یکی از چالشهای همیشگی میان طرفداران و مخالفان ارزهای دیجیتال، مسئله مصرف انرژی است. البته مصرف انرژی به خودی خود چندان مهم نیست. از آنجا مهم میشود که تولید انرژی هنوزه و عمدتا به سوختهای فسیلی متکی است و این خود باعث آلودگی محیط زیست میشود. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که مسئله مصرف انرژی و آلودگی محیط زیست باعث مخالفت شما با صنعت ارزهای دیجیتال شده، بهتر است این مقاله کوتاه را تا آخر بخوانید.
هفت خبیث
شما در طول شبانه روز از دستگاههای برقی متعددی استفاده میکنید. برای سفرهای درون یا برونشهری از اتوبوس و قطار استفاده میکنید. اگر از آنهایی هستید که هر سال سفر خارجی میروید ناگزیر به پرواز با هواپیما هستید. حتما کارتن خواب هم نیستید و زیر یک سقف زندگی میکنید. هر روز نیز باید غذا بخورید تا زنده بمانید. احتمالا بخش زیادی از نیازهای منزل را هم به صورت یکجا از فروشگاههای بزرگ میخرید. در کمد لباسهایتان نیز احتمالا و حداقل یک یا دو پوشاک چرمی دارید. غیر از گوشی هوشمندتان، دیگر لوازم الکترونیکی مانند کامپیوتر، تبلت یا ایرپاد هم شاید داشته باشید. و از همه لذیذتر، در زمستان هندوانه میتوانید بخورید. موزی هم که در رژیم ورزشی خودتان و بعد از باشگاه مصرف میکنید عمدتا وارداتی است.
اما همه اینها چه شباهتی به هم دارند و چه ارتباطی به موضوع این مقاله؟
هر یک از موارد بالا شما را مشتری و البته درگیر یک صنعت به شدت آلاینده و مخرب میکند. انرژی، حمل و نقل، ساخت و ساز، پوشاک و فشن، تکنولوژی، کشاورزی و زنجیره تامین غذا هفت صنعت به شدت آلایندهای هستند که با آلودگی آب و هوا و خاک و با رها کردن حداقل 40 میلیارد تن گاز گلخانهای در هر سال، مسئول مستقیم بسیاری از بیماریها و مرگها هستند. البته این نکته جدیدی نیست که قبلا نمیدانستید. فقط به شما یادآوری کردم که تک تک فعالیتهای روزمره ما مستلزم آلوده کردن محیط زیست است. اما باعث نمیشود از آنها دست بکشیم. ولی چرا؟
به این سوال باز خواهم گشت.
زبالههای تمدنی
تاریخ آلودگی، تاریخ آتش است. ما از روزی که آتش را کشف کردیم به آلوده کردن محیط زیست مشغولیم. در حفاریهای باستان شناسی نیز یکی از نشانههای سکونت انسان در یک منطقه، وجود زبالهها و آلودگیهای ناشی از حضور انسان است. اساسا تمدن امروزی بدون آلوده کردن محیط زیست ممکن نبوده است. هر سطحی از رفاه را نیز که تا این مرحله از تاریخ خود به دست آوردهایم، به قیمت آلودگی محیط زیست بوده است. تا جایی که میتوان گفت آلودگی دقیقا مانند دولت، یک “شر ضروری” بوده و هست!
اما نقطه عطف تاریخ آلودگی، انقلاب صنعتی اروپا بوده است. جهانی که امروزه میشناسیم بدون انقلاب صنعتی ممکن نبود و انقلاب صنعتی نیز بدون آلایندگیهایش ممکن نبود. اگر قطارها و کشتیها و کارخانهها با دود ناشی از سوختن ذغال سنگ، آسمان اروپا و آمریکا را سیاه نمیکردند، نمیتوانستیم قدمهای بعدی در پیشرفت تمدنی خودمان را برداریم. حتی بسیاری از تکنولوژیهایی که امروزه “آلاینده” قلمداد میشوند، در زمان ظهور خود یک تکنولوژی پاک محسوب میشدند. چنانکه ظهور و گسترش خودروها در آمریکا و اروپا، انسانها را از شر مدفوع میلیونها اسبی که حمل و نقل را بر عهده داشتند رهانیدند. مدفوع این میلیونها اسب در خیابانهای اروپا و آمریکا پیش از ظهور خودروها، باعث میشدند که شهرها به یکی از کانونهای مهم آلودگی و بیماریهای واگیردار تبدیل شوند. دقیقا به همین خاطر بود که از دیرباز پزشکان برای تسریع فرآیند درمان، به بیماران خود توصیه میکردند که مدتی از شهر خارج شده و در طبیعت روستایی ساکن شوند.
از طرف دیگر میدانیم که تامین غذای این همه جمعیت در کره زمین بدون استفاده از سموم کشاورزی برای دفع آفات و نگهداری از غذا نیز بدون یخچالها ممکن نبود؛ در حالی که سموم کشاورزی و گاز فرئون آلایندههای خطرناکی برای خاک و اتمسفر هستند. تامین سادهترین تا پیچیدهترین نیازهای انسان، مستلزم آلایندگیهای جدی است. حتی اینترنت و ارتباطات بین المللی نیز به قیمت آلودگی فضایی فراهم شدهاند.
تاریخ گذشته و حال و آینده بشریت با آلودگی و آلایندگی گره خورده است. بگذریم از اینکه آلودگی محیط زیست، همواره منشا طبیعی نیز داشته و آتشسوزیهای فصلی و فعالیتهای آتشفشانی کمتر از فعالیتهای انسانی آلودگی تولید نمیکنند؛ و تنها یک انفجار آتشفشانی میتواند از هزار سال فعالیت انسانی آثار مخربتری داشته باشد.
پرسش اشتباه=پاسخ افتضاح
پس اساسا تصور جهانی بدون آلودگی یک خاماندیشی کودکانه است. باید نخست آلودگی را به عنوان بخشی جداییناپذیر از تمدن انسانی پذیرفت و سپس برایش چاره اندیشید. از همین رو باید به این موضوع از زاویه دیگری نگاه کرد و پرسشی بهتر و دقیقتر مطرح کرد.
با این فرض که تکنولوژی و دیگر پیشرفتهای تمدنی بشر به هدف افزایش سطح رفاه زندگی هستند، پرسش اصلی این است که کدام تکنولوژیها بیشترین مزایا و فواید را برای بشر تامین میکنند تا آلایندگی آنها توجیه منطقی داشته باشد؟! بر این اساس که هر چیزی همزمان جنبههای مثبت و منفی متعددی دارد، در واقع این یک انتخاب دائمی در زندگی ماست که چه چیزی را انتخاب کنیم که جنبههای مثبتش بر جنبههای منفی آن غلبه داشته باشند.
اگر فلسفه وجودی و اهداف غایی کریپتوکارنسیها را عمیقا درک کرده باشید، متوجه شدهاید که این ایده تا چه اندازه قدرتمند است و تا چه اندازه برای کلیت جامعه بشری “میتواند” مفید باشد. در واقع ارزهای دیجیتال یکی از بهترین موارد مصرف انرژی هستند و هزینههای جانبی ناشی از این مصرف زیاد مانند آلودگیهای زیست محیطی را نیز توجیه میکنند.
{خود من به عنوان یک مینیمالیست که اصلا میانه خوبی با اشیاء زینتی و اکسسوریها و اساسا هر چیزی که فاقد کاربرد عینی است ندارم، همیشه متعجب میشوم که چرا باید حجم زیادی از منابع و انرژی را صرف تولید اشیائی کنیم که قرار است صرفا در گوشه خانه یا دفتر کارمان خاک بخورند و بعد از مدتی هم چنان حضورشان طبیعی و بیمعنا میشود که اصلا به چشم نمیآیند؟! این برای من بهترین مثال از اتلاف منابع و انرژی است.}
و اینک داروین!
البته نمیخواهم بگویم این مصرف زیاد و آلایندگی قابل توجه “میتواند” و یا “باید” ادامه پیدا کند. تکنولوژی مدام در حال بهینه شدن است. خودروهای برقی تسلا یا قطارهای مگنتیک ژاپن نوادگان همان خودروها و قطارهای 100 سال پیش هستند که پشت سر خود خط ممتدی از دود سیاه به جا میگذاشتند. اما در گذر زمان و در تلاشی مداوم برای بهینه شدن، به نسخههای کمتر آلاینده امروزیشان تبدیل شدند.
بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال، ارگانیسمهای زندهای در محیط زیست دیجیتال هستند. هدف اولیهشان مانند هر ارگانیسم زنده دیگر، بقاست؛ و شرط بقا نیز در مرحله اول، انطباق و سازش با شرایط محیطی است و در مرحله دوم بهینه رفتار کردن و زنده ماندن با مصرف کمترین انرژی. همین اتفاق نیز رخ داد و بعد از بیتکوین اولیه که از مدل اجماع “اثبات کار” استفاده میکند، شاهد ظهور نسلهای بعدی بیتکوین بودیم که از مدلهای اجماع دیگری نظیر “اثبات سهام” و “اثبات زمان” و “اثبات اهمیت” و “اثبات ظرفیت” تبعیت میکنند که مصرف انرژیشان را تا حد زیادی میکاهد.
(با یک رویکرد تکاملی، همه آلتکوینها نوادگان بیتکوین اولیه هستند که در یک فرآیند فرگشتی از آن انشقاق یافتهاند. پس همه آلتکوینها را میتوان نوعی بیتکوین دانست؛ دقیقا همانطور که پرندهها را دایناسور و هوموارکتوسها را میمون میتوان قلمداد کرد!)
بارها گفتهام که من یک ماکسیمالیست بیتکوین نیستم و روی آن هیچ تعصبی ندارم. بیتکوین هم برای من نام یک کریپتوکارنسی خاص نیست؛ بلکه صرفا اولین و شناختهشدهترین مصداق “پول آزاد دیجیتال” است. تعصب روی بیتکوین همانقدر احمقانه است که کسی روی میمون نماهای چندصدهزار سال قبل تعصب داشته باشد و هوموساپینس را انکار کند. همانطور که تابحال دیدهایم مدام کریپتوکارنسیهای جدیدی ظهور میکنند که نقاط ضعف بیتکوین اولیه را پوشش میدهند؛ خصوصا در مقوله آلایندگی زیست محیطی.
قدرت نظارت و مزیت شفافیت!
نکته دیگر که از آن نباید غفلت کرد، نقش نهادهای مردمی و دولتی در کنترل آلایندگی صنایع به طور عام و آلایندگی صنعت کریپتو به طور خاص است. صاحبان صنایع آلاینده از دیرباز و به شیوههای گوناگون مردم را فریب دادهاند. گاهی آلاینده بودن صنایع خود را انکار کردهاند و گاهی دانشمندانی را خریدهاند تا گواهی عدم آلایندگی بدهند و گاهی آلودگی صنایع را مخفی کردهاند و گاهی با تهدید به بستن صنایع و ترساندن مردم از افزایش فقر و بیکاری، آنها را وادار به سکوت کردهاند.
اما از وقتی نهادهای مردمی و دولتی مستقیما نظارت بر صنایع را در دستور کار گذاشتند و بیشترین میزان فشار را اعمال کردند، صاحبان صنایع نیز مجبور شدند سیاستها و ابزارهایی را برای کاهش آلایندگی صنایع خود به کار بگیرند. اما این نهادها برای اعمال چنین نظارت و کنترلی به شفافیت اطلاعاتی نیاز داشتند. خوشبختانه مسئله شفافیت در خصوص صنعت کریپتو کاملا حل شده است و استخراج کنندگان کلان و فعالیتهایشان را میتوان به وضوح زیر نظر داشت. از همین رو نهادهای مردمی و دولتی میتوانند نظارت دقیق و موثری بر منبع انرژی این استخراجکنندگان داشته باشند و با آنها بر سر شیوههای سبز استخراج به تفاهم و توافق برسند. این نهادها همچنین میتوانند با حساس کردن افکار عمومی، مشوق توسعه دهندگان این صنعت باشند تا در برابر چالشهای موجود، پاسخها و راهحلهای تازهای ارائه بدهند.
سخن پایانی
اگر به تاریخ خارج از قالب هالیوودی نگاه کنیم و ترسهای آخرالزمانی خودمان درباره آینده بشریت و آینده تکنولوژی را کنار بگذاریم، خواهیم دید که وضعیت بشر خصوصا به لطف تکنولوژیهایش همواره در طول زمان رو به بهبود بوده است. با هر شاخصی بسنجیم هر روز بهتر از دیروز بودهایم. البه یک استثنا دارد و آن هم محیط زیست است. توسعه اقتصادی بسیاری از کشورها به قیمت نابودی سرمایههای زیستمحیطی حاصل شده است. اگر علم اقتصاد ابزارهای دقیقی میتوانست ارائه دهد تا ارزش اقتصادی جنگلها و دشتها و یخچالها و اقیانوسها و هوای سالم را بسنجیم، منابع باارزشی که در فرآیند توسعه اقتصادی آنها را به شدت مصرف و بلکه تباه کردهایم، شاید بسیاری کشورها را دیگر نتوان توسعهیافته قلمداد کرد. البته که این نکات از چشم دولتها و نهادهای مدنی پنهان نمانده و اتخاذ استراتژی توسعهپایدار، به هدف رفع همین تهدیدات و خطرات بوده است. در این میان دانشمندان و مخترعان نیز بیکار نیستند و همواره در تلاش برای بهینه کردن تکنولوژیهای خود هستند. صنعت کریپتو نیز استثنا نیست و از خلال نوآوریهایی که درون اکوسیستم خودش و نیز نوآوری هایی که در صنعت انرژی رخ خواهد داد، آیندهای روشن و سبز در انتظارش خواهد بود. آیندهای که در آن شاهد گسترش پول آزاد دیجیتال با هزینههای زیستمحیطی کمتر باشیم. شاید تکنولوژی گاهی مخاطرهآمیز و بحرانآفرین به نظر برسد، اما اشیاء به اضداد خود آبستن هستند. علم و تکنولوژی خودش بحران میآفریند و خودش نیز آن را برطرف میکند.
برای مطالعه بیشتر:
Is Cryptocurrency Bad for the Environment
A Brief Introduction to the History of Pollution: From Local to Global
Can the history of pollution shape a better future
Top 7 Most Polluting Industries in 2022