صرافیها باید برای محافظت از مشتریان خود و بازگرداندن اعتماد به ارزهای دیجیتال، امور مالی غیرمتمرکز را به مدلهای متمرکز خود اضافه کنند.
مدل کسبوکاری که صرافیهای ارز دیجیتال در حال حاضر از آن استفاده میکنند بر بیاطلاعی و ترس تکیه دارد.
این مدل متکی به این است که مشتریان آنها اطلاعات زیادی در مورد امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) ندارند و ترس آنها از اینکه در صورت اشتباه در سرمایه گذاریهای ارزهای دیجیتال چه اتفاقی خواهد افتاد. ارزهای دیجیتال برای اکثر افراد سرمایه گذاری مبهم و مخاطره آمیزی به نظر میرسد و جای تعجب نیست که نگرانی در مورد از دست دادن داراییها در سقوط بازار، از دست دادن کیف پول یا کلیدهای امنیتی در اثر بی احتیاطی، یا کلاهبرداری توسط اپراتورهای بیوجدان رایج است. با توجه به نوسانات بازار و کلاهبردارانی که در این صنعت فعالیت میکنند، این نگرانیها منطقی است.
از نظر تئوری، صرافیها برای رفع این نگرانیها به وجود آمدند. آنها وجود دارند تا خطر از دست دادن سرمایه گذاریها را برای سرمایه گذاران خرد و معمولی کاهش دهند. این مدل باعث شده است که صرافیها در سالهای اخیر با نرخ تصاعدی رشد کنند و در این فرآیند، ثروتهای هنگفتی بدست آورند.
با این حال، کسانی که صرافیهای ارز دیجیتال را اداره میکنند، گمان میکنند که سطح فعلی ناآگاهی و ترس ناشی از آن برای همیشه باقی میماند. ولی مشتریان همیشه در حال یادگیری بیشتر هستند. آنها بسیار محتاط تر میشوند. نسل بعدی به روشهای مختلف، مانند روندهای بازار مانند GameFi و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) در مورد کریپتو میآموزند. با گسترش پذیرش، دانش مشتری متوسط نیز بر این اساس افزایش مییابد. این به نوبه خود باعث میشود که کمتر به صزافیها وابسته باشند.
داستانهایی درباره کارآفرین رسوا شده ارزهای دیجیتال، سم بنکمن-فرید، که سقوط FTX را سازماندهی کرد، بسیاری از مشتریان را نگران کرده است. این امر باعث میشود صرافیها کمتر از آنچه در گذشته به نظر میرسید، ایمن و مطمئن به نظر برسند. در نتیجه بخاطر این دلایل، نیاز مشتریان به کنترل بیشتر بر داراییهای دیجیتالشان افزایش مییابد، بنابراین اگر صرافیها نمیخواهند به طور کامل از بازی حذف شوند، باید از این روند استقبال کنند.
صرافیها اگر میخواهند پیشرفت کنند و جلوی نابودی خود را بگیرند، باید این روند را بپذیرند، نه اینکه آن را از بین ببرند. آنها باید به مشتریان خود کنترل بیشتری بر امور مالی و امنیتی دارایی خود ارائه دهند.
این بدان معنا نیست که این کار ساده یا آسان خواهد بود. قابل درک است که هنگام بازگرداندن کلیدهای امنیتی به مشتریان، محدودیتهای فنی و آموزشی وجود دارد. اگر کاربر کلیدهای امنیتی خود را گم کند، احتمال اینکه بتواند دوباره به داراییهای خود دسترسی داشته باشد تقریبا صفر است.
همچنین صرافیها یک چالش فناوری نیز دارند. تمام زیرساختهای آنها متمرکز است، که البته این کاملا با روح مالی غیرمتمرکز مطابقت ندارد. اما دلایل خوبی برای این ادعا وجود دارد.
برای مثال Uniswap، اکوسیستم برنامههای DeFi، غیرمتمرکز است و برای هر تراکنش فقط کارمزد کمی دریافت میکند. با این حال، یک مشکل بزرگ وجود دارد. Uniswap رگوله نشده است، به این معنی که تقریبا هر کسی میتواند یک توکن کلاهبرداری ایجاد کند و عملیات راگ پول را انجام دهد. به همین دلیل است که صرافیها تمام تلاش خود را در مورد لیست شدن پروژهها برای اطمینان از اینکه چنین چیزی اتفاق نمی افتد، انجام میدهند.
اما راههایی وجود دارد که صرافیهای متمرکز میتوانند روشهای غیرمتمرکزتری را بدون افتادن در برخی از دامها پیادهسازی کنند. میتوان نوعی هیبرید ایجاد کرد که مزیت هر دو را داشته باشد.
کاملا منطقی است که سرمایهگذاران خرد و کاربران عادی صرافی نمیخواهند توکنی را بخرند که میتواند یک راگ پول باشد. اما آنها همچنین میخواهند تضمین داشته باشند که رمزارز آنها در هر زمان قابل دسترسی است. اما بهای مالکیت و به عهده گرفتن کنترل داراییها به معنای بر عهده گرفتن مسئولیت لازم است که به نوبه خود سطح آموزش لازم را میطلبد. صرافیهایی که آینده ارزهای دیجیتال را در نظر میگیرند باید این را درک کنند.
به طور اساسی آنها باید درک کنند که هر چه مشتریان زودتر در مورد فضای کریپتو آموزش ببینند، زودتر خود را در مسیری مستقیم برای تکمیل تمرکززدایی خواهند یافت. بنابراین، من از صرافیها میخواهم تا با ایجاد یک سیستم ترکیبی که از مشتریان و همچنین برندهای خودشان محافظت میکند، راه غیرمتمرکز را به جلو در پیش بگیرند.
تاریخ مملو از نمونههایی از غولهای شرکتی است که نتوانستند سازگار شوند و بهای آن را پرداختند. “بلاک باستر” یک غول متکبر بود که هرگز فکر نمیکرد پخش استریم جدی گرفته شود. حالا او امروز مرده است. پول هم همینطور!
اگر بانک مالک آن باشد، پول شما نیست. اگر صرافی آن را داشته باشد، رمزارز شما نیست. برای آزادی، باید ترس ناشی از مسئولیت پاسخگویی را رها کرد.
شرکتها نیز مانند موجودات زنده برای بقای خود باید با محیطهای در حال تغییر سازگار شوند. واضح است که مشتریان مایلند قادر به کنترل کامل داراییهای دیجیتال خود باشند. اگر صرافیها از این روند استقبال نکنند، به زودی نابودی خود را میپذیرند.
نظرات کاربران