ارز دیجیتال

بیت‌کوین یا بُت‌کوین | چرا باید از بیت‌کوینرهای افراطی هراسید؟!

ارز دیجیتال

مطالعه در 9 دقیقه

حتما درباره ماکسیمالیست‌های بیت‌کوین شنیده‌اید!

اگر نشنیده‌اید می‌توانم این جریان را در 4 جمله که مانیفست خودشان است برایتان توضیح دهم.

  1. هر کریپتوکارنسی جز بیت‌کوین یک کلاه‌برداری است.
  2. هر گونه تغییر در بیت‌کوین هم یک کلاه‌برداری است.
  3. تشویق کردن مردم به خرج‌کردن بیت‌کوین نیز کلاه‌برداری است.
  4. با کلاه‌برداران نباید مماشات کرد.

درباره رویکرد سلبی بیت‌کوینرهای افراطی نسبت به دیگر کریپتوکارنسی‌ها، می‌توان از دو زاویه تحلیل کرد و سخن گفت: اول پیامدهای منفی آن و دوم علل و انگیزه‌های چنین رویکردی.

پیامدهای منفی ماکسیمالیست‌های بیت‌کوین

یک طعمه آسان

کریپتوکارنسی‌ها به عنوان پول آزاد از کنترل دولت‌ها و بانک‌ها خطر مهمی برای نظم فعلی جهانی هستند. از طرف دیگر به چند علت، سرکوب کامل کریپتوکارنسی‌ها از جمله بیت‌کوین برای دولت‌ها پرهزینه یا اساسا ناممکن است.

یکی اینکه سرکوب کامل، مستلزم خاموش کردن اینترنت جهانی است که ناممکن بودنش اصلا نیازی به توضیح ندارد.

دوم اینکه خود ایده کریپتوکارنسی‌ها چنان جذاب و قدرتمند است که حضورش را اجتناب ناپذیر می‌کند. بیت‌کوین را ناکاموتو آفرید؛ اما حتی اگر او چنین کاری نمی‌کرد، ناکاموتوی دیگری بیت کوین دیگری می‌آفرید؛ زیرا ظهور بیت‌کوین یک اتفاق خاص برخاسته از ذهن یک آدم خاص نیست؛ بلکه اقتضای شرایط و مناسبات جدید جهانی است که ظهور چنین پدیده‌ای را ایجاب می‌کرده و تصور آینده‌ای بدون کریپتوکارنسی‌ها را نزدیک به محال.

سوم اینکه اگر بیت‌کوین توسط دولت‌ها سرکوب شود، آلت‌کوین‌های بسیاری هستند که می‌توانند جایگزین بیت‌کوین شوند و هنوز هم مشکل برقرار خواهد بود.

پس اصلا امکان و صرفه ندارد که دولت‌ها بخواهند سیاست سرکوب را پیش بگیرند بلکه منطقی‌تر آن است که سیاست “مصادره” را پیش بگیرند؛ همان ارزهای دیجیتال بانک‌های ملی! این ارزهای دیجیتال دولتی، تنها فرم و ظاهری از کریپتوکارنسی‌ها را به عاریت گرفته و آن‌ها را از هدف و کارکرد بنیادین‌شان تهی کرده‌اند. حال شما تصور کنید اگر کارها به مذاق بیت‌کوینرهای افراطی پیش برود و همه مردم دنیا تنها بیت‌کوین را به رسمیت بشناسند و دیگر کریپتوکارنسی‌ها را پس زنند، کار دولت‌ها برای مقابله با بیت‌کوین چه اندازه آسان خواهد شد!

دو راهی داروینی: یا انطباق یا انقراض!

چیزی که من اطمینان دارم و حاضرم سر آن شرط‌بندی کنم این است که بیت‌کوینرهای افراطی و اساسا طرف‌داران متعصب هر گونه ایدئولوژی، از تکامل داروینی و منطق فرگشتی یا بی‌اطلاع‌اند یا فهم دقیق و عمیقی ندارند. شاید مهم‌ترین درسی که از مطالعاتم درباره تکامل و فرگشت آموختم، این بود که هر چیزی که به وجود می‌آید و دوام می‌آورد، حتما یک ضرورت وجودی و کارکردی در اکوسیستم خودش داشته است. اصل محدودیت منابع و لزوم بهینگی رفتارهای موجود زنده، اقتضا می‌کند که اگر یک اندام یا رفتار موجود زنده، کمکی به بقا و تداومش نمی‌کند، باید از بین برود. موجود زنده برای این‌که بتواند تولید مثل و تداوم خود را تضمین کند، باید بتواند با شرایط مختلف خودش را انطباق دهد و ناتوانی از نوآوری و انطباق یعنی نابودی و انقراض.

دو راهی داروینی: یا انطباق یا انقراض برای بیت کوین

در اکوسیستم دیجیتال نیز کریپتوکارنسی‌ها موجودات زنده‌ای محسوب می‌شوند که برای تداوم حیات خود در تلاشند. شرایط بیرونی نیز به سرعت متغیر هستند و این شرایط متغیر ایجاب می‌کنند که این ارگان‌های زنده خودشان را به سرعت انطباق بدهند وگرنه نابود شوند.

از طرفی می‌دانیم که بیت‌کوین نقائصی دارد که در بعضی از آلت‌کوین‌ها برطرف شده‌اند. امروزه آلت‌کوین‌هایی به وجود آمده‌اند که به لحاظ سرعت و امنیت و مقیاس‌پذیری و حفظ حریم خصوصی و نیز ملاحظات زیست‌محیطی از بیت‌کوین هم بهتر هستند. اگر بیت‌کوین نتواند معایب فعلی خود را برطرف کند، طبق منطق فرگشتی محکوم به نابودی است. این نکته‌ای است که بیت‌کوینرهای افراطی از فهم آن عاجزند و با تبدیل بیت‌کوین به یک عقیده متعصبانه، راه را برای نابودی بیت‌کوین هموار خواهند کرد. متاسفانه اهل تئوری توطئه نیستم وگرنه می‌گفتم ظهور بیت‌کوینرهای افراطی هم دسیسه دولت‌ها و بانک‌ها برای ضربه زدن به بیت‌کوین بوده است. 

کاسبی همسایه را کساد نکن!  

بیت‌کوینرهای افراطی با عقاید و رفتارهای خودشان همه فعالان و حامیان بلاک‌چین و کریپتوکارنسی را می‌توانند بدنام کنند. اگر عموم مردم با مشاهده بیت‌کوینرهای افراطی، همه حامیان کریپتو را افرادی متوهم و غیرمنطقی و پرخاش‌جو قلمداد کنند، ایده پول آزاد هرگز به مقبولیت عام و گسترده دست نمی‌یابد.

یهودا و مسیح

چهارمین پیامد منفی رفتارهای این گروه افراطی که حاصل جمع 3 مورد قبلی است، نقض اصول و ارزش‌های بنیادین بلاک‌چین و بیت‌کوین است. بیت‌کوینرهای افراطی پوسته بیت‌کوین را گرفته و هسته آن را رها کرده‌اند. رفتارهای این جریان افراطی می‌تواند منجر به شکست ایده “پول آزاد” شود و آرمان ناکاموتو مبنی بر عدم تمرکز را با تمرکز بر خود بیت‌کوین نقض کند. بیت‌کوینرهای افراطی هنوز از درک مزایای همکاری عاجزند و دیگر کریپتوکارنسی‌ها را بجای همکار، رقیب بیت‌کوین تلقی می‌کنند. به احتمال زیاد اگر خود ناکاموتو هم امروزه حضور فعالی داشت، به اندازه بیت‌کوینرهای افراطی بیت‌کوینر نبود. مسیح برای بار دوم از یهودا ضربه نخواهد خورد!  

علل و انگیزه‌های روانی بیت‌کوینرهای افراطی

علل و انگیزه‌های روانی بیت‌کوینرهای افراطی

رویکرد آیینی و شبه مقدس به تکنولوژی

عموم آیین‌ها و ایدئولوژی‌های دینی بر پایه اعتقادات و رویه‌های ثابت وتغییرناپذیر شکل گرفته‌اند و هر گونه تغییر و نوآوری را محکوم و مساوی بدعت و گمراهی می‌دانند. بر این اساس هر چیزی که به آن نمونه ایده‌آل اولیه نزدیک‌تر است، اصیل و راستین است و هر چیزی از آن نمونه اولیه فاصله بگیرد، فاسد و تباه است. این در تقابل کامل با روحیه مبتنی بر دانش مدرن و تکنولوژی است که معتقد است هر چه در زمان جلو بیاییم، بر اساس آخرین و جدیدترین دستاوردها، به دانش صحیح‌تر و عمیق‌تر و به تکنولوژی‌های پیشرفته و کارآمدتر دست پیدا می‌کنیم. انسانی که روحیه‌اش مبتنی بر دانش مدرن و تکنولوژی شکل گرفته است، حتی از تصور این که بیت‌کوینرهای افراطی آلت‌کوین‌هایی که از بعضی جهات از بیت‌کوین هم بهتر هستند را پس می‌زنند و کلاه‌برداری قلمداد می‌کنند؛ خنده‌اش می‌گیرد. و قابل تأمل‌تر این که این جریان درون خود دارای مجموعه‌ای از رفتارها و نمادها هم هستند که در کنار آن باورها، به صورت یک فرقه مذهبی جلوه می‌کنند.

بحران معنا در جهان معاصر

جهان معاصر را نه با بحران زیست‌محیطی، نه با بحران اقتصادی، نه با بحران امنیتی بلکه از همه مهم‌تر با “بحران معنا” می‌توان از جهان گذشته تمایز داد. در جهان معاصر خصوصا از وقتی فلسفه پست مدرن اعلام حضور کرد، بنیان‌های مطلق و خدشه‌ناپذیر حقیقت و ارزش و اخلاق و معنا متزلزل شدند؛ دیگر هیچ مبنای محکم و مطلقی برای عقاید و ارزش‌ها و معنای زندگی نبود که نتوان در آن خدشه فلسفی و منطقی وارد کرد و این بحران معنا، زندگی شخصی و خانوادگی و حرفه‌ای و ساحت‌های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و… در نوردیده است. بحران معنا به این معنا نیست که دیگر همه چیز بی‌معنا است؛ بحران معنای جهان معاصر ناشی از فقدان نظام معنایی نیست؛ بلکه ناشی از تکثر نظام‌های معنایی مختلفی است که نمی‌توان فقط به یکی دست یازید و همواره گزینه‌های متعدد و بلکه متناقض روی میز هستند. من گمان می‌کنم ظهور تعصبات افراطی نسبت به بیت‌کوین برای جبران همین خلأ معنای معاصر و جهانی است.

احیای ایدئولوژی در عصر افول ایدئولوژی

در ادامه و تکمیل مورد قبلی، ایدئولوژی‌ها نیز در جهان معاصر دچار افول شده‌اند. هیچ ایدئولوژی نیست که بتواند از زیر تیغ نقادی فلسفی سالم و بی‌گزند خارج شود. ایدئولوژی‌ها اعم از دینی و غیردینی، برای این ساخته می‌شوند که مغز تنبل انسان، جهان را در یک قالب پیش‌ساخته فهم کند و در هر بار مواجهه با یک پدیده تازه نیاز نباشد عملکردهای شناختی دشوار و پرهزینه از نو در مغزش اجرایی شوند. از همین‌رو، معتقدم ماکسیمالیسم بیت‌کوین به مثابه یک ایدئولوژی در عصر افول ایدئولوژی‌ها ظهور کرده است و از قضا مانند هر ایدئولوژی دیگری مناسب آدم‌های تنبلی است که ترجیح می‌دهند همه چیز را در قالب‌های ذهنیِ پیش‌ساخته خودشان بریزند و هر چیزی که با آن قالب تناسب نداشت را دور بریزند.

فقدان انعطاف‌پذیری شناختی

یک بیت‌کوینر افراطی حتی اگر از همان روزهای نخست انتشار وایت‌پیپر بیت‌کوین با آن آشنا شده باشد و یکی از طرف‌داران متعصب آن شده باشد، حداکثر 14 سال است که این عقاید جدیدش را دارد. او تا پیش از ظهور بیت‌کوین مجموعه متفاوتی از عقاید و ارزش‌ها و معانی را برای زندگی خودش داشته است. اگر خیلی جوان‌سال نباشد، به خوبی عصر سلطه فیات و بانک‌ها بر زندگی مردم را درک کرده است؛ یک جهان بسیار متفاوت از اکنون! چنین شخصی با ظهور بیت‌کوین مجبور شده یک بار به طور کامل مجموعه ذهنی خودش را تغییر دهد و زندگی و هویت و چه بسا در موارد عفونی‌تر، فلسفه وجودی خودش را با اعتقادات جدیدش تعریف کند. بنا بر این کاملا درک می‌کنم اگر قوای شناختی او از انعطاف‌پذیری کافی برای تعدیل باورهایش نسبت به بیت‌کوین برخوردار نباشند. فرو ریختن دیوار باورها تجربه بسیار هولناکی است؛ خیلی وقت‌ها نمی‌توان از زیر آوار آن سالم بیرون آمد؛ خصوصا اگر مهارت‌های مربوط به انعطاف‌پذیریِ شناختی کسب و تمرین نشده باشند.

سخن پایانی

در زندگی به طور کلی و در بازارهای مالی به طور خاص، باید برای کسب مهارت‌های ذهنی و شناختی هزینه و تلاش کرد. تعصبات، پیش‌داوری‌ها، سوگیری‌های شناختی و تصورات قالبی و منجمد درباره چیزها، ضررهای بعضا جبران‌ناپذیری به زندگی شخصی و مالی افراد وارد می‌کنند. فهم اهمیت مهارت‌های ذهنی و انعطاف‌پذیری شناختی برای خود من به قیمت یک بار ورشکستگی در بازار کریپتو تمام شد. از همین رو خودم را به لحاظ اخلاقی موظف می‌دانم به دیگران نیز هشدار بدهم. بیت‌کوینرهای افراطی تنها یکی از نمونه‌های متعدد افرادی هستند که اسیر فریب‌های مغز خودشان می‌شوند. شاید با کمی خوش‌شانسی در زندگی مالی‌شان آسیبی نبینند؛ اما آن روحیه می‌تواند در جاهای دیگری به زندگی‌شان آسیب بزند. ارزشمندترین سرمایه‌گذاری ما خودمان هستیم.

پیشنهادهای برای مطالعه بیشتر:

The meaningful shift from Bitcoin maximalism to Bitcoin realism

Bitcoin Maximalists and the Danger of Thinking in Absolutes

On Bitcoin Maximalism, and Currency and Platform Network Effects

دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید

امتیاز شما:

از 5

( )

امتیازی ثبت نشده

نظر خود را بنویسید