توصیه های دانیل کانمن نابغه برای پیشگیری از سقوط در بازارهای مالی

محمد‌علی کریم‌زاده
Daniel Kahneman

دانیل کانمن (Daniel Kahneman)، روانشناس و اقتصاددانِ فقید برنده جایزه نوبل، توانست به‌همراه همکارش، عاموس تورسکی (Amos Tversky)، پایگاه مستحکمی برای اقتصاد رفتاری بنا کند. اقتصاد متعارف فرض می‌کند که انسان موجودی است عقلانی و تصمیماتش در جهت بیشینه‌سازی سود و منفعت اتخاذ می‌شود. اما تحقیقات کانمن نشان داد که انسان در زندگی اقتصادی بیش از آنکه عقلانی تصمیم بگیرد تحت تأثیر هیجانات خود قرار دارد و در زمینۀ شناختی هم دچار سوگیری‌ها و خطاهای شناختی است. این مقاله بر آموزه‌های دانیل کانمن برای سرمایه‌گذاران متمرکز است که در آوریل 2024 به قلم استفان رنوویر (Stéphane Renevier, CFA) به نگارش درآمده و در وبسایت فینی‌مایز انتشار یافته است.

دانیل کانمن پرده از راز عملکرد مغز انسان برداشت و متوجه این واقعیت شد که مغز به دو شیوۀ کاملاً متفاوت کار می‌کند: سیستم اول که سریع، غریزی و اغلب هیجانی است، منجر به واکنش‌های آنی می‌شود؛ مانند خرید یک سهم با ترس ازدست‌دادنِ فرصت. و سیستم دوم که آهسته، حسابگر و تحلیلی است مایل است قبل از تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری عمیقاً به ارزیابی تمام‌و‌کمال مسئله بپردازد.

نخستین گام برای تبدیل‌شدن به یک سرمایه‌گذار بهتر آن است که بفهمید سیستم یک چه زمانی غالب می‌شود (در شرایط نااطمینانی، در لحظات سرنوشت‌ساز یا در سناریوهای پیچیده). همچنین باید قادر باشید خطاهای شناختی، واکنش‌های هیجانی و سوگیری‌های تقویتی خود را شناسایی کنید.

در گام بعدی باید با استفاده از ابزارهایی مانند چک‌لیست، تهیه دفترچه سرمایه‌گذاری، بررسیِ انتقادی تصمیمات خود (بازی در نقش وکیل‌مدافع شیطان)، محاسبه نرخ‌های پایه، ساده‌سازی سرمایه‌گذاری و مداومت بر یک فرآیند سرمایه‌گذاری شفاف سیستم دوم مغز خود را بیشتر به کار گیرید.

شاید رمز‌و‌راز یک سرمایه‌گذاری موفق در اتخاذ تصمیماتی آگاهانه، خونسردانه و حساب‌شده نهفته باشد. مسئله اینجاست که سرمایه‌گذاران هم انسان هستند و طبعاً ممکن است تفکر منطقی را رها کرده و به‌جای آن نتایج هیجانی بگیرند.

دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد، این موضوع را بهتر از هر کس دیگری کنکاش کرده: او در مقام یک اقتصاددان رفتاری قادر بود تمام خطاها و سوگیری‌های تصمیمات شما را، حتی قبل از خودتان، تشخیص دهد. دو هفته پیش، کانمن در سن نودسالگی درگذشت. به افتخار نبوغ و استعداد این اقتصاددان نگاهی خواهیم داشت به میراثی که از خود به جا گذاشته و سعی می‌کنیم از آموزه‌های او برای سرمایه‌گذاران توشه برگیریم.

مغز انسان اساساً با دو سیستم کار می‌کند | تفکر تند و کند

تحقیقات کانمن در مورد شناخت انسان حاکی از آن بود که دو شیوه متفاوت تفکر وجود دارد که تصمیم‌گیری انسان‌ را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهد. او اندیشه‌های خود درباره این دو سیستم را در کتاب پرفروش «تفکر تُند و کُند» شرح داده است. کانمن دریافت که مغز دارای دو سیستم است:

آموزه‌های دانیل کانمن نابغه برای سرمایه‌گذاران
کتاب تفکر تُند و کُند؛ اثر پُرفروش دانیل کانمن

سیستم 1: حالت سریع، خودکار و شهودی مغز شماست. می‌توانید این سیستم را به‌عنوان واکنش درونی خود در نظر بگیرید؛ تصمیماتی غریزی که حتی بدون آنکه خودتان هم بفهمید انجامشان می‌دهید. به عنوان مثال، هنگامی که قیمت یک سهم به‌یکباره افزایش می‌یابد و شما از ترس اینکه مبادا فرصت را از دست بدهید احساس می‌کنید که آن سهم را فوراً باید بخرید. این احساس از همین سیستم 1 ناشی می‌شود. سیستم 1 برای تصمیمات روزانه که عموماً نیازی به تحلیل عمیق ندارند کارآمد است. اما هنگامی که سرمایه‌گذاری می‌کنید ممکن است همین سیستم شما را به سمت تصمیم‌گیری‌های عجولانه و هیجانی سوق دهد و اغلب هم به ضرر شما تمام خواهد شد.

آموزه‌های دانیل کانمن نابغه برای سرمایه‌گذاران

سیستم 2: حالت کُند، حسابگر و تحلیلی مغز شماست. این همان ندای درونی شماست که می‌گوید: «صبر کن، بیا با دقت بیشتری در موردش فکر کنیم». وقتی که دارید یک سرمایه‌گذاری خاص را ارزیابی می‌کنید، سیستم 2 شما را تشویق می‌کند تا در امور مالی طرح مربوطه ریز شوید، شرایط بازار را در نظر بگیرید و ریسک‌ها و پاداش‌های بالقوه را لحاظ کنید. این سیستم تلاش و توان می‌گیرد اما بهترین راه برای انتخاب سرمایه‌گذاری‌های عقلانی و آگاهانه است.

اگر قصد دارید به سرمایه‌گذار بهتری تبدیل شوید باید بدانید که کانمن در این مسیر گامی اساسی برداشته است. اگر بتوانید سیستم 1 را به‌خوبی درک کنید، می‌توانید کنترل آن را در دست گرفته و سوگیری‌های بالقوه‌اش را بشناسید. همچنین می‌توانید به خود یاد دهید که سیستم 2 را بیشتر به کار بگیرید.

سیستم 1: دشمن خود را بشناس

سیستم 1 همیشه فعال است، اما معمولاً در شرایط ویژه غلبه می‌کند و نقش اصلی را ایفاء خواهد کرد؛ شرایطی مانند نااطمینانی، ریسک بالا، استرس هیجانی، اطلاعات پیچیده و پویش گروهی. بله این تقریباً همان شرایطی است که هنگام سرمایه‌گذاری با آن مواجه خواهید شد. با وجود این، برخی از سناریوهای خاص هم هستند که سیستم 1 را به چالش می‌کشند؛ مثلاً سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های تحول‌آفرین (عدم قطعیت بالا)، برنامه‌ریزی برای بازنشستگی (برهه‌های حساس و سرنوشت‌ساز)، انجام کار درست هنگام اصلاح بازار (استرس هیجانی)، پیش‌بینی عواید و درآمدها (اطلاعات پیچیده) و تبادل دیدگاه با همتایان.

البته، فهم اینکه سیستم 1 چه زمانی می‌تواند شما را به بیراهه بکشد تنها نصف راه است. علاوه‌بر‌این، لازم است کمبودهای روانی و سوگیری‌های خود را بشناسید. خوشبختانه، دانیل کانمن و همکار پژوهشی او، یعنی عاموس تورسکی، تمام این خصائل شناختی را بیان کرده‌اند. در ادامه برخی از آنها را برمی‌شماریم.

خطاهای شناختی در سرمایه گذاری

خطاهای شناختی به اشتباهات و سوگیری‌های گفته می‌شود که به‌خاطر محدودیت‌ها ذاتی مغز انسان در استدلال و پردازش اطلاعات رخ می‌دهند. این خطاها می‌توانند تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری شما را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه به چند مورد از این خطاها اشاره می‌کنیم:

روش اکتشافیِ سریع و سادۀ دسترسی‌پذیری (Availability Heuristic): این گزاره که «سرمایه‌گذاری در بیت‌کوین ایدۀ فوق‌‌العاده‌ای است» ناشی از این نیست که همه دارند در فضای مجازی از آن حرف می‌زنند؟ در این روش مغز میانبر می‌زند و «یادآوریِ آسان» را با «احتمال موفقیت» اشتباه می‌گیرد.

روش اکتشافیِ سریع و سادۀ بازنمایندگی (Representativeness Heuristic): آیا هنگامی که می‌بینید یک شرکت نوظهور دارد با سرعت خارق‌العاده‌ای رشد می‌کند فوراً با خودتان می‌گویید این همان اپل بعدی است؟ این باور نشان می‌دهد که مغز شما در حال ساده‌سازیِ بیش‌از‌حد است و بی‌آنکه چیزی از بنیان‌های آن شرکت بداند، دارد صرفاً یک داستان جالب را با موفقیت حتمی اشتباه می‌گیرد.

روش اکتشافیِ سریع و سادۀ تنظیم تکیه‌گاه (مرجع) (Anchoring and Adjustment): آیا تا به حال شده به آخرین سطح قیمتی یک سهم پیش از ریزش وفادار بمانید؟ این همان لنگر و تکیه‌گاه مغز شماست (نقطۀ مرجع)؛ یعنی گیرکردن در برداشت‌های اولیه یا سطوح خاص و سپس تلاش برای تعدیل آن.

آموزه‌های دانیل کانمن نابغه برای سرمایه‌گذاران

واکنش‌های هیجانی

این دسته از سوگیری‌ها عمدتاً متأثر از واکنش‌های هیجانی هستند:

نظریه چشم‌انداز (Prospect Theory): آیا می‌دانستید که درد ازدست‌دادن 500 دلار بیشتر از لذت به‌دست‌آوردن همان مقدار است؟ سیم‌کشیِ مغز انسان به‌گونه‌ای است که تمایل دارد زیان را مهم‌تر از سود ارزیابی کند؛ یعنی بیش از آنکه شوق به‌دست‌آوردن داشته باشد، ترس از‌دست‌دادن دارد. همین نکته باعث می‌شود که انسان‌ ریسک را به‌طرز عجیبی ارزیابی کند.

اثر تملّک (Endowment Effect): بسیاری هستند که به نگهداری از یک سهم ادامه می‌دهند صرفاً به این دلیل که خودشان آن را انتخاب کرده‌اند و این همان اثر تملّک است؛ یعنی تمایل به بیش‌ارزش‌گذاریِ دارایی‌ها به‌خاطر حس مالکیت.

تقویت باور

این دسته از سوگیری‌ها باورهای ازپیش‌موجود را، اغلب برخلاف شواهد موجود، تقویت و توجیه می‌کنند:

سوگیری بیش‌اعتمادی (Overconfidence Bias): ممکن است سرمایه‌گذاری تازه‌کار پس از کسب چند سود چشمگیر تصور کند اگر دست به خاک بزند هم طلا می‌شود. باید حواستان به این سوگیری باشد که همان بیش‌اعتمادی به خود است. چه‌بسا عملکرد شما آنقدرها که فکر می‌کنید عالی نیست و مغز تمایل دارد نقش عامل شانس در کوتاه‌مدت را دست‌کم بگیرد.

سوگیری واپس‌گر یا بازنگری (Hindsight Bias): پس از آنکه بازار سقوط می‌کند شاید تصور کنید که همیشه می‌دانستید که این این اتفاق خواهد افتاد. این همان سوگیری واپس‌نگر است؛ یعنی قدرت مغز در فریب دادن شما پس از وقوع یک رخداد و تلقین به اینکه چنین رخدادی را پیشگویی کرده بودید، بسیار زیاد است.

سوگیری خوش‌خیالی (Optimism Bias): آیا تا به حال پیش نیامده که تصور کنید سهم شما همچنان به رشد با نرخ بالای فعلی خود در سال‌های آتی هم ادامه می‌دهد؟ این همان اثر خوش‌خیالی است و اکثر مردم وقتی می‌خواهند آیندۀ مالی خود را تصور کنند عینک خو‌ش‌بینی به چشمان خود می‌زنند.

سوگیری تأیید (Confirmation Bias): آیا تنها به ‌سراغ اخباری می‌روید که مؤیدِ وضعیت فعلی شما در بازار است؟ پس شما دچار سوگیری تأیید هستید؛ یعنی نادیده‌گرفتن یا انکار هر داده‌ای که با روایت شما مطابقت نداشته باشد.

سیستم 2: دشمن خود را مهار کن

خب، حالا دیگر با سوگیری‌های خود آشنا شده‌اید اما باید حواستان باشد که ماجرا تمام نشده و این خطاها همچنان به ‌قوت خود باقی‌اند. عجالتاً باید تأثیرگذاری آنها را محدود کرده و میدان را بیشتر به جبهه تحلیلی مغز خود بسپارید؛ یعنی سیستم 2.

راهکارهایی برای مقابله با سوگیری ها در سرمایه گذاری

در اینجا چند راهکار عملی برای مقابله با سوگیری‌ها ارائه می‌دهیم:

استفاده از چک‌لیست در تصمیم‌گیری‌های مربوط به سرمایه‌گذاری

چک‌لیست کمک می‌کند تا مستقیماً با مغز خود دست‌و‌پنجه نرم کنید. می‌توانید سؤالاتی کلی طرح کنید از این جنس که «آیا می‌توانم ثابت کنم که تصمیم خود را برپایۀ منطقی محکم اخذ کرده‌ام و نه بر اساس تمایلات پیشینی که در بالا گفته شد؟». همچنین می‌توانید سؤالات خاصی هم از خود بپرسید. مثلاً «اگر مالک این سهم نبودم باز هم آن را می‌خریدم؟». سعی کنید از این دست سؤالات در چک‌لیست خود بیاورید. این سؤالات به شما کمک خواهد کرد با نگاه منطقی‌تری تصمیمات خود را ارزیابی و از اشتباهات رایج جلوگیری کنید.

آموزه‌های دانیل کانمن نابغه برای سرمایه‌گذاران

با ثبت وقایع، خود را بیشتر بشناسید

دفترچه‌ای تهیه کنید و هر بار که فکر سرمایه‌گذاری به ذهنتان خطور می‌کند، دلایل و احساس لحظه‌ای خود و شرایط کلی بازار در آن مقطع را یادداشت کنید. این یادداشت‌های به‌ظاهر بی‌اهمیت می‌تواند همچون آینه‌ای باشد و تصویر واقعی تصمیم‌های شما را آشکار کند. با مرور این یادداشت‌ها می‌توانید از الگوهای و سوگیری‌های موجود در تصمیمات گذشته خود آگاه شوید.

نقش وکیل‌مدافع شیطان را بازی کنید

در دیدگاه‌های مخالف با دیدگاه‌ خود عمیق شوید. اگر استدلال‌های مخالف با دیدگاه خود را بکاوید نقاط کوری برایتان روشن می‌شود که هیچ‌وقت از آن خبر نداشته‌اید. همچنین می‌توانید «تکنیک کالبدشکافیِ پیش‌از‌مرگ[1]» را برای معامله یا دیگاه خود به کار بگیرید. یعنی فرض کنید تصمیمی گرفته‌اید و با گذشت زمان متوجه شده‌اید که اشتباه بوده. حالا بیاید و بررسی کنید که چه دلایلی (اعم از عوامل بنیادین و روانشناختی) می‌تواند باعث این اشتباه شده باشد. با بررسی این دلایل از قبل می‌توانید تصمیمات بهتری در زمان حال اتخاذ کنید.

یک رویۀ شفاف و قاعده‌مند برای سرمایه‌گذاری درست کنید

نقشه‌راه سرمایه‌گذاری خود را به‌صورت شفاف و همراه با جزئیات تعیین کنید. در این طرح باید مشخص کنید که به دنبال چه هستید، ترس‌هایتان چیست، خطوط قرمز شخصی کدام است و کجا باید به دنبال مطلوب خود بگردید. همچنین لازم است استراتژی‌های ورود و خروج بازار را مشخص کنید. هرچه قاعده‌مندتر عمل کنید، احتمال بروز سوگیری و تورش هم کمتر خواهد شد. به یاد داشته باشید که که این قواعد را باید در زمان آرامش و ثبات بازار تدوین کنید تا در صورت بروز شرایط بحرانی هیجانی تصمیم نگیرید.

نرخ پایه را محاسبه کنید

در پیش‌بینی‌ها، سعی کنید «دیدگاه‌های درونی» (قضاوت‌ها و روایت‌های ذهنی) خود را با «دیدگاه‌های بیرونی» یا همان «نرخ پایه»[2] تعدیل کنید. نرخ پایه به‌عنوان یک نقطۀ شروع عینی برای ارزیابی احتمال وقوع یک رویداد در نظر گرفته می‌شود و درواقع همان داده‌های عینی و بیرونی است. سعی کنید احتمال وقوع رویدادها را براساس داده‌های تاریخی و صرف نظر از شرایط خاص بررسی کرده و سپس با توجه به وضعیت فعلی و شرایط خاص تعدیل کنید. بدین ترتیب می‌توانید پیش‌بینی‌های دقیق‌تری داشته باشید و از سوگیری‌های منحرف‌کنندۀ قضاوت‌های ذهنی اجتناب کنید.

سرمایه‌گذاری را تا حد امکان ساده کنید

هر چه استراتژی سرمایه‌گذاری شما ساده‌تر باشد، احتمال تأثیر سوگیری‌ها نیز کمتر خواهد شد. یک استراتژی سرراست و مستقیم انتخاب کنید و سعی کنید تنوع سبد دارایی را افزایش دهید. به عبارت دیگر، همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نگذارید.

از سوگیری‌های دیگران بهره ببرید

با توجه به سوگیری‌های رایج در بین سرمایه‌گذاران، می‌توانید استراتژی‌هایی اتخاذ کنید که می‌توانند از این سوگیری‌ها بهره ببرند. دو نمونه از این استراتژی‌ها، سرمایه‌گذاری ارزشی (Value Investing) و دنباله‌روی روند (Trend-Following) هستند. سرمایه‌گذاران ارزشی از واکنش شدید مردم به اخبار بد، تمرکز بیش‌از‌حد بر اطلاعات موجود، وفاداری اغراق‌آمیز به برداشت‌های اولیه، بیش‌اعتمادی، خوش‌خیالی یا ترس افراطی از ضرر بهره می‌گیرند. این دسته از خطاها باعث می‌شوند تا مردم روی سهام‌های صعودیِ محبوب هزینه‌های غیرواقعی صرف کنند و کمتر سمت سهام ارزندۀ کم‌هیجان بروند.

در این مواقع سرمایه‌گذاران ارزشی می‌آیند و دست روی سهم‌هایی می‌گذارند که کمتر از ارزش واقعی خود قیمت دارند و از پتانسیل رشد بالایی برخوردارند و درنتیجه، سود کلانی به جیب می‌زنند. دنباله‌روی از روند درست نقطۀ مقابل سرمایه‌گذاری ارزشی است. در این استراتژی هدف بهره‌مندی از همین سوگیری‌ها در برآیند جمعی است و سعی می‌شود با تعقیب هیجانات بازار از سوگیری‌های دیگران سود بگیرد. به  عبارت دیگر، این استراتژی بر این اصل استوار است که روندهای بازار، فارغ درستی یا نادرستی، برای مدتی تداوم دارند و می‌توان با شناسایی به‌موقع آنها از نوسانات بازار سود گرفت.

فراموش نکنید که استفاده از این استراتژی‌ها مستلزم آزمون ‌و‌ خطاست. اما هرچه بیشتر از نحوه عملکرد مغز خود سر در بیاورید، رفتار سایر سرمایه‌گذاران را هم بیشتر درک خواهید کرد. مهم‌تر از همه، فهم این نکته به شما کمک خواهد کرد تا بزرگ‌ترین دشمن خود، یعنی سوگیری‌ها را مهار سازید.


[1] تحلیل یا تکنیک کالبدشکافی پیش‌از‌مرگ (Pre-mortem Analysis) در تکنیک کالبدشکافی پیش از مرگ مدیر فرض می‌گیرد که پروژه با شکست روبه‌رو شده است، آنگاه مسیر را برگشته و بررسی می‌کند که چه کاری می‌تواند موجب شکست پروژه شود و چگونه می‌توان از آن پیشگیری کرد.

[2] نرخ پایه (Base Rate): نرخ پایه به احتمال وقوع یک رویداد براساس داده‌های تاریخی و اطلاعات کلی، بدون درنظرگرفتن شرایط خاص، اشاره دارد.


فهرست مطالب

بروکر های پیشنهادی


صرافی های پیشنهادی

آخرین مطالب مجله

مشاهده همه

نظرات کاربران

فیلترها پاک کردن همه
جدید ترین
قدیمی ترین جدید ترین محبوب ترین پربحث ترین
0 نظر