مشکلات ساختاری زیادی باعث عقب ماندن زنان از مردان در حوزهی تکنولوژی میشود. اما حضور بانوان در این زمینه همچنان فواید زیادی دارد! زنان بنیان گذار چگونه باید مسیر موفقیت را هموار کنند تا تحولی در دنیای تکنولوژی ایجاد شود؟
بریجت گرین وود(Bridget Greenwood) یکی از مشهور ترین افراد در لیست زنان بنیان گذار است. او بنیان گذار بزرگترین سازمان شبکهای در انگلیس است و از حضور زنان در بلاک چین( حضور و نقش زنان در حوزهی بلاک چین و ارزهای دیجیتالی) در همه جای دنیا، حمایت میکند.
او میگوید حتی سرمایه گذاران ریسک پذیر که قصد کمک به زنان بنیان گذار را دارند هم با نرخهای غیر منصفانهای به بنیانگذاران مرد، کمکهای مالی میکنند.
بریجت گرین وود در مصاحبه با مجله میگوید: ” من به آمار وحشتناکی از کل سرمایه گذاریهای VC (سرمایه گذاریهای خطر پذیر) در بریتانیا رسیدم. تنها ۳٪ از سرمایهی کلی به زنان بنیان گذار، و ۸٪ به تیمهای مختلط میرسد! مابقی سرمایهها به موسسین مرد اختصاص دارد. و تازه رقم مربوط به زنان در دوران همهگیری کرونا به ۱.۵٪ کاهش پیدا کرده است! هضم این موضوع زمانی سختتر میشود که اول به نظر میآید VC از حمایت مالی بیشتر از مردان دست برداشته است، در حالی که چنین نیست. همچنین این مسئله زمانی بیشتر ناامید کننده میشود که به محض اینکه حرف از کرونا پیش میآید، به مزایای رهبری زنان در دوران چالش برانگیز اشاره میکنند.”
بر اساس آخرین آمار منتشر شده از pitchbook( یک سامانهی معاملاتی و پلتفرم دادهای است که اطلاعات مربوط به صنعت سرمایهگذاری را منتشر میکند.)، این روند بین المللی است. سال پیش در آمریکا، استارتاپهایی که تمام اعضایش را زنان تشکیل داده بودند تنها ۱.۹٪ یا چیزی حدود ۴.۵ میلیارد دلار سرمایه از کل بودجهی ۲۳۸.۳ میلیارد دلاری که به سرمایه گذاریهای ریسک پذیر اختصاص یافته، دریافت کردهاند. این آمار در سال ۲۰۲۲، ۲.۴٪ بود! ارقام گفته شده نشان دهندهی کوتاهی در حق زنان بنیان گذار است.
در راستای تلاش برای از بین بردن این نقص مربوط به زنان بنیان گذار، گرین وود با همکاری آمبر گدر (Amber Ghaddar), گروه 200Bn Club( گروهی از شرکتهای بزرگ مانند آمازون و گوگل) را تاسیس کردند.
این ابتکار نام خود را از گزارشی در مورد زنان بنیان گذاری که توسط دولت بریتانیا برگزیده شدند و تیمشان با آلیسون رز(Alison Rose) مدیرعامل شرکت Natwest کامل شد، الهام گرفته است.
یک یافتهی کلیدی و مهم این بود که سرمایهگذاری روی زنان بنیان گذار میتواند چیزی حدود ۲۵۰ میلیارد پوند به تولید ناخالص داخلی کشور اضافه کند.
گرین وود و گدر سفر تحقیقاتی سه ماهه خود را آغاز کردند و در طول آن سفر پربار با دانشگاهیان، سرمایه گذاران و اعضای تیم VC گفتگو کردند.
البته قبل از آن سفر هم گدر با موفقیت برای شرکت خود سرمایه جذب کرده بود، بنابراین از مشاجرات در این راه آگاهی داشت.
همانطور که گرین وود گفته است: ” ما در تحقیقات خود متوجه دو نکتهی کلیدی شدهایم. اولین قدم این است که شما خودتان را دلگرم کننده معرفی کنید. ما این گروه را تاسیس کردیم تا شما ارتباطات موثر و مفید مورد نیازتان را بیابید.”
همچنین گفته است: ” غلبه بر نکتهی دوم بسیار مشکلتر است و در طول دوران اوج گیری زنان زیاد اتفاق میافتد. به محض اینکه دیگران متوجه میشوند بنیان گذار یک زن است، ناخودآگاه تعصبات ظاهر میشوند.”
مرحلهی اوجگیری زنان بنیان گذار
تحقیقات منتشر شده در Harvard Business Review( مجلهی تخصصی مدیریت)، مرحلهی اوج گیری زنان بنیان گذار را یک مانع بزرگ و مهم برای زنان کارآفرین معرفی میکند. این مقاله نشان میهد که در جلسات VC از مردان سوالات بلندپروازانه پرسیده میشود، در حالی که از زنان سوالاتی که جنبهی بدبینی دارند و متمرکز بر خطرات هستند، پرسیده میشود– که باعث میشود کارآفرینان زن در موقعیت دفاعی قرار گیرند.
گرین وود میگوید: ” دلیل اهمیت این قضیه چیست؟ خب.. جدا از اینکه شما خانم هستید یا آقا، وقتی که از شما سوالات منفی و پیشگیری کننده پرسیده میشود، پنج برابر کمتر احتمال دارد که شما در جذب آن سرمایه موفق شوید.”
” با این حال، خبر خوب این است که اگر شما متوجهی سوالات منفی و پیشگیری کننده بشوید و آنها را تشخیص دهید، میتوانید یاد بگیرید که چگونه به آنها پاسخهای مثبت بدهید تا شانس بیشتری برای موفقیت در جذب سرمایه داشته باشید. البته یادگیری این کار به آموزش نیاز دارد.”
در 200Bn Club، زنان بنیان گذار تعلیم میبینند که چگونه بهترین عملکرد را در مصاحبههای VC داشته باشند. البته گاهی این آموزش شامل مفهوم جنجال برانگیز” مثل یک زن اوج نگیر” میشود.
در حالی که تحقیقات قبلی نشان میداد که سرمایه گذاران تعصب و خشمشان را که از جنسیت زنان ناشی میشود، ابراز میکنند؛ تحقیقات جدیدتر نشان میدهند که این قضیه پیچیده تر از آن است که به نظر میرسد. به عبارتی دیگر، زن بودن یک کارآفرین به خودی خود، موجب کاهش تمایل سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری نمیشود.
تیمی از محققان آمریکایی و کانادایی آزمایشی انجام دادند که نشان میدهد سرمایه گذاران در واقع نسبت به رفتارهای کلیشهای کارآفرینان، چه مرد باشند و چه زن، تعصب نشان میدهند. این تحقیق با عنوان ” مثل یک زن اوج نگیر” ثابت کرد رفتارهایی که با عنوان زنانه کدگذاری شدهاند، مرتبط با درکی منفی در مورد شایستگی تجاری کارآفرین هستند.
اکنون این قضیه از منظر مطالعات جنسیتی بهتر به نظر نمیرسد؛ اما از نظر عملی و کاربردی به این معنا است که زنان بنیان گذار با استفاده از رفتارهای مردانه در حین اوج گرفتن، میتوانند این مشکل را حل کنند.
بریجت گرین وود گفتهاست:” به نظر میرسد در حالی که کارآفرینان زن از صحبت کردن درمورد تیم خود خوشحال هستند، وقتی که حرف از خودشان به تنهایی میشود رفتار بسیار خودپسندانهتری نشان میدهند. از آنجایی که VC به دنبال رهبر برای سرمایه گذاری است، این یک عادت تنفرآور و دور کننده برای زنان کارآفرین است.”
” ما با زنان کارآفرین خود کار میکنیم تا با اعتماد به نفس، اطمینان و ایمان به خود اوج بگیرند؛ و همچنین به آنها آموزش میدهیم تا به سوالات منفی و پیشگیرانه، پاسخهایی مثبت و امیدوار کننده بدهند.”
شرکت ConsenSys (یک شرکت فناوری بلاک چینی) در موقعیت برابر
تسی مهرین(Thessy Mehrain)، یکی از موسسین و مدیران شبکهی Liquality (یک شبکه از توسعه دهندگان بلاک چین)، پیشینهای دارد که او را در موقعیتی منحصر به فرد برای درک این سیستم و ایجاد اختلال در آن قرار میهد. او شش سال از عمرش را صرف طراحی محصول برای بانک JP Morgan( یکی از بزرگترین بانکهای جهان) در آمریکا کرد. او پس از بحران مالی به جنبش Occupy( جنبشی اجتماعی که در سال ۲۰۱۱ رخ داد) ملحق شد. از آنجا بود که تسی مهرین اتریوم را کشف کرد و تبدیل به یکی از مهمترین زنان بنیانگذار شد!
او در مصاحبه با مجلات گفته است: ” سپس من عاشق Web 3( اینترنتی که بر پایهی بلاک چین ساخته شده است.) شدم. اما من همچنان نمیخواستم قسمتی از چیزی باشم که تکنولوژی میسازد، و آنچه را ما در دنیای قدیمی داشتهایم تکرار میکند.”
در سال ۲۰۱۵ درحالی که هنوز روی JP Morgan کار میکرد، با جوزف لوبین ( Joseph Lubin) بنیان گذار ConcenSys آشنا شد و از دیدگاه او متعجب شد. بعد از مدتی به ConcenSys رفت و آنجا شروع به کار کرد. او بر روی پروژهای برای بررسی مبادلهی بین بیت کوین و اتریوم به صورت بیواسطه و غیر متمرکز کار میکرد. آن پروژه بعدها به استارتاپ او، Liquality تبدیل شد.
” این برای ما خیلی دستاورد بزرگی بود! اولین جلسه بلاک چین ما برای زنان در تلآویو با حضور شرکت کنندگان مشتاق و پیگیر، موفقیت بسیار عظیمی بود.”
در سال ۲۰۱۶، مهرین گروه بلاک چینی زنانه در نیویورک تاسیس کرد تا به از بین بردن نابرابری جنسیتی و نادیده شدن زنان بنیانگذار در این بخش کمک کند. این گروه در حال حاضر از ۳۰۰۰ عضو تشکیل شده است. حضور در ConcenSys برای او حمایتی قوی، ارتباط و دسترسی به تکنولوژی را به عمل آورد. همچنین باعث شد او با یکی دیگر از بنیانگذاران این مجموعه آشنا شود. مهین هنگام خروج از ConcenSys متوجه شد، در این مجموعه تجربههای زیادی نسبت به انجام پروژههای غیر وابسته کسب کرده است. این زوج تجاری( مهین و همکارش) ۷ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ جمع آوری کردند. وقتی از او پرسیده شد که آیا به عنوان یک کارآفرین زن رفتار متفاوتی را تجربه کرده است یا نه،
او پاسخ داد: “از کجا باید بدانم؟ من که تا به حال مرد نبودهام! به این حال، بیرون آمدن از ConcenSys باعث شد ما از دیگران متمایز شویم. در زمان رشد ما بود که از سلطهی مردان بر این فضا آگاه شدیم. در Liquality ما روی کشورهای جنوبی جهان تمرکز کردیم. از همان ابتدا میدانستیم که به نمایندگان متعدد برای تامین اهداف مالی نیاز داریم. این موجب تحول در تفکر و توسعهی ما شد.”
“ما میدانستیم که تنوع، محبوبیت محصولات را پایدارتر میکند – این کار از نظر تجاری هم باید انجام شود. ما باید این موضوع را برای سرمایه گذاران خود توضیح دهیم. اما این چیزی فراتر از تنوع است، چیزی است که بعدها آن را میسازید…”
مهرین و همکارش گروهی باهم تاسیس کردند که منعکس کنندهی فرهنگی است که میخواهند در آن رشد کنند.
او میگوید: ” ما روی این مسئله سخت تلاش میکنیم. این به معنای فکر روی چیزی که قبلا اتفاق افتاده نیست. برای مثال ما زنان رهبر و قدرتمند زیادی در مهندسی داریم – ایجاد آن کار سختی بود! ما در حال خلق یک میراث هستیم. بسیار مهم است که بنیان گذاران و رهبران زن در نسلهای بعد، الگو و پشتیبانهایی داشته باشند که در این مسیر کمکشان کنند.”
سابقهی کاری به کمک زنان بنیان گذار میآید
سابقهی کاری قوی هم میتواند به زنان بنیان گذار کمک کند تا در جلسات VC موفق شوند. آیلن دنوویتزر (Ayelen Denovitzer)، قبلا با شرکت Bain (شرکت مشاورهی استراتژیک آمریکایی) و همچنین شرکت مشهور Revolut ( شرکت فناوری و خدمات مالی) همکاری داشته است. او همچنین یکی از موسسین شرکت Solvo (شرکت فناوری اطلاعات) بوده و از آن زمان پا در دنیای استارتاپها گذاشته است. او در سال گذشته با کمک شرکت Index Ventures (شرکت سرمایه گذاری ونچر کاپیتال)، تنها در عرض ۳ هفته ۳.۵ میلیون دلار جمع آوری کرده است. این آمار برای زنان بنیان گذار موفقیت بزرگی است.
دنوویتزر هیچ محدودیتی را به خاطر زن بودن قبول نمیکرد. او همچنین بسیار احساس خوبی داشت از زیر پا گذاشتن برخی از خرافات رایج که باعث ترس زنان بنیان گذار میشد.
دنوویتزر در گفتگو با مجلات خاطر نشان میکند که هیچ چیزی به اندازهی تفاوتهای فردی چشمگیر نیست.
در این باره میگوید:” این تصور وجود دارد که رهبران زن ریسک پذیری کمتری دارند و ممکن است تصمیماتی احساسی بگیرند، اما من معتقدم امروزه این تصور کاملا باطل شده است! البته ناخودآگاه تعصباتی وجود دارد اما ما در حال از بین بردن آنها هستیم.”
” من معتقدم این موضوع به افراد بستگی دارد ــ اینکه ما چگونه باهم ارتباط برقرار میکنیم. من روشمندتر از همکارم هستم در مورد اینکه این مسئله مربوط به ‘من’ است نه لزوما مربوط به همهی زنان.”
برای دنوویتزر مهم بود که نمایندگان VC از منافع پروژهی او، دلسوزانه حمایت کنند. Solvo یک برنامهی مالی در حوزهی خدمات خردهفروشی است، با هدف ارائهی بهترین ویژگیهای کریپتو بدون پیچیدگی و اصطلاحات تخصصی به کاربران.
او در این باره میگوید:” برای شروع کار ما به خدمات خردهفروشی VC نیاز داشتیم.”
یافتن همکار مناسب برای زنان بنیان گذار در ابتدای کار، از مسائل جنسیتی بسیار مهمتر است. هلنا گاگرن (Helena Gagern) و گریس وانگ (Grace Wang)، بنیانگذاران پیام رسان Salsa هر دو با این مطلب موافق هستند.
گاگرن در مصاحبه مجلات گفته است:” ما ارزشهای مشترکی باهم داشتیم ــ که برای هر دوی ما اهمیت زیادی داشت. همچنین هر دو توانمند بودیم.”
“ما بسیار هیجان داریم که هرچه زودتر از Salsa رونمایی کنیم. خیلی شگفانگیز است که ما همدیگر را اتفاقی در میامی ملاقات کردیم و به فکر پروژهی ساخت Web3 افتادیم.”
آنها با هم مدت دو هفته در اتریش روی پروژهای آزمایشی کار کردند. آنجا چیزهایی درمورد اشتیاق، انرژی و واقع بینی یاد گرفتند. آن دو میدانستند که در آینده روی پروژهی بزرگتری کار خواهند کرد. بعدها مشخص شد آن پروژه Salsa است و برای آن ۲ میلیون دلار جمع آوری کردند.
” ما در بازار نزولی در حال جذب سرمایه بودیم و در ابتدای کار به دنبال مبلغ ۵۰۰،۰۰۰ دلار بودیم.”
با این حال بنیانگذاران به سرعت متوجه شدند که این مبلغ بسیار ناچیز است و آن را به ۲ میلیون دلار رساندند ــ که موفق آنها را تضمین میکرد.
یکی دیگر از عناصر موفقیت آنها این بود که در دو سال قبل سرمایه گذاران خود را در کنفرانسهایی دیده بودند. آن معرفی کردنهای مشهور باعث هموار شدن مسیر زیادی از راه موفقیت برای زنان بنیان گذار میشد.
گاگرن میگوید:” من حس نمیکردم که زن بودن یک نقطه ضعف به حساب بیاید. اما شدیدا احساس میکردم زنان کمتر دیده میشوند. این باعث شد تا ما به زنان VC اولویت بدهیم.”
مزایای حضور در لیست زنان بنیان گذار
وانگ در مصاحبه با مجله گفته است که عضویت در جامعهی زنان بنیان گذار مزایای زیادی دارد.
همچنین میگوید: ” زمانی که توانستید بر مشکل سندروم فریبکار غلبه کنید، زن بودن در محیطی که تحت سلطهی مردان است شما را متمایز و پررنگ میکند. تیمهایی که تمام اعضای آن را زنان تشکیل میدهند، بسیار نادر هستند. بنابراین ما این کار را بخاطر خودمان انجام دادیم. ما همچنین با زنان کارآفرین ارتباط میگیریم و آنان را کمک میکنیم.”
دلیل تمرکز بر روی زنان بنیان گذار چیست؟ جدا از بحث برابری جنسیتی، دادههایی وجود دارد که نشان میدهد زنان بنیان گذار به نتایج سودمندتری دست یافتهاند. طبق مطالعاتی از گروه مشاورهی بوستون، کسب و کارهایی که بنیانگذاران زن تاسیس کردند دو برابر سود دهی بیشتری از کسب و کارهایی که مردان موسس آنها بودند، دارند. با توجه به اینکه زنان کمتر از نصف بودجهی سرمایه گذاری را دریافت میکنند، این یک موقعیت عالی برای سرمایه گذاران VC است.
آمارهای جمع آوری شده توسط Springboard (شرکت آموزش مهارتهای دیجیتالی)، که به رشد کسب و کارهایی تحت مدیریت زنان کمک میکند، نشان میدهد که حتی کمی تنوع جنسیتی هم در حل این قضیه تاثیر دارد. چون طبق آمار استارتاپهایی با حداقل یک مدیر زن ۶۳٪ عملکرد بهتری از استارتاپهایی که تمام اعضایش مردان هستند، دارند.
در نهایت مهرین در این بازی تعادل جنسیتی رویکرد واقع بینانه دارد. او معتقد است در اغلب موارد مردان تمایل دارند به حل این موضوع کمک کنند اما نمیدانند چگونه!
” شما میدانید که مردان سفید پوست دوستان خوبی هستند، نه؟ به آنها بگویید که چه کاری انجام دهند. به آنها گوشزد کنید که چه چیزی لازم است. آنها را به متحدان خود تبدیل کنید و متوجهشان کنید که اهمیت موضوع چقدر زیاد است. در این صورت نتیجهی این بازی برای همه برد – برد است!”