های بالاتر می‌روند تا تأییدیه بگیرند. این کار اشتباه است! این کار دید معامله‌گر را محدود و تک‌بعدی می‌کند و سبب می‌شود تأییدیه‌های ساختگی در ذهن پیدا شود، در واقع خطر اصلی چنین کاری به شرح زیر است.

تریدر در تایم فریم پایین یک سیگنال پیدا می‌کند؛ یا تایم فریم بالا را بررسی نمی‌کند و ممکن است خلاف جهت روند اصلی معامله کند یا تحلیل تایم فریم بالا را به‌صورت ناخودآگاه دست‌کاری می‌کند تا با سیگنال تایم فریم پایین هماهنگ شود و در این FDK نشانه‌های مهم تایم فریم بالا را نادیده می‌گیرد.

به همین دلیل است که اگر شما می‌خواهید از مولتی تایم فریم استفاده کنید، باید قبل از هر کاری در تایم فری اصلی خود، ابتدا به تایم فریم‌های بالاتر بروید، شروع به تحلیل کنید و پایین بیایید. ساختار حرکت را درک کنید، سطوح اصلی را پیدا کنید و در نهایت زمانی که به تایم فریم اصلی خودتان رسیدید، ببینید که با چه بازاری روبه‌رو هستید. آیا سیگنال معاملاتی شما بر اساس تحلیل قبلی که انجام دادید معتبر خواهد بود یا خیر.

جدول مولتی تایم فریم

حالا که با شرایط تحلیل مولتی تایم فریم آشنا شدید، احتمالاً سؤالتان این است که چه تایم فریم‌هایی را بر اساس سبک‌های معاملاتی مختلف استفاده کنید؛ به همین دلیل در یک جدول، مدل استاندارد استفاده از مولتی تایم فریم را برای شما آورده‌ایم.

تصمیم گیری در مورد انتخاب مولتی تایم فریم برای تجزیه و تحلیل

تصمیم‌گیری در مورد مولتی تایم فریم برای تجزیه و تحلیل معاملات در بازارهای مالی یکی از جنبه‌های حیاتی در موفقیت معامله‌گران است. در این قسمت، توضیح می‌دهیم که چرا تجزیه و تحلیل چند زمانی اهمیت دارد؟ و چگونه می‌توانید به‌طور کارآمد از آن استفاده کنید؟

• انتخاب تایم فریم مناسب: تجزیه و تحلیل چند زمانی برای معامله‌گران انتخاب بازه‌های زمانی مناسب را میسر می‌کند. این انتخاب وابسته به نوع معامله، ابزار آن و مدت زمان مورد نظر است. برای مثال، معامله‌گران سوئینگ، ممکن است روی تایم فریم‌های بالاتر تمرکز کنند تا الگوهای بزرگ‌تر را تشخیص دهند، درحالی‌که معامله‌گران روزانه یا اسکالپر به تایم فریم‌های بسیار پایین نگاه می‌کنند.
• تحلیل الگوها و روندها و شناخت بهتر بازار: تجزیه و تحلیل چند زمانی امکان بررسی الگوها و روندهای بازار را در تایم فریم‌های مختلف به معامله‌گران می‌دهد. این‌گونه به شناخت بهتر بازار و تشخیص الگوهای مؤثر برای معاملات، کمک می‌کند.
• مدیریت ریسک: با تجزیه و تحلیل مولتی تایم فریم، می‌توانید سطوح ورود و خروج دقیق‌تری را در معاملات خود تعیین کنید تا ریسک معاملات خود را کاهش دهید.
• بهبود عملکرد معاملاتی: تجزیه و تحلیل چند زمانی معامله‌گران را به سودآوری بیشتر و بهبود عملکرد معاملاتی نزدیک‌تر می‌کند. با این رویکرد، می‌توانید به موفقیت در بازارهای مالی نزدیک‌تر شوید.

در نهایت، تحلیل مولتی تایم فریم به معامله‌گران امکان می‌دهد تا با دقت به بازار نگاه کنند و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تری بگیرند. با این رویکرد قدرتمند می‌توانید به‌عنوان یک معامله‌گر با تجربه، تصمیماتی دقیق‌تر و مؤثرتر بگیرید و در بازارهای مالی با موفقیت پیش بروید.

در ادامه برای درک بهتر، تجزیه و تحلیل USD/CAD را بر اساس مولتی تایم فریم در بازه‌های زمانی مختلف بررسی می‌کنیم.

USD/CAD در نمودار ماهانه

درحال‌حاضر، قیمت در یک رنج بلندمدت که از سال ۲۰۱۵ آغاز شده، در حال معامله است. این دامنه‌ زمانی، نشان‌دهنده‌ محدوده قیمتی است که از آغاز معاملات از سال ۲۰۱۵ تاکنون، توسط تعیین محدوده رنج قیمتی پوشش داده شده است.

موردی که باید در نظر داشته باشیم این است که قیمت همچنان در یک روند صعودی بلندمدت قرار دارد اما فعلاً در تلاش است تا مقاومت سر راه خود را شکست دهد. اگر به بالای این سطح مقاومتی نفوذ کنیم، ممکن است شکست رخ دهد و قیمت به سمت اهداف بالاتر حرکت کند.

باید به گزارش Commitment of Traders (COT) نیز توجه کرد؛ زیرا این گزارش نشان‌دهنده موقعیت معامله‌گران بزرگ است که به سمت موقعیت خرید حرکت می‌کنند و قصد دارند سطح مقاومت را ضعیف کنند. این نکته می‌تواند نشان‌دهنده تغییر در نگرش بازار، نسبت به این جفت ارز باشد.

USD/CAD در نمودار هفتگی

نمودار هفتگی این جفت ارز، به ما نشان می‌دهد که قیمت از سال ۲۰۱۵ با یک روند صعودی شگفت‌آور آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. این روند مثبت، قیمت را در یک کانال صعودی بزرگ نمایان می‌کند؛ اما جالب‌ترین قسمت این است که از سپتامبر ۲۰۲۲، قیمت، بارها سعی کرده یک محدوده مقاومتی بسیار مهم را شکست دهد و خود را به سقف کانال برساند.

درحال٬حاضر، قیمت به سطح مقاومتی بسیار سنگینی در محدوده ۱.۳۹ نزدیک شده است و این محدوده از سال ۲۰۰۳ تا حالا به‌عنوان یک مقاومت سرسخت عمل کرده و هفت مرتبه قیمت با آن برخورد داشته است. این سطح مقاومت می‌تواند مسیر قیمت را تا حدی متوقف کند. به‌عبارت دیگر، وقتی قیمت به این سطح می‌رسد، احتمالاً با ضعف در روند مواجه خواهد شد و معامله‌گران ممکن است تغییر در جهت قیمت را در نظر بگیرند.

از طرف دیگر، نواحی که با دایره دور آن‌ها خط کشیده شده است را می‌توان به‌عنوان نواحی حمایتی مهم در نظر گرفت. این حمایت‌ها می‌توانند موجب ضعف فشار فروش و ادامه روند صعود در این جفت ارز شوند.

تا زمانی که قیمت، زیر مقاومت سرسخت در محدوده ۱.۳۹ قرار داشته باشد، امید زیادی به صعود قیمت وجود ندارد. برای این‌که بتوان از آینده این جفت ارز خبردار بود، باید نوسانات شاخص دلار را نیز زیر نظر داشت؛ زیرا اگر اوضاع اقتصادی در آمریکا رو به بهبود قرار بگیرد، قطعاً می‌توان شاهد نوسانات زیادی در دلار کانادا بود.

نمودار روزانه USD/CAD

یکی از خاصیت‌های بسیار جذاب تحلیل مولتی تایم فریم این است که می‌توان در تایم‌های بالا، مانند ماهانه و هفتگی، نقاط کلیدی بسیار مهمی را در عرضه و تقاضای قیمت پیدا کرد. همان‌طور که در بالا ذکر کردیم ناحیه ۱.۳۹ برای نماد USDCAD، یک ناحیه مقاومتی بسیار مهم است و اکنون این ناحیه را در تایم روزانه بررسی می‌کنیم.

طبق آنچه که در چارت مشاهده می‌کنید، قیمت در تایم روزانه بین نواحی ۱.۳۹ و ۱.۳۱ در حال نوسان است و تا زمانی که این دو ناحیه مقاومتی و حمایتی حفظ شوند، امیدی به صعود یا نزول شدید قیمت وجود ندارد.

نکته جالب این‌جا است که فشار خرید یا فروش شدیدی در هیچ یک از نواحی مشاهده نمی‌شود و چنین موقعیت‌های برای معامله جذاب هستند. کافی است معامله‌گر در نواحی مقاومتی منتظر کندل تأیید برای پوزیشن فروش باشد و در نواحی حمایتی منتظر کندل تأیید برای پوزیشن خرید بماند؛ درنهایت با یک ریسک به ریوارد مناسب وارد معامله شود.

نمودار ۴ ساعته USD/CAD

در تایم ۴ ساعته نیز ما دوباره محدوده مقاومتی ۱.۳۹ را داریم با این تفاوت که قیمت در تایم ۴ ساعته با دو محدوده مقاومتی داینامیک و استاتیک برخورد داشته است. زمانی که چارت USDCAD را در این تایم مشاهده می‌کنیم، می‌توان یک کانال صعودی برای آن رسم کرد که قیمت درحال‌حاضر در سقف کانال قرار دارد.

در چنین شرایطی، ما تأییدیه‌های بسیار واضح‌تری برای ورود به معامله داریم و به لطف تحلیل مولتی تایم فریم، محدوده مقاومتی ۱.۳۹ را پیدا کرده‌ایم که تا این‌جای مقاله در تمامی تایم‌ها جواب‌گوی تحلیل ما بوده است.

برای ورود به معامله در این چارت، باید منتظر تأییدیه ریزش باشیم و وارد معامله فروش شویم. از طرفی اگر قیمت از سقف کانال رد شود و پولبکی به سقف کانال و محدوده ۱.۳۹ داشته باشد، می‌توان وارد معامله خرید شد.

نمودار ۱ ساعته USD/CAD

نمودار USDCAD در تایم ۱ ساعته نسبت به تایم فریم‌های دیگر، کمی پیچیده‌تر به‌نظر می‌رسد. معامله‌گر بعد از این‌‎که تحلیل در مولتی تایم فریم را انجام داد و به یک ساعته رسید، باید موارد ریسکی بیشتری را برای ورود یا خروج از معامله در نظر بگیرد؛ زیرا ما هرچقدر به تایم‌های پایین‌تر مراجعه کنیم، نوسانات بیشتر خواهد شد.

در چارت زیر ما یک کانال نسبتاً صعودی داریم و یک خط وسط که برای معامله فروش یا خرید در نظر می‌گیریم. در چنین مواردی معامله‌گر می‌تواند از یک به یک کردن چارت نیز استفاده کند. یک به یک کردن چارت به این معنا است که معامله‌گر ابتدا از پرایس اکشن برای تحلیل چارت استفاده کند و برای دقت بیشتر از ایچیموکو و سایر ابزارهای تحلیلی دیگر نیز استفاده کند.

در این نمودار اگر قیمت، ۱.۳۸۶ را از دست بدهد، وارد معامله فروش خواهیم شد و تارگت نهایی ما، محدوده ۱.۳۸۲ یا به‌عبارتی کف، خط روند صعودی ما خواهد بود. برای معامله لانگ یا خرید نیز چون محدوده نوسانی کمی داریم، باید منتظر ماند تا سقف کانال شکسته شود.

مزایا و معایب مولتی تایم فریم

هرچند که مولتی تایم فریم مزایای بسیار زیادی دارد، اما همه تریدرهای حرفه‌ای نیز از آن استفاده نمی‌کنند؛ زیرا ممکن است نتیجه کاملاً معکوسی در استراتژی آن‌ها داشته باشد. بنابراین، برای اینکه بدانید آیا تحلیل مولتی تایم فریم برای شما مناسب است یا خیر، بهتر است، نگاهی به مزایا و معایب اصلی آن داشته باشیم:

مزایا

• هماهنگی با روند: بازار اصلی همیشه از یک روند بلندمدت (حتی تا سالانه) و روندهای کوتاه مدت و ریزتر تشکیل شده است. زمانی که شما از مولتی تایم فریم استفاده کنید، می‌توانید در هماهنگی کامل‌تر با روند اصلی که حداقل در طول هفته یا روز در جریان است، معامله کنید.
• تأییدیه قوی‌تر: زمانی که مثلاً به‌دنبال یک سطح مقاومتی هستید و از مولتی تایم فریم استفاده می‌کنید، می‌توانید سطوح بسیار قوی‌تر با تأییدیه‌های بیشتر و مطمئن‌تری را پیدا کنید.
• کاهش نویزها: زمانی که شما در مولتی تایم فریم به یک تحلیل می‌رسید، دیگر نویزها و نوسانات احساسی و ریز بازار شما را از بازار خارج نمی‌کند؛ زیرا به تایم فریم‌های بالاتر تکیه کرده‌اید.

معایب

• زمان‌بر بودن: یکی از نکات منفی مولتی تایم فریم، زمان‌بر بودن این مدل تحلیل است؛ یعنی اگر شما هر روز بخواهید این کار را برای هر معامله انجام دهید، ممکن است فرصت‌های اصلی بازار را از دست بدهید.
• محدودیت استراتژی: مولتی تایم فریم برای ربات‌های معاملاتی کاربرد ندارد، همچنین در روش‌هایی مثل اسکلپ و معاملات کوتاه‌مدت امکان اجرا ندارد.
• سردرگمی: هر تایم فریم ممکن است روند خاص خود را داشته باشد؛ بنابراین استفاده از این روش به‌خصوص برای تریدرهای سطح مبتدی و متوسط می‌تواند تا حد زیادی گیج کننده باشد.

نکات کلیدی در تحلیل مولتی تایم فریم

اما اگر می‌خواهید از مولتی تایم فریم استفاده کنید، باید بدانید که نکات مهمی وجود دارد که حتماً باید مد نظر قرار دهید. ما در ادامه مهم‌ترین این نکات را برای شما ذکر خواهیم کرد:

• از بالا به پایین: همان‌طور که گفتیم، تحلیل به روش مولتی تایم فریم زمانی درست خواهد بود که از تایم فریم بالا به پایین انجام شود.
• تایم فریم‌های بالا مهم‌تر هستند: دقت کنید که تایم فریم هرچقدر که بالاتر باشد، برای تعیین روند و نقاط کلیدی بازار از اهمیت و قدرت بیشتری برخوردار است.
• تایم فریم پایین: نقش تایم فریم‌های پایین‌تر در چنین تحلیلی فقط تأییدیه و نقاط ورود است؛ پس در تایم فریم‌های پایین به‌دنبال روندهای اصلی نباشید و فقط نقاط ورود هماهنگ با تایم فریم‌های بالا را پیدا کنید.
• سیگنال‌ها را فیلتر کنید: اگر بازار به حدی به هم ریخته بود که در هر تایم فریم یک سیگنال در یک روند خلاف هم را مشاهده کردید، باید صبور باشید تا بازار به وضعیت هماهنگی بین تمامی تایم فریم‌ها برگردد.
• حد ضرر و سود: اگر می‌خواهید سوئینگ تریدینگ کنید، باید حد ضرر و حد سود را بر اساس تایم فریم‌های بالا مشخص کنید و در تایم فریم‌های پایین فقط وارد معامله شوید.

کلام پایانی | استراتژی مولتی تایم فریم

به‌طور کلی می‌توان گفت که از تحلیل مولتی تایم فریم نه به‌عنوان یک استراتژی اصلی بلکه به‌عنوان یک روش برای یافتن حرکت اصلی روند بازار یا نقاط مهم استفاده کنید. همان‌طور که گفته شد باید حتماً تحلیل را از تایم فریم‌های بالا به پایین انجام دهید؛ اولویت همیشه با تایم فریم‌های بالاتر است و اگر بخواهید بر اساس هماهنگی تایم فریم‌ها با یکدیگر کار کنید، باید صبور باشید. عموماً معامله‌گران فست اسکلپ یا معامله‌گرانی که تریدهای کوتاه‌مدت و سریع انجام می‌دهند از مولتی تایم فریم برای تحلیل خود استفاده نمی‌کنند.