بهترین کندل ها برای معامله در تحلیل تکنیکال چیست؟

وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال و درک رفتار واقعی بازار می‌شود، هیچ‌چیز به اندازه کندل‌ها نمی‌تواند احساسات پنهان خریداران و فروشندگان را آشکار کند. معامله‌گران حرفه‌ای همیشه به‌دنبال بهترین کندل ها برای ترید هستند؛ کندل‌هایی که پیام واضح‌تری از قدرت، ضعف، هیجان یا ترس بازار منتقل می‌کنند. در واقع شناخت بهترین کندل ها برای معامله می‌تواند نقطه ورود و خروج شما را تغییر و دقت تصمیم‌گیری‌تان را چند برابر افزایش دهد.

در این مقاله از ایران بروکر، ۹ تا از بهترین کندل ها برای معامله در تحلیل تکنیکال را به زبانی ساده بررسی می‌کنیم تا بتوانید بررسی هر کندل را به یک فرصت تبدیل کنید. اگر به‌دنبال یک راهنمای واقعی برای ارتقا معاملات خود هستید، این مطلب دقیقاً همان چیزی است که باید تا انتها بخوانید.

معرفی بهترین کندل ها برای معامله‌گران حرفه‌ای

• کندل چکشی
• کندل مرد دارآویز
• کندل پوشای صعودی
• کندل پوشای نزولی
• کندل دوجی
• کندل پین‌بار
• کندل ستاره صبحگاهی
• کندل ستاره شامگاهی
• کندل ماروبوزو

کندل‌‌ها ابتدا توسط معامله‌گران برنج ژاپنی در قرن هجدهم اختراع شدند، اما بعدها پایشان به بازارهای مالی باز شد که نمایی منحصر‌به‌فرد از حرکت قیمت در یک تایم‌فریم مشخص را به ما ارائه می‌کنند تا تصویر واضحی از نحوه تأثیر خریداران، فروشندگان و تمام اتفاقات مؤثر بر بازار را به‌دست آوریم.

کندل‌ها قیمت‌های باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین سطح را به ما نشان می‌دهند. با الگو‌های رنگی و شکل‌دار خود، کندل‌ها نه تنها جذابیت تصویری دارند، بلکه اطلاعات ارزشمندی درباره روان‌شناسی و تغییرات روند بازار ارائه می‌دهند. در بخش بعدی، خواهیم دید که چگونه انواع الگوهای کندل می‌توانند راهنما تصمیمات معاملاتی منطقی‌تر باشند. برخی از بهترین کندل ها برای معامله در تحلیل تکنیکال که در ادامه بررسی می‌کنیم.

کندل چکشی (Hammer)

کندل چکشی یکی از بهترین کندل ها برای معامله است. کندل هامر یک الگوی برگشتی صعودی تک کندلی است که پس از یک روند نزولی ظاهر می‌شود. هامر بدنه‌ای کوچک در نزدیکی بالای محدوده قیمتی دارد و سایه پایینی آن تقریباً دو برابر اندازه بدنه است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که ابتدا فروشندگان قیمت را پایین می‌برند، اما سپس خریداران کنترل را به‌دست می‌گیرند و قیمت در نزدیکی بالاترین سطح بسته می‌شود.

کندل چکشی نشان می‌دهد که با وجود فشار فروش سنگین، خریداران به اندازه کافی قوی بوده‌اند که قیمت را بازیابی کنند و نزدیک سقف روز ببندند. این موضوع برای معامله‌گرانی که انتظار بازگشت روند دارند، اعتماد ایجاد می‌کند.

تأیید این الگو به شکل یک کندل صعودی است که بالاتر از سقف هامر بسته شود. حجم بالاتر در کندل تأیید اعتبار الگو را بیشتر می‌کند. الگوی چکشی زمانی قابل‌اعتمادتر است که همراه با شاخص‌های اشباع فروش یا در محدوده حمایت قوی ظاهر شود. این الگو بدون تأیید، ممکن است در بازار‌های نوسانی سیگنال‌های اشتباه ایجاد کند.

کندل مرد دارآویز (Hanging Man)

کندل مرد دارآویز، یکی دیگر از بهترین کندل ها برای معامله، یک الگوی برگشتی نزولی است که پس از یک روند صعودی شکل می‌گیرد. این الگو زمانی تشکیل می‌شود که فشار فروش برای مدتی غالب می‌شود و سایه پایینی بلند ایجاد می‌کند، اما در نهایت خریداران موفق می‌شوند قیمت را نزدیک سقف ببرند.

با وجود این بازیابی، شدوی پایینی بلند ضعف پنهان را آشکار می‌کند. بدنه کوچک و در نزدیکی بالای محدوده قرار دارد و شدوی پایینی دست‌کم دو برابر اندازه بدنه است. مطابق تصویر زیر، شدوی بالایی نیز یا وجود ندارد یا بسیار کوچک است.

از نظر روان‌شناسی، الگوی مرد دارآویز نشان می‌دهد که حتی در روند صعودی نیز فروشندگان در حال آزمودن بازار هستند. اگرچه خریداران هنوز موفق به بستن قدرتمند قیمت می‌شوند، اما حضور فروشندگان هشدار کاهش مومنتوم را به همراه دارد. تأیید این الگو با یک کندل نزولی حاصل می‌شود که زیر کف هنگینگ من بسته شود. افزایش حجم هم‌زمان با کاهش قیمت، اعتبار سیگنال را بیشتر می‌کند.

کندل پوشای صعودی (Bullish Engulfing)

یکی دیگر از بهترین کندل ها برای معامله در تحلیل تکنیکال، کندل پوشای صعودی است. یک الگوی برگشتی صعودی دو کندلی که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود؛ جایی که کندل اول نشان‌دهنده فشار فروش و کندل دوم بیان‌گر غلبه قدرتمند خریداران است. عمل پوشش دادن کامل یا (Engulfing) تغییر محسوس در احساسات بازار را نشان می‌دهد.

در الگوی پوشای صعودی، خریداران نه‌تنها روند فروش را متوقف می‌کنند، بلکه با بسته شدن قیمت بسیار بالاتر از قبل، کنترل کامل را به دست می‌گیرند. این اتفاق باعث ایجاد خوش‌بینی و احتمال بازگشت روند می‌شود.

تأیید این الگو زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها بالاتر از سقف کندل پوشای صعودی معامله شوند. حجم بالا در هنگام شکست این سطح، اعتبار الگو را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. این کندل زمانی بیشترین اعتبار را دارد که در محدوده حمایت یا پس از شرایط اشباع فروش ظاهر شود. بدون تأیید، به‌ویژه در بازار‌های پرنوسان، ممکن است سیگنال‌های اشتباه ایجاد کند.

کندل پوشای نزولی (Bearish Engulfing)

پوشای نزولی، یک الگو برگشتی نزولی دو کندلی است که پس از یک روند صعودی شکل می‌گیرد و در میان بهترین کندل ها برای معامله قرار دارد. کندل اول نشان‌دهنده ادامه فشار خرید است، درحالی‌که کندل دوم فروش پرقدرتی را نشان می‌دهد که کندل قبلی را کاملاً پوشش می‌دهد.

ماهیت پوششی این الگو تغییر کنترل از خریداران به فروشندگان را نشان می‌دهد. پوشای نزولی نشان می‌دهد که خریداران تلاش کرده‌اند روند صعودی را حفظ کنند، اما فروشندگان به‌طور قاطع آن‌ها را شکست داده‌اند. این تغییر اغلب باعث ترس می‌شود.

تأیید الگو زمانی رخ می‌دهد که قیمت زیر کف کندل پوشای نزولی معامله شود. افزایش حجم فروش نیز اعتبار بازگشتی الگو را بیشتر می‌کند. در نزدیکی مقاومت، پوشای نزولی یک سیگنال قدرتمند برای آغاز روند نزولی است. طبق گزارش StockCharts، نرخ بازگشت نزولی پوشای نزولی حدود ۷۹٪ است.

کندل دوجی (Doji)

دوجی، یکی از بهترین کندل ها برای معامله و همچنین نشان‌دهنده بلاتکلیفی در بازار است؛ جایی که قیمت باز و بسته شدن در یک سطح یا بسیار نزدیک به هم قرار می‌گیرند. دوجی بدنه‌ای بسیار کوچک یا بدون بدنه و شدوهای بلند دارد که نشان‌دهنده تعادل بین خریداران و فروشندگان است. این الگو بیان‌گر تردید یا توقف در بازار است؛ وضعیتی که در آن نه خریداران و نه فروشندگان قادر به حفظ کنترل نیستند و در نتیجه قیمت باز و بسته شدن تقریباً یکسان می‌ماند.

طول شدوها نشان می‌دهد که علی‌رغم بسته شدن خنثی، نوسانات زیادی در طول معاملات رخ داده است. بدنه بسیار کوچک دوجی باعث می‌شود این کندل نسبت به دیگر الگو‌ها متمایز شود. سایه‌ها معمولاً بلند هستند که تأکید می‌کند کشمکش میان خریداران و فروشندگان بدون نتیجه قطعی پایان یافته است.

برای تفسیر دوجی، نیاز به کندل‌های بعدی داریم، زیرا حرکت بعدی تعیین می‌کند که بازگشت روند رخ می‌دهد یا ادامه روند. بسته شدن بالاتر یا پایین‌تر از محدوده دوجی، قابل‌اعتمادترین تأیید را ارائه می‌دهد. در انتها یک روند صعودی، دوجی نشان‌دهنده تضعیف قدرت خریداران و احتمال بازگشت روند است.

در کف یک روند نزولی، این الگو از کاهش فشار فروش و احتمال چرخش صعودی خبر می‌دهد. دوجی به‌تنهایی الگوی بسیار قدرتمندی نیست، اما ارزش آن در زمینه و موقعیت شکل‌گیری‌اش مشخص می‌شود. بیشترین اعتبار زمانی به دست می‌آید که دوجی هم‌راستا با یک سطح کلیدی حمایت یا مقاومت باشد و توسط کندل بعدی تأیید شود.

کندل پین بار (Pin Bar)

پین‌بار یک الگو تک کندلی، از مهم‌ترین و بهترین کندل ها برای معامله است که با یک شدو یا سایه بسیار بلند و بدنه‌ای کوچک و فشرده شناخته می‌شود و نشانه رد قوی قیمت در یک جهت است. شدوی پین‌بار تقرییاً دو‌سوم کل محدوده کندل را تشکیل داده و همین ویژگی اصلی‌ترین بخش این الگو است.

پین‌بار صعودی دارای یک شدوی پایینی بلند و بدنه‌ای کوچک در نزدیکی بالای محدوده کندل است. پین‌بار نزولی شدوی بالایی بلند و بدنه‌ای کوچک در نزدیکی پایین محدوده دارد. در واقع بازار یک جهت را به‌طور شدید آزمایش می‌کند اما در نهایت در خلاف آن جهت بسته می‌شود.

برای تأیید الگو، حرکت کندل‌های بعدی باید در جهت مخالف شدو باشد. حجم بالاتر نیز اعتبار سیگنال برگشتی را افزایش می‌دهد. پین‌بار یکی از پرکاربردترین الگو‌ها در پرایس اکشن (Price Action) است و زمانی قدرت بیشتری دارد که با زمینه‌هایی مانند خطوط روند، میانگین‌های متحرک یا سطوح فیبوناچی همراه باشد. بدون تأیید، این الگو می‌تواند سیگنال‌های اشتباه ایجاد کند.

کندل ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی (Morning & Evening Star)

ستاره صبحگاهی و شامگاهی، از دیگر بهترین کندل ها برای معامله در تحلیل‌تکنیکال هستند. ستاره صبحگاهی یک الگو برگشتی صعودی سه کندلی است که پس از یک روند نزولی شکل می‌گیرد. این الگو شامل یک کندل قرمز بلند، یک کندل کوچک و نامطمئن، و در نهایت یک کندل سبز قوی است که وارد بدنه کندل قرمز قبلی می‌شود. کندل اول نشان‌دهنده تسلط فروشندگان، کندل دوم بیان‌گر تردید و کندل سوم با فشار صعودی قوی، بازگشت روند را تأیید می‌کند.

ستاره صبحگاهی نمایان‌گر اتمام فشار فروش، دوره‌ای از عدم ثبات و سپس ورود دوباره خریداران است. این توالی باعث تغییر احساسات بازار به سمت خوش‌بینی و بازیابی می‌شود. تأیید الگو زمانی رخ می‌دهد که کندل سوم به‌طور قابل‌توجهی وارد بدنه کندل اول شود. افزایش حجم در این مرحله، اعتبار سیگنال را تقویت می‌کند.

در نواحی حمایت، ستاره صبحگاهی یک شاخص بازگشتی قابل‌اعتماد است. در شرایط اشباع فروش، این الگو اغلب آغازگر روند‌های صعودی پایدار است.

ستاره شامگاهی

در مقابل ستاره عصرگاهی یک الگوی برگشتی نزولی سه کندلی است که در سقف یک روند صعودی شکل می‌گیرد. همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، کندل اول نشان‌دهنده مومنتوم صعودی است، کندل دوم بیانگر تردید، و کندل سوم فشار فروش قوی را نشان می‌دهد.

این توالی تغییر احساسات بازار از خوش‌بینی به مرحله توزیع را نشان می‌دهد. بدنه کندل اول بزرگ و صعودی، کندل دوم کوچک و خنثی و کندل سوم بزرگ و نزولی است. شدوها ممکن است متفاوت باشند، اما ویژگی تعیین‌کننده، بسته شدن عمیق قرمز کندل سوم است.

ستاره شامگاهی نشان می‌دهد که خریداران پس از یک روند صعودی کنترل خود را از دست داده‌ و فروشندگان به‌طور قدرتمند وارد بازار شده‌اند، که احساسات بازار را به سمت ضعف سوق می‌دهد. تأیید الگو زمانی رخ می‌دهد که کندل سوم به‌طور قابل‌توجهی وارد بدنه کندل سبز اول شود. حجم بالای معاملات نیز چشم‌انداز نزولی الگو را تقویت می‌کند.

کندل ماروبوزو (Marubozu)

درنهایت ماروبوزو، از بهترین کندل ها برای معامله است. ماروبوزو کندلی با بدنه‌ای بلند و بدون شدو، به این معنا که قیمت در یک طرف محدوده باز شده و در سمت دیگر بسته شده است. ماروبوزو نشان‌دهنده تسلط کامل خریداران در ماروبوزوی صعودی یا تسلط فروشندگان در ماروبوزوی نزولی است.

این الگو زمانی شکل می‌گیرد که قیمت در یکی از دو انتهای محدوده باز شده و با شتاب زیاد در انتهای مقابل بسته شود. اندازه این کندل به‌طور محسوسی از کندل‌های اطراف بزرگ‌تر است و حرکت بدون توقف قیمت را در یک جهت نمایش می‌دهد.

در ماروبوزوی صعودی، خریداران از ابتدا تا انتهای کندل کنترل کامل دارند و این موضوع نشان‌دهنده اعتماد قوی و تقاضای زیاد است. در ماروبوزوی نزولی، فروشندگان از آغاز تا پایان کنترل کامل را در دست می‌گیرند که بازتاب خروج‌های هیجانی یا باور شدید به روند نزولی است.

ماروبوزوی صعودی زمانی اعتبار بیشتری پیدا می‌کند که کندل بعدی بالاتر از قیمت بسته شدن آن تثبیت شود و با حجم بالا همراه باشد. در مقابل، ماروبوزوی نزولی زمانی تأیید می‌شود که کندل‌های بعدی زیر قیمت بسته شدن آن باقی بمانند و فشار فروش ادامه پیدا کند. ظاهر شدن ماروبوزوی صعودی پس از یک روند نزولی، نشانه‌ای از احتمال بازگشت روند و آغاز قدرت گرفتن دوباره خریداران است. ماروبوزوی نزولی پس از یک روند صعودی هشداردهنده ضعف، خستگی بازار و احتمال بازگشت روند است؛ در حالی که تشکیل هر یک از این الگو‌ها در میانه روند معمولاً به تداوم روند اشاره دارد.

تا کنون بیش از ۷ نوع از بهترین کندل ها برای معامله در بازار را معرفی کردیم، اما همان‌طور که می‌دانید، بازارهای مالی بسیار پیچیده هستند و به ندرت می‌توان تنها با یک نوع الگو کندل آن را پیش‌بینی کرد؛ موضوعی که در بخش بعدی بیشتر به آن می‌پردازیم.

ترکیب کندل ها برای گرفتن سیگنال قوی‌تر

همان‌طور که در بخش معرفی بهترین کندل ها برای معامله توضیح دادیم، برخی از آن‌ها به تنهایی کافی نیستند و باید به کندل‌های بعدی، قبلی و یا حتی ترکیب کندل‌ها توجه کنیم تا بازار قابل پیش‌بینی‌تر شود. در واقع می‌توان چند کندل‌ را کنار هم قرار داد و آن‌ها را با هم ترکیب کرد تا یک الگو در تایم‌فریم مدنظر شکل بگیرد، اقدامی که گاهی اوقات دید روشن‌تری از وضعیت بازار ارائه می‌دهد و مشخص می‌کند که خریداران یا فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند.

برای مثال، اگر دو کندل ۱ ساعته نزولی (Bearish Engulfing) را با هم ترکیب کنید، در نمودار ۲ ساعته می‌تواند به شکل یک کندل ستاره دنباله‌دار (Shooting Star) یا کندل پین‌بار نزولی ظاهر شود، و به همین ترتیب، دو کندل ۱ ساعته پوشای صعودی (Bullish Engulfing) وقتی با هم ترکیب شوند، یک ستاره دنباله‌دار یا پین بار صعودی در بازه ۲ ساعته شکل می‌دهند.

به‌طور خلاصه، ترکیب الگو‌ کندل‌‌ استیک‌های مختلف باعث ایجاد یک الگوی قوی‌تر در تایم‌فریم بالاتر می‌شود و وضوح بیشتری درباره حرکت بازار و جهت روند فراهم می‌کنند. همچنین معامله‌گران حرفه‌ای الگوهای کندلی را با انواع اندیکاتورها و خطوط پرایس اکشن نیز ترکیب می‌کنند. اکنون که با بهترین کندل ها برای معامله آشنا شدیم، وقت آن است که تایم‌فریم مناسبی نیز برای تحلیل کندل‌ها انتخاب کنیم.

بهترین تایم‌فریم برای بررسی کندل‌ها

انتخاب بهترین تایم‌فریم کاملاً به سبک معامله‌گری، اهداف و بازاری که تحلیل می‌کنید بستگی دارد. بازه‌های زمانی بلندمدت مانند نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه برای معامله‌گران بلندمدت مناسب‌اند؛ زیرا نوسانات کوتاه‌مدت را فیلتر کرده و روندهای اصلی بازار را با دقت بیشتری نمایش می‌دهند.

بازه‌های میان‌مدت مانند نمودار ۴ ساعته یا ۱ روزه برای معامله‌گرانی مناسب هستند که از حرکات چندروزه قیمت استفاده می‌کنند. در مقابل، تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت مانند ۱ ساعته، ۳۰ دقیقه‌ای یا ۱۵ دقیقه‌ای بیشتر مورد توجه تریدرهای روزانه هستند؛ زیرا فرصت‌های سریع‌تری ایجاد می‌کنند، هرچند حساسیت بیشتری به نوسانات و تغییرات لحظه‌ای دارند.

نویز بازار در اصل نوسانات کوتاه‌مدت و تصادفی قیمت است که الزاماً دلیل بنیادی مشخص ندارند.
رویدادهای بزرگ معمولاً نویز نیستند، بلکه کاتالیزورهای حرکت قیمت‌ هستند.

در بازار سهام، کندل‌های روزانه اهمیت بیشتری دارند؛ زیرا زمان باز و بسته شدن واقعی بازار را بازتاب می‌دهند و تصویر دقیق‌تری از رفتار قیمت ارائه می‌دهند. برخلاف تایم‌فریم‌های چنددقیقه‌ای که پر از نوسانات تصادفی هستند، کندل‌های روزانه داده‌های معتبرتری برای تشخیص الگو و روند ارائه می‌کنند. در نتیجه، استفاده از تایم‌فریم‌های بالاتر به معامله‌گران کمک می‌کند روندها و نقاط بازگشتی مهم را با اطمینان بیشتری شناسایی کنند.

کلام پایانی | بهترین کندل‌ ها برای معامله کدام ها هستند؟

در نهایت، آنچه یک معامله‌گر را از دیگران متمایز می‌کند، توانایی او در درک رفتار قیمت و استفاده هوشمندانه از بهترین کندل ها برای معامله است. کندل‌‌ها، چه به‌صورت تکی و چه در ترکیب با یکدیگر یا همراه با‌ اندیکاتور‌ها، می‌توانند بینشی دقیق از روان‌شناسی بازار به ما ارائه دهند.

هیچ الگویی به‌تنهایی معجزه نمی‌کند، اما زمانی که در تایم‌فریم اصولی به کار گرفته شوند، تبدیل به یکی از قدرتمندترین ابزار‌های تصمیم‌گیری می‌شوند. بنابراین اگر می‌خواهید معاملات هوشمندانه‌تر و دقیق‌تری داشته باشید، یادگیری عمیق بهترین کندل ها برای معامله و نحوه ترکیب آن‌ها با روند و ساختار بازار، می‌تواند نقطه شروعی حرفه‌ای برای شما باشد.